کلمه جو
صفحه اصلی

choky


معنی : خفه، گرفته، دم دار
معانی دیگر : گلوگیر

انگلیسی به فارسی

خفه، دم دار، گرفته


چوکی، دم دار، گرفته، خفه


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
حالات: chokier, chokiest
(1) تعریف: tending to cause choking, as an atmosphere.

(2) تعریف: tending to choke easily.

• tending to choke
(british) prison (slang)

مترادف و متضاد

خفه (صفت)
stuffy, muggy, hoarse, choked, strangled, suffocated, choky

گرفته (صفت)
solemn, thick, muggy, dull, darksome, low-spirited, chock-full, gruff, eerie, hoarse, choky, sombrous, eery, muzzy, poky, pokey, tristful

دم دار (صفت)
choky

پیشنهاد کاربران

گلوگیر
This protein powder is not Choky
این پودر پروتئین گلوگیر نیست
.
در رابطه با پودر های خوراکی من دیدم زیاد استفاده میشه
منظور از گلوگیر بودن یا نبودن اینه که آیا راحت از گلو پائین میره یا نه
پس تولید کننده های محصولات غذایی باید توجه داشته باشند که محصولاتشون اصلا choky نباشه تا رضایت مشتری هارو داشته باشن. اگه غذایی choky باشه احتمال گرفتگی گلو و گیر کردن غذا تو گلو و حتی خفگی وجود داره
Choke : خفه کردن


کلمات دیگر: