کلمه جو
صفحه اصلی

american


معنی : امریکایی، ینکه دنیایی، مربوط بامریکا
معانی دیگر : وابسته به ایالات متحده ی امریکا و مردمش، وابسته به قاره ی امریکا، (مهجور) سرخپوست (امروزه می گویند: american indian)، ینگه دنیایی

انگلیسی به فارسی

آمریکایی، امریکایی، ینکه دنیایی، مربوط بامریکا


آمریکایی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, pertaining to, or characteristic of the United States or its peoples, culture, language, government, or the like.

(2) تعریف: of, pertaining to, or in North, Central, or South America.
اسم ( noun )
(1) تعریف: a person who was born in or is a naturalized citizen of the United States.

(2) تعریف: a native of North, Central, or South America, esp. of Indian ancestry; in the United States, a Native American.

(3) تعریف: the English language as it is spoken and written in the United States.

• citizen of the united states; one who comes from north or south america
of or from the united states; of or from north or south america
american means belonging or relating to the united states of america.
an american is a person who comes from the united states of america.
american also means belonging or relating to north, central, or south america.

مترادف و متضاد

امریکایی (صفت)
american, yankee

ینکه دنیایی (صفت)
american

مربوط ب امریکا (صفت)
american

جملات نمونه

1. I was born anAmerican; I live an American; I shall die an American.
[ترجمه ترگمان]من متولد شدم، من یک آمریکایی هستم و یک آمریکایی خواهم مرد
[ترجمه گوگل]من آمریکایی متولد شدم من یک آمریکایی زندگی می کنم؛ من یک آمریکایی خواهم مرد

2. The American Embassy has already complained.
[ترجمه ترگمان]سفارت آمریکا قبلا شکایت کرده است
[ترجمه گوگل]سفارت آمریکا در حال حاضر شکایت کرده است

3. They wore the standard uniform of the well-to-do American out of office hours.
[ترجمه ترگمان]آن ها یونیفرم استاندارد آمریکا را از ساعات اداری به دست اورده بودند
[ترجمه گوگل]آنها لباس عادی لباس روزانه آمریکایی را از دست دادند

4. Extrapolating from his American findings, he reckons about 80% of these deaths might be attributed to smoking.
[ترجمه ترگمان]براساس یافته های به دست آمده از یافته های آمریکا، او تخمین می زند که حدود ۸۰ درصد از این مرگ ها ممکن است به سیگار کشیدن نسبت داده شود
[ترجمه گوگل]براساس یافته های آمریکا او، حدود 80 درصد از این مرگ ها را ممکن است به سیگار کشیدن منجر شود

5. Generosity is part of the American character.
[ترجمه ترگمان]Generosity بخشی از شخصیت آمریکایی است
[ترجمه گوگل]بخشش بخشی از شخصیت آمریکایی است

6. The Yanomami people live in the South American jungle.
[ترجمه ترگمان]مردم Yanomami در جنگل آمریکای جنوبی زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]مردم یانومامی در جنگل های آمریکای جنوبی زندگی می کنند

7. You can be paid in pounds sterling or American dollars.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید به پوند استرلینگ و یا دلار آمریکا پرداخت کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید در پوند استرلینگ یا دلار آمریکا پرداخت کنید

8. The weather presented a particular challenge, especially for American servicemen unaccustomed to subarctic conditions.
[ترجمه ترگمان]آب و هوا یک چالش ویژه بود، به خصوص برای نظامیان آمریکایی که به شرایط subarctic عادت نداشتند
[ترجمه گوگل]آب و هوای یک چالش خاص را به ویژه برای نظامیان آمریکایی که به شرایط آب و هوایی نرفته بودند، ارائه داد

9. He was invited to lecture on American literature at our college.
[ترجمه ترگمان]او برای سخنرانی در ادبیات آمریکا در دانشکده ما دعوت شد
[ترجمه گوگل]او برای سخنرانی در ادبیات آمریکایی در کالج ما دعوت شد

10. It is already obvious that all four American systems have leapfrogged over the European versions.
[ترجمه ترگمان]واضح است که هر چهار سیستم آمریکایی بر نسخه های اروپایی تاثیر داشته اند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر آشکار است که تمام چهار سیستم آمریکایی بیش از نسخه های اروپایی به سر می برند

11. Washington politicians are out of touch with the American people.
[ترجمه ترگمان]سیاستمداران واشنگتن با مردم آمریکا در ارتباط هستند
[ترجمه گوگل]سیاستمداران واشنگتن با مردم آمریکا در تماس نیستند

12. He has an intimate knowledge of American literature.
[ترجمه ترگمان]او دانش intimate از ادبیات آمریکا دارد
[ترجمه گوگل]او دارای آگاهی صمیمی از ادبیات آمریکایی است

13. McCarthyism is named after the American politician Joseph McCarthy, who in the 1950s accused many Americans of being Communists.
[ترجمه ترگمان]McCarthyism به افتخار سیاست مدار آمریکایی جوزف مک کارتی نام گذاری می شود که در دهه ۱۹۵۰ بسیاری از آمریکایی ها را متهم به کمونیست بودن کرد
[ترجمه گوگل]McCarthyism به دنبال سیاستمدار آمریکایی جوزف مک کارتی، که در سال های 1950 بسیاری از آمریکایی ها را به عنوان کمونیست ها متهم کرد، نامگذاری شد

14. The broad plains of the American West.
[ترجمه ترگمان]دشت های وسیع غرب آمریکا
[ترجمه گوگل]دشتهای وسیع غرب آمریکا

15. Fireworks have long been an American tradition on the Fourth of July.
[ترجمه ترگمان]مراسم آتش بازی در چهارم جولای یک سنت آمریکایی بوده است
[ترجمه گوگل]آتش بازی ها در چهارم ژوئیه یک سنت آمریکایی بوده اند

American idioms

اصطلاحات امریکایی


پیشنهاد کاربران

امریکای


کلمات دیگر: