کلمه جو
صفحه اصلی

americanism


معنی : اصطلاح امریکایی، رسم امریکایی
معانی دیگر : رسوم و عقاید امریکایی، (زبانشناسی) واژه یا عبارت یا اصطلاح یا کاربردی که اصل آن از امریکا است (در این فرهنگ این گونه واژه ها با نشان ستاره: * مشخص شده اند)

انگلیسی به فارسی

اصطلاح آمریکایی، رسم آمریکایی


آمریکاییسم، اصطلاح امریکایی، رسم امریکایی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: any cultural characteristic that is peculiar to America or Americans.

(2) تعریف: a word, phrase, or usage originating in, characteristic of, or peculiar to American English.

(3) تعریف: in the United States, patriotism, or devotion to U.S. customs, institutions, or the like.

• characteristic feature of american english; custom or trait peculiar to america; devotion to or preference for american traditions and ideals
an americanism is an expression or custom that is typical of people living in the united states of america.

مترادف و متضاد

اصطلاح امریکایی (اسم)
americanism

رسم امریکایی (اسم)
americanism

جملات نمونه

1. This phrase is labelled as an Americanism in this dictionary.
[ترجمه ترگمان]این عبارت به صورت an در این فرهنگ لغت برچسب زده می شود
[ترجمه گوگل]این عبارت به عنوان یک آمریکایی گرایی در این فرهنگ لغت برچسب گذاری شده است

2. Meanwhile, Americanism sets a heavy cultural foundation for American romanticism with its own national characteristics.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، آمریکا بنیان فرهنگی سنگینی را برای romanticism آمریکایی با ویژگی های ملی خود ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]در عین حال، آمریکایی گرایی یک بنیاد فرهنگی سنگین برای عاشقانه های آمریکایی با ویژگی های ملی خود می سازد

3. I noted the Americanism as she dipped into her handbag.
[ترجمه ترگمان]همان طور که در کیف دستی خود فرو می رفت، متوجه the شدم
[ترجمه گوگل]من آمریکاییسم را به عنوان کیف دستی او فرو ریختم

4. Top of the list come anti-imperialism and anti- Americanism.
[ترجمه ترگمان]صدر فهرست، ضد امپریالیسم و ضد آمریکایی گرایی است
[ترجمه گوگل]در بالای لیست، ضد امپریالیسم و ​​ضد آمریکایی ظاهر می شود

5. The philosophy of Americanism was being redefined. Political repression and racial discrimination were at a high point.
[ترجمه ترگمان]از نو پرستان، دوباره تعریف و تمجید می کردند سرکوب سیاسی و تبعیض نژادی نقطه اوج بود
[ترجمه گوگل]فلسفه آمریکایی سازی دوباره تعریف شده است سرکوب سیاسی و تبعیض نژادی در نقطه عطفی قرار داشتند

6. Anti - Americanism is running high among Turks.
[ترجمه ترگمان]ضد آمریکایی گرایی در میان ترک ها بالا و پایین می رود
[ترجمه گوگل]ضد آمریکایی گرایی در میان ترکان زیاد است

7. The English appetite for authentic Americanism was fed.
[ترجمه ترگمان]اشتهای انگلیسی ها برای Americanism واقعی سیر می کرد
[ترجمه گوگل]اشتهای انگلی برای آمریکاییسم معتبر تغذیه شد

8. This is an Americanism that is first attested to in 1850.
[ترجمه ترگمان]این آمریکایی گرایی است که اولین بار در سال ۱۸۵۰ به رسمیت شناخته شد
[ترجمه گوگل]این آمریکایی گرایی است که برای اولین بار در سال 1850 تایید شده است

9. MAN: There's very thin line of anti - Americanism in Canada.
[ترجمه ترگمان]خط نازکی از ضد - در کانادا وجود داره
[ترجمه گوگل]مرد: در کانادا، خطوط بسیار ضد آمریکایی در کانادا وجود دارد

10. Gertsle, Gary . Working - Class Americanism: The Politics of Labor a Textile City, 1914 - 1960 . 198
[ترجمه ترگمان]Gertsle، گری آمریکایی گرایی طبقه کارگر: سیاست کار یک شهر نساجی، ۱۹۱۴ - ۱۹۶۰ ۱۹۸
[ترجمه گوگل]گرتس، گری طبقه کارگر آمریکایی: سیاست کار یک شهر نساجی، 1914 - 1960 198

11. He was, to adopt an Americanism, "an empty suit".
[ترجمه ترگمان]او این بود که \"کت و شلوار خالی\" را بپذیرد
[ترجمه گوگل]او برای اتخاذ یک آمریکایی گرایی، 'کت و شلوار خالی' بود

12. The upshot: anti - Americanism will surge.
[ترجمه ترگمان]نتیجه این است که Americanism ضد آمریکایی موج خواهند زد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: ضد آمریکایی خواهد شد

13. I liked the film's Americanism.
[ترجمه ترگمان]از the فیلم خوشم آمد
[ترجمه گوگل]من آمریکاییسم فیلم را دوست داشتم

14. They would return home from these sentimental journeys reconfirmed in their Americanism.
[ترجمه ترگمان]آن ها از این سفرها احساساتی در Americanism به خانه باز می گشتند
[ترجمه گوگل]آنها از این سفرهای احساسی که در آمریکایی شدن آنها تایید شده است، به خانه بازگشته اند

پیشنهاد کاربران

آمریکایی گرایی هم می تواند معادل قرار بگیرد

americanism ( جامعه شناسی )
واژه مصوب: امریکازدگی
تعریف: تأثیرپذیری شدید از فرهنگ حاکم بر امریکای شمالی و تقلید از آن


کلمات دیگر: