1. Work expands so as to fill the time available.
[ترجمه ترگمان]کار گسترش می یابد تا زمان موجود پر شود
[ترجمه گوگل]کار به طوری که برای پر کردن زمان موجود گسترش می یابد
2. It is as natural to die as to be born.
[ترجمه ترگمان]مردن مثل این است که انسان به دنیا بیاید
[ترجمه گوگل]این طبیعی است که به دنیا بیاورید
3. Would you be so kind as to lock the door when you leave?
[ترجمه ترگمان]می شه وقتی از اینجا میری بیرون در رو قفل کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا شما خیلی دوست داشتید که هنگام ترک کردن درب را قفل کنید؟
4. If you are in any doubt as to whether you should be doing these exercises, consult your doctor.
[ترجمه ترگمان]اگر در هیچ تردیدی دارید که آیا باید این تمرینات را انجام دهید، با پزشک خود مشورت کنید
[ترجمه گوگل]اگر در هر شک و تردید هستید که آیا شما باید این تمرینات را انجام دهید، با دکتر خود مشورت کنید
5. Everyone was curious as to why Mark was leaving.
[ترجمه ترگمان]همه کنجکاو بودند که چرا مارک از اینجا می رود
[ترجمه گوگل]هر کس کنجکاو بود چرا مارک بیرون رفت
6. There is nothing so fearful as to be alone in a combat situation.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز ترسناکی وجود ندارد که در یک موقعیت جنگی تنها باشد
[ترجمه گوگل]چیزی نیست که ترسناک باشد به تنهایی در وضعیت جنگی باشد
7. Rumours abound as to the reasons for his resignation.
[ترجمه ترگمان]شایعات حاکی از استعفای او هستند
[ترجمه گوگل]شایعات در مورد دلایل استعفای او زیاد است
8. He read a lot so as to learn about the intellectual history of Europe.
[ترجمه ترگمان]او چیزهای زیادی می خواند تا در مورد تاریخ فکری اروپا یاد بگیرد
[ترجمه گوگل]او خیلی خواند تا درباره تاریخ فکری اروپا یاد بگیرد
9. I'm at a loss as to what to do.
[ترجمه ترگمان]از دست دادن کاری که باید بکنم
[ترجمه گوگل]من در از دست دادن آنچه که باید انجام شود
10. He was uncertain as to which road to take.
[ترجمه ترگمان]مطمئن نبود کدام راه را باید انتخاب کرد
[ترجمه گوگل]او در مورد اینکه چه جاده ای باید برود مشخص نیست
11. I have no doubts as to your ability.
[ترجمه ترگمان]من هیچ تردیدی درباره توانایی شما ندارم
[ترجمه گوگل]من در مورد توانایی های شما شک ندارم
12. Nothing makes the earth seem to spacious as to have friends at a distance; they make the latitudes and longitudes.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز به نظر نمی رسد که زمین در فاصله دوری دوستانی داشته باشد؛ طول جغرافیایی و عرض جغرافیایی را می سازند
[ترجمه گوگل]هیچ چیز باعث می شود که زمین به اندازه کافی بزرگ باشد تا دوستان را در فاصله ای قرار دهد؛ آنها طول و عرض جغرافیایی را می سازند
13. They recycle empty tins so as to use the metal.
[ترجمه ترگمان]آن ها قوطی های خالی را بازیافت می کنند تا از فلز استفاده کنند
[ترجمه گوگل]آنها قلع خالص را بازیافتند تا از فلز استفاده کنند
14. He inclined forward so as to hear more clearly.
[ترجمه ترگمان]او به جلو خم شد تا بهتر بشنود
[ترجمه گوگل]او به سمت جلو حرکت کرد تا به وضوح شنید
15. The lines were so finely etched as to be invisible from a distance.
[ترجمه ترگمان]خطوط آن چنان ظریف و ظریف بود که گویی از دور دیده می شدند
[ترجمه گوگل]خطوط به طوری ریزه کاری شده بودند که از فاصله دور قابل مشاهده نبودند