1. I need a collaborator to help me.
[ترجمه ترگمان] به یه هم کار احتیاج دارم که بهم کمک کنه
[ترجمه گوگل]من به یک همکار نیاز دارم که به من کمک کند
2. Over the years collaborator families have become very rich.
[ترجمه ترگمان]در طی سال ها، خانواده های هم کار بسیار ثروتمند شده اند
[ترجمه گوگل]در طول سالها همکاران خانواده بسیار غنی شده اند
3. Your closest collaborator is left out in the cold.
[ترجمه ترگمان]نزدیک ترین هم کار شما در سرما رها شده است
[ترجمه گوگل]نزدیکترین همکار شما در سرما قرار دارد
4. However, in the choice of his last collaborator, Henry Philips, he made a fatal mistake.
[ترجمه ترگمان]با این حال، در انتخاب آخرین هم کار خود، هنری فیلیپس، او یک اشتباه مهلک مرتکب شد
[ترجمه گوگل]با این حال، در انتخاب آخرین همکار خود، هنری فیلیپس، او اشتباه مرگبار انجام داد
5. Instead the curator is a collaborator, often engaging with the artist to accomplish the work.
[ترجمه ترگمان]در عوض متصدی، همدست است و اغلب با هنرمند درگیر می شود تا کار را به انجام برساند
[ترجمه گوگل]در عوض سازنده همکار است، که اغلب با هنرمند درگیر ساختن کار می شود
6. In Seoul, another assassin stabbed Wan-Yong Yi, the collaborator who had helped Ito seize power and was premier under him.
[ترجمه ترگمان]در سیول، یک آدمکش دیگر به نام \"ون یانگ یی\"، فردی که به ایتو در ضبط قدرت کمک کرده بود، مورد اصابت چاقو قرار گرفت
[ترجمه گوگل]در سئول، یکی دیگر از تروریست ها، وان یونگ یی، همکاری کننده ای بود که به اتیو قدرت را کمک کرده بود و برتر از او بود
7. The other sees him as a collaborator with the forces of oppression.
[ترجمه ترگمان]دیگری او را به عنوان همدست با نیروهای ظلم و ستم می بیند
[ترجمه گوگل]دیگر او را به عنوان یک همکار با نیروهای ستم دیده می بیند
8. Add in a talented makeup artist as a collaborator and be sure to try many options and you will find that the sky is the limit.
[ترجمه ترگمان]یک هنرمند با استعداد را به عنوان هم کار خود اضافه کنید و مطمئن شوید که گزینه های زیادی را امتحان کنید و متوجه خواهید شد که آسمان محدود است
[ترجمه گوگل]در یک هنرمند آرایشگر با استعداد به عنوان همکار اضافه کنید و مطمئن شوید که بسیاری از گزینه ها را امتحان کنید و دریابید که آسمان محدود است
9. Crick writes to collaborator Dr. Maurice Wilkins and praises the exit of a female collaborator, Dr. Rosalind Franklin.
[ترجمه ترگمان]Crick کریک برای هم کار خود دکتر موریس ویلکینز می نویسد و از خروج یک هم کار زن دکتر روزالیند فرانکلین تعریف می کند
[ترجمه گوگل]کریک به همکار دکتر موریس ویلکینز می نویسد و از یک همکار زن، دکتر روسلیند فرانکلین، ستایش می کند
10. His collaborator, Hooke, was of a different opinion.
[ترجمه ترگمان]هم کار او هوک نظریه متفاوتی داشت
[ترجمه گوگل]همکار او، هوک، نظر متفاوتی داشت
11. Before the selection of collaborator, embedded analysis and appraising among It'should be done generally.
[ترجمه ترگمان]قبل از انتخاب هم کار، تحلیل و ارزیابی نهفته در میان آن باید به طور کلی انجام شود
[ترجمه گوگل]قبل از انتخاب مشارکت کننده، تجزیه و تحلیل جاسازی شده و ارزیابی در میان این باید انجام شود به طور کلی
12. Kandinsky was the friend and collaborator of the grandfather of abstract music, composer Arnold Schoenberg (1874-195, who also painted.
[ترجمه ترگمان]Kandinsky دوست و هم کار پدربزرگ موسیقی انتزاعی، آرنولد Schoenberg (۱۸۷۴ - ۱۹۵)بود که نقاشی می کرد
[ترجمه گوگل]Kandinsky دوست و همکار پدربزرگ موسیقی انتزاعی، آرنولد شوئنبرگ (1874-19) بود که همچنین نقاشی کرد
13. Soon after Landsteiner and his collaborator, Philip Levine, published the work in 192 the types began to be used in paternity suits.
[ترجمه ترگمان]پس از چندی پس از Landsteiner و هم کار وی، فیلیپ لوین، کار خود را در ۱۹۲ نوع آغاز کرد که در این نوع از suits مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]به زودی پس از Landsteiner و همکارش، فیلیپ لوین، این اثر را در سال 192 منتشر کرد و انواع آن در لباس های پدرانه استفاده می شد
14. A twosome collaborator, agent, or other middleman appears to be very instrumental in your success on these days.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که یک یاور، عامل یا دیگر واسطه در موفقیت شما در این روزها بسیار سودمند است
[ترجمه گوگل]همکاران دوجانبه، نماینده یا سایر واسطه ها در این روزها بسیار موفق هستند
15. Dezaki's longtime collaborator Akio Sugino will design the characters.
[ترجمه ترگمان]هم کار قدیمی Dezaki s Sugino characters را طراحی خواهد کرد
[ترجمه گوگل]آکیو شکینو، همکار قدیمی دزاکی، شخصیت های خود را طراحی می کند