1. Others will be completely amnesic for the entire episode and not even aware that a seizure has occurred.
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر به طور کامل برای کل این قسمت کار می کنند و حتی نمی دانند که یک حمله رخ داده است
[ترجمه گوگل]دیگران برای تمام قسمت ها کاملا غیرمعمول هستند و حتی نمی دانند که تشنج اتفاق افتاده است
2. Amnesic patients made far more errors, especially those with basal forebrain damage.
[ترجمه ترگمان]بیماران amnesic اشتباه ات بسیار بیشتری انجام دادند، به خصوص آن هایی که آسیب forebrain اساسی داشتند
[ترجمه گوگل]بیماران آمنیسیکس اشتباهات بسیار بیشتری را مرتکب شدند، به ویژه افرادی که آسیب مغزی پایه دارند
3. They arrive back in the US amnesic for the period of brainwashing.
[ترجمه ترگمان]آن ها برای شستشوی مغزی به the آمریکا باز می گردند
[ترجمه گوگل]آنها برای دوره شستشوی مغزی به آمنسای آمریکا می رسند
4. Domoic Acid (DA), an amnesic shellfish toxin mainly produced by Pseudo-nitzschia, has been identified and reported with poisoning cases in many sea areas.
[ترجمه ترگمان]اسید Domoic (DA)، یک ماده amnesic shellfish که به طور عمده توسط شبه - تولید می شود، شناسایی و با مسمومیت با موارد مسمومیت در بسیاری از مناطق دریایی گزارش شده است
[ترجمه گوگل]Domoic Acid (DA)، یک سمی غیر قابل انعطاف از پوست سیب زمینی است که به طور عمده توسط Pseudo-nitzschia تولید می شود، با موارد مسمومیت در بسیاری از مناطق دریایی شناسایی شده و گزارش شده است
5. Alzheimer's disease in its early stage may cause amnesic mild cognitive impairment.
[ترجمه ترگمان]بیماری آلزایمر در مراحل اولیه خود می تواند باعث اختلال شناختی خفیف شود
[ترجمه گوگل]بیماری آلزایمر در اوایل اوایل ممکن است باعث اختلال شناختی ملایم شود
6. Patients that are amnesic don’t know they are amnesic.
[ترجمه ترگمان]بیمارانی که amnesic، نمی دانند که amnesic
[ترجمه گوگل]بیمارانی که در معرض آمنیوز هستند نمی دانند که آمنیون دارند
7. The amnesic patients were able to follow the researchers' instructions, but their descriptions were far less vivid.
[ترجمه ترگمان]بیماران amnesic قادر به پیروی از دستورالعمل های محققان بودند، اما توصیفات آن ها بسیار واضح بودند
[ترجمه گوگل]بیماران آمنیسیک می توانستند دستورالعمل های محققان را دنبال کنند، اما توصیفات آنها بسیار کم رنگ بود
8. The researchers tested four healthy individuals and four amnesic patients.
[ترجمه ترگمان]محققان چهار فرد سالم و چهار بیمار amnesic را آزمایش کردند
[ترجمه گوگل]محققان چهار فرد سالم و چهار بیمار آمنیوس را آزمایش کردند
9. Conclusions: The amnesic effect of propofol seems to involve the modulation of Arc protein expression in the hippocampus, occurring through a network interaction with the BLA.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: به نظر می رسد که اثر amnesic پروفول به نظر می رسد شامل تعدیل بیان پروتیین Arc در هیپوکامپ، که از طریق تعامل شبکه با ارتش آزادی بخش بلوچستان رخ می دهد، باشد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: اثر آمنیوتیک پروپوفول به نظر می رسد که مدولاسیون بیان پروتئین قلب در هیپوکامپ وجود داشته باشد که از طریق تعامل شبکه با BLA رخ می دهد
10. They could enter a room or building, memorize materials quickly, leave the building, and then be amnesic for the entire episode.
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانستند به یک اتاق یا ساختمان وارد شوند، مواد را به سرعت حفظ کنند، ساختمان را ترک کنند، و سپس برای کل قسمت آماده باشند
[ترجمه گوگل]آنها می توانند به یک اتاق یا ساختمان وارد شوند، به سرعت مواد را به خاطر بسپارند، ساختمان را ترک کنند، و سپس برای تمام قسمت های عمر زده شوند
11. But with the advent of Ajax techniques, developers are more and more tempted to design so-called single-page HTML applications: amnesic pages without any history.
[ترجمه ترگمان]اما با ظهور تکنیک های آژاکس، توسعه دهندگان بیشتر و بیشتر وسوسه می شوند تا برنامه های HTML تک صفحه ای را طراحی کنند: صفحات amnesic بدون سابقه
[ترجمه گوگل]اما با ظهور تکنیک های آژاکس، توسعه دهندگان بیشتر وسوسه می شوند تا به اصطلاح برنامه های HTML تک صفحه ای را طراحی کنند: صفحات آمونیاک بدون هیچ تاریخی
12. The clinical studies on transient global amnesia (TGA), an acute amnesic syndrome that is common in old people, have increased in the recent years.
[ترجمه ترگمان]مطالعات بالینی بر روی فراموشی ظاهری گذرا (TGA)، یک سندروم حاد amnesic که در افراد مسن رایج است، در سال های اخیر افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]مطالعات بالینی در مورد آمینزی جهانی مداوم (TGA)، یک سندرم حاد مامایی که در سالمندان رایج است، در سالهای اخیر افزایش یافته است
13. The object recognition task in KM mice, which is simple, rapid, and reliable, should be of great use in safety pharmacology to detect amnesic properties of new compounds.
[ترجمه ترگمان]وظیفه شناسایی هدف در موش های مدیریت دانش، که ساده، سریع، و قابل اعتماد است، باید برای شناسایی ویژگی های amnesic ترکیبات جدید، بسیار مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]نقش تشخیص شی در موش های KM، که ساده، سریع و قابل اطمینان است، باید در استفاده از داروهای ایمنی برای تشخیص خواص آمنیوتیک های جدید استفاده شود
14. Both groups tended to use the grammatical rules of the prime sentence when describing the picture; amnesic patients, however, did not remember that they had seen the sentence before.
[ترجمه ترگمان]هر دوی این گروه ها تمایل به استفاده از قوانین گرامری در هنگام توصیف تصویر دارند؛ با این حال، بیماران amnesic به یاد نمی آورند که آن ها قبل از این حکم را دیده بودند
[ترجمه گوگل]هر دو گروه در هنگام توصیف تصویر از قواعد دستوری حکم اول استفاده کردند؛ با این حال، بیماران افسرده، به یاد نمی آورند که این جمله را قبلا دیده اند