معنی : ضعیف الاراده
chinless
معنی : ضعیف الاراده
انگلیسی به فارسی
چینی، ضعیف الاراده
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of chin.
• having no chin; timid, irresolute
if you describe someone as chinless, you mean that they are weak and rather cowardly.
if you describe someone as chinless, you mean that they are weak and rather cowardly.
مترادف و متضاد
ضعیف الاراده (صفت)
chinless
جملات نمونه
1. There was nothing in his chinless face of the awesome wonder that Gabriel usually looked down on.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز در چهره او از تعجب شگفت انگیز نبود که گابریل معمولا به پایین نگاه می کرد
[ترجمه گوگل]هیچ چیز در چهره ی چینی اش شگفتی عالی وجود ندارد که گابریل معمولا به پایین نگاه کرد
[ترجمه گوگل]هیچ چیز در چهره ی چینی اش شگفتی عالی وجود ندارد که گابریل معمولا به پایین نگاه کرد
2. The chinless type who made her feel ill-bred.
[ترجمه ترگمان]از نوع chinless که باعث شد احساس بدی داشته باشه
[ترجمه گوگل]نوع چینی که احساس خجالتی کرد
[ترجمه گوگل]نوع چینی که احساس خجالتی کرد
3. The chinless man climbed back into his place.
[ترجمه ترگمان]مرد chinless دوباره به جای خود برگشت
[ترجمه گوگل]مرد چینی به جای او صعود کرد
[ترجمه گوگل]مرد چینی به جای او صعود کرد
4. The chinless man jumped in his tracks.
[ترجمه ترگمان]مرد ناشناس روی رد پای او پرید
[ترجمه گوگل]مرد چینی در آهنگ هایش پرید
[ترجمه گوگل]مرد چینی در آهنگ هایش پرید
5. The chinless man dropped the piece of bread on the floor.
[ترجمه ترگمان]پیرمرد تکه نانی را روی زمین انداخت
[ترجمه گوگل]مرد چینی بی نهایت قطعه نان را بر روی زمین گذاشت
[ترجمه گوگل]مرد چینی بی نهایت قطعه نان را بر روی زمین گذاشت
6. The piece of bread still lay where the chinless man had dropped it.
[ترجمه ترگمان]تکه نان هنوز همان جایی بود که مرد chinless آن را انداخته بود
[ترجمه گوگل]قطعه نان هنوز هم جایی است که مرد چینی آن را رها کرده است
[ترجمه گوگل]قطعه نان هنوز هم جایی است که مرد چینی آن را رها کرده است
7. The chinless man obeyed. His large pouchy cheeks were quivering uncontrollably.
[ترجمه ترگمان]The اطاعت کرد گونه های فرورفته اش بی اختیار می لرزید
[ترجمه گوگل]مرد چینی اطاعت کرد گونه های بزرگ کیوی او به شدت لرزیدند
[ترجمه گوگل]مرد چینی اطاعت کرد گونه های بزرگ کیوی او به شدت لرزیدند
8. Too bad Henry Phipps happened to mention your father's debts to that chinless wonder you had on the string.
[ترجمه ترگمان]خیلی بد شد که هنری کرافرد به این فکر افتاد که تو بدهی پدرت را به این جا اورده باشی
[ترجمه گوگل]خیلی بد Henry Phipps اتفاق افتاد به ذکر بدهی پدر خود را به این تعجب chinless شما را در رشته بود
[ترجمه گوگل]خیلی بد Henry Phipps اتفاق افتاد به ذکر بدهی پدر خود را به این تعجب chinless شما را در رشته بود
9. His eyes settled on the smashed face of the chinless man.
[ترجمه ترگمان]چشمانش روی چهره درهم شکسته مرد chinless نشست
[ترجمه گوگل]چشمان او بر روی صورت ناهموار مرد چینی سکوت کرد
[ترجمه گوگل]چشمان او بر روی صورت ناهموار مرد چینی سکوت کرد
کلمات دیگر: