کلمه جو
صفحه اصلی

almshouse


معنی : نوانخانه، خسته خانه، گدا خانه
معانی دیگر : دارالمساکین، گداخانه، لنگرخانه، دارالمساکین، مسافرخانه خیریه

انگلیسی به فارسی

گداخانه، نوانخانه


almshouse، نوانخانه، خسته خانه، گدا خانه


انگلیسی به انگلیسی

• poorhouse, privately financed house for the poor
almshouses were houses that were built and run by charities for poor or old people to live in without paying rent.

مترادف و متضاد

نوانخانه (اسم)
almshouse, asylum, poorhouse, hospice, soup kitchen

خسته خانه (اسم)
almshouse, asylum, hospice, rest house, spital, town house

گداخانه (اسم)
almshouse, poorhouse, town house, beggary

جملات نمونه

1. Public general hospital originated in the almshouse infirmaries established as early as colonial times by local governments to care for the poor.
[ترجمه ترگمان]بیمارستان عمومی عمومی به پرورشگاه یتیمان almshouse به عنوان زمان استعمار توسط دولت های محلی برای مراقبت از فقرا تاسیس شد
[ترجمه گوگل]بیمارستان عمومی عمومی در بیمارستان های آلمسوس که در اوایل دوران استعمار توسط دولت های محلی برای مراقبت از فقرا ایجاد شده بود، آغاز شد

2. They suggested she go to the almshouse.
[ترجمه ترگمان]به او پیشنهاد کردند که به بیمارستان برود
[ترجمه گوگل]آنها پیشنهاد کردند که او را به خدای بزرگ بفرستند

3. It was a little like those dinky almshouse squares you sometimes see from a bus and wish you could live in.
[ترجمه ترگمان]تو بعضی وقت ها از یک اتوبوس دیدن می کنی و آرزو می کنی که بتوانی در آن زندگی کنی
[ترجمه گوگل]این کمی مانند کسانی بود که شما را از یک اتوبوس می دیدند و می خواستند زندگی کنید

4. It was appropriate that he should end his days in the masculine fastness of an Elizabethan almshouse in London.
[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که او باید به سرعت خود را در برابر سرعت مردانه یکی از بیمارستان های دوران الیزابت در لندن به پایان برساند
[ترجمه گوگل]مناسب بود که او باید روزهای خود را با پایداری مردانه المیزان الیزابت در لندن به پایان برساند

5. For more than 300 years, since 160 the building was used as an almshouse, but its beginnings were less humble.
[ترجمه ترگمان]به مدت بیش از ۳۰۰ سال، از آنجا که ۱۶۰ ساختمان به عنوان آسایشگاه مورد استفاده قرار گرفت، اما آغاز آن ناچیز بود
[ترجمه گوگل]برای بیش از 300 سال، از سال 160 ساختمان به عنوان یک خدای جنگلی استفاده شد، اما شروع آن کمتر فروتن بود

6. Next to the Chapel is the former infirmary - later the almshouse.
[ترجمه ترگمان]بعد از نمازخانه، بیمارستان سابق بیمارستان است
[ترجمه گوگل]در کنار Chapel، بیمارستان سابق - بعدا Almshouse است

7. A row of pollard willows sometimes resembles a procession of almshouse men.
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها ردیفی از درختان بید هرس شده شبیه به یک دسته مردان نوانخانه است
[ترجمه گوگل]یک ردیف از اراده های دورافتاده گاهی اوقات شبیه به فرایند مردان almshouse است

8. On the one side is the palace, on the other are the almshouse and "silent poor. "
[ترجمه ترگمان]در یک طرف کاخ، در طرف دیگر، آسایشگاه و \"بیچاره خاموشی\" قرار دارد
[ترجمه گوگل]در یک طرف کاخ است، از سوی دیگر، almshouse و فقیر سکوت هستند '

9. You may perhaps have some pleasant, thrilling, glorious hours, even in a almshouse .
[ترجمه ترگمان]ممکن است در این ساعات باشکوه و هیجان انگیز، حتی در خانه ما، ساعات خوشی و خوشی داشته باشی
[ترجمه گوگل]ممکن است شاید ساعتهای دلپذیر، هیجان انگیز، شگفت انگیز، حتی در یک خدای بزرگ داشته باشید

10. Following her mother's death, the young girl entered an almshouse, where she spent four years among the most wretched of society's outcasts.
[ترجمه ترگمان]پس از مرگ مادرش، آن دختر جوان به یک آسایشگاه رسید که چهار سال در میان the بی شمار اجتماع زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]پس از مرگ مادرش، دختر جوان وارد یک خدانگهدار شد، جایی که او چهار سال را در میان خائنانی ترین اعتراضات جامعه سپری کرد

11. The setting sun is reflected from the windows of the almshouse as brightly as from the rich man's abode; the snow melts before its door as early in the spring.
[ترجمه ترگمان]آفتاب غروب خورشید را از پنجره های محله فقرا منعکس می کند و مانند روزه ای بهار، برف آب می شود
[ترجمه گوگل]خورشید خورشید از پنجره های خلیج فارس به همان اندازه از محل اقامت ثروتمند بازتاب می یابد؛ برف در اوایل فصل بهار در اوج می افتد


کلمات دیگر: