کلمه جو
صفحه اصلی

motive power


نیروی انگیزگر، قدرت محرکه، نیروی جنباننده

انگلیسی به فارسی

نیروی انگیزگر، قدرت محرکه، نیروی جنباننده


انگلیسی به انگلیسی

• motivation behind an activity or action; ability to move; energy used to operate machinery

مترادف و متضاد

moving power


Synonyms: driving force, electromotive force, kinetic energy, locomotion, means of propulsion, motivity, prime mover, propulsion


جملات نمونه

1. The motive power of trains is usually steam or electricity.
[ترجمه ترگمان]نیروی محرک قطار معمولا بخار یا برق است
[ترجمه گوگل]قدرت انگیزه قطار معمولا بخار یا برق است

2. Water provided the motive power for the mill.
[ترجمه ترگمان]آب قدرت را برای آسیاب به دست می آورد
[ترجمه گوگل]آب قدرت موتور را برای آسیاب فراهم می کند

3. Motive power was initially provided by the contractors: An 0-6-0 saddle tank, Fleetwood.
[ترجمه ترگمان]نیروی Motive ابتدا توسط پیمانکاران ارایه شد: مخزن زین ۰ - ۶ - ۰، فلیتوود
[ترجمه گوگل]قدرت انگیزشی در ابتدا توسط پیمانکاران ارائه شد: یک مخزن 0-6-0 زین، Fleetwood

4. And, of course, the motive power is inevitably steam but not, alas, genuine West Riding motive power.
[ترجمه ترگمان]و البته نیروی محرک به طور اجتناب ناپذیری بخار است، اما افسوس، قدرت واقعی غربی انگیزه ای برای قدرت است
[ترجمه گوگل]و البته، نیروی محرکه اجتناب ناپذیر بخار است، اما نه، تقریبا، قدرت واقعی انگیزه غرب سواری

5. During its visit 2857 has provided the primary motive power on the railway.
[ترجمه ترگمان]طی این دیدار، ۲۸۵۷ نیروی محرک اصلی راه آهن را تامین کرده است
[ترجمه گوگل]در طی بازدید 2857 توانایی اولیه در راه آهن را فراهم کرده است

6. The Motive Power depot at Derby Road had been disused since 196when the last steam locomotives were withdrawn from service.
[ترجمه ترگمان]محل انبار، محل انبار دربی، از زمانی که آخرین لوکوموتیو از سرویس خارج شده بود، بلااستفاده مانده بود
[ترجمه گوگل]انبار نیروی موتوری در جاده دربی از 196 سال گذشته از زمانی که آخرین لوکوموتیو های بخار از سرویس خارج شد، از کار افتاده بودند

7. In the end, seventeen different forms of motive power were on display along with a wide range of other railway related attractions.
[ترجمه ترگمان]در پایان، هفده نوع مختلف نیروی محرک به همراه طیف وسیعی از جاذبه های مرتبط با راه آهن به نمایش در آمدند
[ترجمه گوگل]در نهایت، هفده اشکال مختلف قدرت انگیزه همراه با طیف گسترده ای از جاذبه های دیگر مربوط به راه آهن بود

8. Motive power is usually electric, CO 2 or the traditional rubber strip motor.
[ترجمه ترگمان]قدرت Motive معمولا الکتریکی، ۲ CO یا موتور نوار لاستیکی سنتی است
[ترجمه گوگل]قدرت انگشت معمولا برق، CO 2 یا موتور سیکلت لاستیکی سنتی است

9. In some ways the gentry group was the motive power behind the establishment of Hua County.
[ترجمه ترگمان]در برخی موارد، گروه نجیب، محرک قدرت در پس تاسیس بخش هوا بود
[ترجمه گوگل]در بعضی مواقع گروه مذهبی قدرت انگیزه ای در راستای استقرار استان هوآ بود

10. And all hydraulic at he process of the motive power transmission would produce pressure losses.
[ترجمه ترگمان]و همه هیدرولیکی در فرآیند انتقال قدرت انگیزه منجر به ایجاد تلفات فشار خواهد شد
[ترجمه گوگل]و تمام هیدرولیکی که در فرآیند انتقال قدرت موتور ایجاد می کند، باعث کاهش فشار می شود

11. Lastly, the motive power one is the lack of the safety economy mechanism.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، انگیزه اصلی کمبود مکانیزم اقتصاد ایمنی است
[ترجمه گوگل]در نهایت، قدرت انگیزشی یکی از فقدان مکانیسم اقتصاد ایمنی است

12. And functional activities are the motive power for producing matter.
[ترجمه ترگمان]و فعالیت های عملکردی، نیروی محرک برای تولید ماده هستند
[ترجمه گوگل]فعالیت های کاربردی، قدرت حرکتی برای تولید ماده است

13. Andthe spiritual motive power and intellectual supporting force be provided for Tibet's modernization. "
[ترجمه ترگمان]نیروی محرک معنوی و نیروی پشتیبانی فکری برای مدرن سازی تبت فراهم خواهد شد \"
[ترجمه گوگل]و قدرت انگیزشی معنوی و نیروی حمایت فکری برای مدرنیزاسیون تبت تأمین می شود '

14. The theory of motive power is an important part of ancient literature theory.
[ترجمه ترگمان]نظریه قدرت انگیزه بخش مهمی از نظریه ادبیات قدیمی است
[ترجمه گوگل]نظریه قدرت انگیزه بخش مهمی از نظریه ادبیات باستانی است

15. The real motive power of writing lies in the physiological need of the writer.
[ترجمه ترگمان]قدرت واقعی نویسندگی در نیاز فیزیولوژیکی نویسنده نهفته است
[ترجمه گوگل]قدرت انگیزه واقعی نوشتن نهفته در نیاز فیزیولوژیکی نویسنده است

پیشنهاد کاربران

نیروی محرکه


کلمات دیگر: