کلمه جو
صفحه اصلی

directorship


معنی : مدیریت
معانی دیگر : ریاست

انگلیسی به فارسی

مدیریت، ریاست


کارگردانی، مدیریت


انگلیسی به انگلیسی

• management; position or office of director
a directorship is the job or position of a company director.

مترادف و متضاد

مدیریت (اسم)
direction, administratorship, directorship, editorship, stage direction

جملات نمونه

1. My father resigned his directorship last year.
[ترجمه ترگمان]پدرم سال گذشته از directorship استعفا داد
[ترجمه گوگل]پدرم در سال گذشته استعفا داد

2. He will retire from the army / his directorship next year.
[ترجمه الناز] او در سال آینده بازنشسته خواهد شد از مدیریت سربازانش.
[ترجمه ترگمان]او سال آینده از ارتش آزاد خواهد شد
[ترجمه گوگل]او سال آینده بازنشسته خواهد شد از سربازان / مدیرانش

3. The Institute was established in 1960 under the directorship of Professor Leon Radzinowicz.
[ترجمه ترگمان]این موسسه در سال ۱۹۶۰ و تحت ریاست پروفسور لئون Radzinowicz تاسیس شد
[ترجمه گوگل]این موسسه در سال 1960 تحت مدیریت پروفسور لئون رادینویوچ تاسیس شد

4. I have decided to recommend you for the directorship.
[ترجمه ترگمان]من تصمیم گرفتم که شما رو به \"the\" توصیه کنم
[ترجمه گوگل]من تصمیم گرفتم که شما را برای کارگردانی راهنمایی کنم

5. She's just landed herself a company directorship.
[ترجمه ترگمان]اون خودش رو به یه شرکت \"directorship\" رسونده
[ترجمه گوگل]او فقط خودش را یک مدیر شرکت قرار داد

6. He is shooting at the directorship.
[ترجمه ترگمان]او به the تیراندازی می کند
[ترجمه گوگل]او در کارگردانی فیلمبرداری می کند

7. He had a company directorship dangled in front of him.
[ترجمه ترگمان]او یک دسته مهمان داشت که در مقابلش تاب می خورد
[ترجمه گوگل]او یک مدیر شرکت داشت و جلوی او ایستاده بود

8. She resigned her directorship and left the firm.
[ترجمه ترگمان]او her را استعفا داد و شرکت را ترک کرد
[ترجمه گوگل]او نمایندگی خود را ترک کرد و شرکت را ترک کرد

9. His directorship has come under fierce attack.
[ترجمه ترگمان]directorship دچار حمله شدید شده
[ترجمه گوگل]کارگردانی او تحت حمله شدید قرار گرفته است

10. He resigned his directorship and left the firm.
[ترجمه ترگمان]او از directorship استعفا داد و شرکت را ترک کرد
[ترجمه گوگل]او استاد خود را ترک کرد و شرکت را ترک کرد

11. Barry resigned his directorship in December 197
[ترجمه ترگمان]باری در روز ۱۹۷ دسامبر استعفای خود را استعفا داد
[ترجمه گوگل]بری در دسامبر 197 نمایندگی خود را ترک کرد

12. Ms X has been named for the directorship / named as the new director.
[ترجمه ترگمان]نام خانم ایکس به عنوان مدیر جدید انتخاب شده است
[ترجمه گوگل]خانم X به خاطر کارگردانی / به نام مدیر جدید نامگذاری شده است

13. She resigned the directorship.
[ترجمه ترگمان] اون از \"directorship\" استعفا داد
[ترجمه گوگل]او مدیر را ترک کرد

14. The directorship, for which he had struggled for years, represented to her only a house in Vanier Heights.
[ترجمه ترگمان]The که سال ها تلاش کرده بود تنها خانه ای در ارتفاعات Vanier دیده می شد
[ترجمه گوگل]مدیرکل، که برای سال ها تلاش کرده بود، تنها به خانه اش در وینیر هیتس نمایندگی داد


کلمات دیگر: