کلمه جو
صفحه اصلی

take shot

پیشنهاد کاربران

پرتاب کردن

Take shot
شلیک کردن، ضربه زدن ( کلامی و یا فیزیکی )
به باد انتقاد گرفتن، پرتاب کردن، سرزنش کردن، ایراد گرفتن
Who's gonna take the first shot?
کی میخواد اولین گلوله رو شلیک کنه ( اینجا مفهومی که از جمله اقتباس میشود این است:
* کی می خواد اولین ایراد رو بگه، کی می خواد اولین ضربه ( کلامی مثل: انتقاد تند کردن به جیزی یا کسی ) را بزند. *

عکس گرفتن

به معنای امتحان کردن

i don't know how's this work but i'll take a shot
نمیدونم این چطوری کار میکنه اما امتحان میکنم
come here take a shot بیا اینجا یه امتحانی بکن

شلیک کردن
چکاندن اسلحه
take your shot when you're ready

تزریق کردن ( آمپول )


کلمات دیگر: