1. a void bishopric
مقام مطرانی بلاتصدی
2. Shortly before his death he refused the Bishopric of Glasgow and died a saintly death on August 115
[ترجمه ترگمان]کمی قبل از مرگش، او از the گلاسکو امتناع کرد و در روز ۱۱۵ اوت مرگ قدیس saintly را بدرود گفت
[ترجمه گوگل]کمی قبل از مرگ او از اسقف اعظم گلاسکو رد شد و در 115 آگوست درگذشت
3. In 1181 Arnulf formally resigned his bishopric and retired to the monastery of St Victor in Paris.
[ترجمه ترگمان]در ۱۱۸۱ Arnulf رسما از مقام اسقفی خود استعفا داد و به صومعه سنت ویکتور در پاریس رفت
[ترجمه گوگل]در سال 1181 آرنولف رسما به اسقف اعظم خود بازنشسته شد و در صومعه سنت ویکتور در پاریس بازنشسته شد
4. To give ecclesiastical expression to this conquest, a bishopric was established at Bangor in 109
[ترجمه ترگمان]برای دادن بیان کلیسا به این فتح، یک مقام اسقفی در بنگور در ۱۰۹ برپا شد
[ترجمه گوگل]برای بیان این کلیسا به این فتح، یک اسقف اعظم در بنگور در 109 تاسیس شد
5. Upon a presiding bishopric of three devolves the duty of receiving and disbursing the revenues of the Church, and otherwise managing its business, under the general direction of the first presidency.
[ترجمه ترگمان]بر روی یک مقام اسقفی، که سه بار وظیفه دریافت و پرداخت مستمری کلیسا را به عهده داشت، و در غیر این صورت، اداره امور خود را، تحت هدایت عمومی نخستین دوره ریاست جمهوری، اداره می کرد
[ترجمه گوگل]پس از یک رئیس اسقف اعظم سه، وظیفه دریافت و پرداخت درآمد کلیسا و در غیر این صورت مدیریت کسب و کار خود را تحت هدایت کلی نخستین ریاست جمهوری قرار می دهد
6. Margaret was in complete agreement with her husband's refusal to accept the bribe of a bishopric.
[ترجمه ترگمان]مارگارت با امتناع شوهرش از پذیرفتن رشوه یک مقام اسقفی موافق بود
[ترجمه گوگل]مارگارت موافقت کامل با امتناع شوهرش از پذیرش رشوه ایشان بود
7. Once Gloucester was established in the south of County Durham, his influence began to reach further into the bishopric.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که گلاستر را در جنوب دوره ام تاسیس کردند، نفوذ او بیشتر به حوزه اسقفی نفوذ کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که گلوستر در جنوب شهرستان دورمه تاسیس شد، نفوذ او شروع به رسیدن به بیشتر به اسقف اعظم کرد
8. The contractor himself became a valued member of a Cheyenne bank and was on the bishopric of the church.
[ترجمه ترگمان]پیمان کار خود به عنوان یک عضو با ارزش یک بانک Cheyenne درآمد و در مقام اسقفی کلیسا قرار گرفت
[ترجمه گوگل]پیمانکار خود به یک عضو ارزشمند بانک شینن تبدیل شد و در کلیسای اسقف بود
9. If you have this developing episcopacy, that's just the Greek sort of sounding word for bishop or bishopric or something like that.
[ترجمه ترگمان]اگر شما این نظام اسقفی را در حال توسعه، یعنی کلمه یونانی کلمه برای اسقف یا مقام اسقفی و یا چیزی شبیه آن دارید
[ترجمه گوگل]اگر شما این کلیسای در حال توسعه را دارید، این فقط یونانی است که از کلمه یونانی برای اسقف یا اسقف اعظم یا چیزی شبیه آن است
10. On one occasion, the records show, the bank got the elevation of a cleric to a bishopric delayed until his father, a cardinal (yes), had repaid his own and his son's debts.
[ترجمه ترگمان]در یک مورد، نتایج نشان داد که این بانک ترفیع یک روحانی به یک مقام اسقفی را تا زمانی که پدرش، یک کاردینال، به تعویق انداخت (بله)، و قروض پسرش را پرداخت کرده است
[ترجمه گوگل]در یک مورد، سوابق نشان می دهد، بانک افزایش ارتش روحانی را به یک اسقف اعظم به تاخیر افتاد تا زمانی که پدرش، کاردینال (بله)، بدهی های خود و فرزند خود را پرداخت
11. He must have been a pretty sweet talker though, because he did manage to get his bishopric back after just a few years.
[ترجمه ترگمان]با وجود این، حتما خیلی پرحرف بود، چون بعد از چند سال، مقام اسقفی او را پس گرفته بود
[ترجمه گوگل]هرچند او باید سخاوتمندانه شگفت انگیز باشد زیرا او تنها چند سال بعد موفق به دریافت اسقف اعظم خود شد
12. The district or churches under the jurisdiction of a bishop; a bishopric.
[ترجمه ترگمان]ناحیه یا کلیسا تحت نفوذ یک اسقف؛ یک حوزه اسقفی
[ترجمه گوگل]ولسوالی یا کلیساها تحت صلاحیت یک اسقف؛ یک اسقف اعظم
13. Bishop is a very busy man: he must every day receive the secretary of the bishopric, who is generally a canon, and nearly every day his vicars -general.
[ترجمه ترگمان]اسقف یک مرد بسیار پرمشغله است: او باید هر روز منشی مقام اسقفی، که معمولا یک خلیفه است، و تقریبا همه روزه نواب بزرگش را دریافت کند
[ترجمه گوگل]اسقف یک مرد بسیار پر مشغله است که هر روز باید دبیر اسقف اعظم را دریافت کند، که عموما یک قاعده است و تقریبا هر روز همسر وی است
14. The Liber Eliensis is an important source of historical information for the region and time-frame covered, particularly for the abbey and bishopric.
[ترجمه ترگمان]The Eliensis منبع مهمی از اطلاعات تاریخی برای منطقه و چارچوب زمانی پوشیده شده است، به ویژه برای کلیسا و حوزه اسقفی
[ترجمه گوگل]Liber Eliensis منبع مهمی از اطلاعات تاریخی برای منطقه و دوره زمانی تحت پوشش است، به ویژه برای عبادت و اسقف اعظم