کلمه جو
صفحه اصلی

chino


معنی : لیمو شیرین، پرتقال شیرین
معانی دیگر : پیشوند: چین، چینی [chino-soviet]، (تاریخ هنر - سبک پر جزئیات و پر آب و رنگ مبل و پارچه و سفال که به الهام از طرح های چینی درست شده بود و در اروپای قرن هیجدهم باب بود) چین گرایی، هر شی به این سبک، پارچه کلفت و راه راه کتانی (که از آن لباس کار می سازند)

انگلیسی به فارسی

لیموشیرین، پرتقال شیرین


چینی، لیمو شیرین، پرتقال شیرین


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: chinos
(1) تعریف: a rough, cotton fabric with a twill weave.

(2) تعریف: (usu. pl.) a pair of trousers made of such fabric.

• type of cotton material

مترادف و متضاد

لیمو شیرین (اسم)
chino

پرتقال شیرین (اسم)
chino


کلمات دیگر: