کلمه جو
صفحه اصلی

chutney


معنی : یکنوع چاشنی غذا، یک نوع ترشی با ادویه
معانی دیگر : چات نی (ترشی هندی دارای منگو و ادویه و غیره) (chutnee هم می نویسند)

انگلیسی به فارسی

نوعی ترشی با ادویه، نوعی چاشنی غذا


یک نوع ترشی با ادویه، یکنوع چاشنی غذا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: chutneys
• : تعریف: a spicy sauce or relish of East Indian origin made with fruits and herbs.

• spicy east indian sauce or relish (contains a combination of raisins, fruits, dates and onions)
chutney is a strong-tasting mixture of fruit, vinegar, sugar, and spices.

مترادف و متضاد

یک نوع چاشنی غذا (اسم)
chutney

یک نوع ترشی با ادویه (اسم)
chutney

جملات نمونه

1. The chutney should be a thick, pulpy consistency.
[ترجمه ترگمان]The باید یک سازگاری سفت و سخت باشد
[ترجمه گوگل]Chutney باید قوام ضخیم و خشن باشد

2. Chutney should have a nice texture; be careful not to overcook.
[ترجمه ترگمان]Chutney باید بافت خوبی داشته باشد؛ مراقب باشید که to نکنید
[ترجمه گوگل]چوتنی باید یک بافت خوب داشته باشد مواظب باش زیاد نپزد

3. Pour the chutney into small sterilised jars, seal, label and give away as presents.
[ترجمه ترگمان]the را در شیشه های کوچک sterilised بریزید، مهر، برچسب، و به عنوان هدیه به آن ها بدهید
[ترجمه گوگل]پوره را به داخل شیشه های استریل شده کوچک، مهر و موم، برچسب گذاشته و ارائه به عنوان هدیه

4. There was cold faggot with apple chutney, home made of course.
[ترجمه ترگمان]اونجا یه تیکه چوب خشک با ترشی سیب بود که البته خونه ساخته شده بو
[ترجمه گوگل]مرغ سرخ شده با کلوچه سیب، خانه ساخته شده است البته

5. Serve with fresh cucumber chutney and garnish with a dollop of yogurt seasoned with red onion and mint.
[ترجمه ترگمان]آن را با یک خیار تازه خیار تازه و با یک چاشنی از ماست که با پیاز قرمز و نعناع همراه است سرو کنید
[ترجمه گوگل]با کلوچه خیار تازه سرو کنید و با یک قاشق غذاخوری از ماست که با پیاز قرمز و نعناع چاشنی خورده است

6. Browned under the grill and served with mustard, chutney, or a bottled brown or tomato sauce.
[ترجمه ترگمان]در زیر توری کباب شده و با سس خردل یا سس گوجه فرنگی یا سس گوجه فرنگی سرو کار داشت
[ترجمه گوگل]Browned تحت کوره و خردل، Chutney، و یا یک سس قهوه ای بطری یا گوجه فرنگی خدمت کرده است

7. For rhubarb chutney, Pamela Westland's Food For Keeps recommends onions, ginger and mixed spice, as well as currants and sultanas.
[ترجمه ترگمان]برای rhubarb chutney، غذا پاملا Westland برای روغن نارگیل، پیاز، زنجبیل و چاشنی مخلوط، و همچنین currants و sultanas را توصیه می کند
[ترجمه گوگل]برای فلفل ریواس، غذای پاملا وستلند برای نگهداری توصیه می شود پیاز، ادویه زنجبیل و ادویه مخلوط، و همچنین مرکبات و سلطان ها

8. Ah, sure, the chutney is actually made up of a combination of Cap'n Crunch and Pop Tarts, but we chop 'em up really, really fine.
[ترجمه ترگمان]آه، حتما، ترشی در واقع ترکیبی از یک ترکیبی از کاپیتان کرانچ و حاج بابا درست کرده، اما ما واقعا اونا رو از هم جدا می کنیم، واقعا خوبه
[ترجمه گوگل]آه، مطمئنا، Chutney در واقع ترکیبی از Cap'n Crunch و Pop Tart ها است، اما ما واقعا واقعا خردمندیم

9. Kevin : Could you please pass the chutney?
[ترجمه ترگمان]میشه لطفا از chutney عبور کنی؟
[ترجمه گوگل]کوین آیا می توانید درخواست Chutney را صادر کنید؟

10. Chutney is a nice side dish along with Raita for any spicy dish, and especially Indian cooking.
[ترجمه ترگمان]Chutney یک غذای جانبی خوب به همراه Raita برای هر غذای تند و به خصوص آشپزی هندی است
[ترجمه گوگل]Chutney همراه با رایتا برای هر ظروف تند، و به ویژه پخت و پز هند، یک غذای خوب است

11. Where's that chutney hiding -- the one you picked up last month?
[ترجمه ترگمان]این خمیر chutney کجاست - همونی که ماه پیش برداشتی؟ -
[ترجمه گوگل]کجایی که پنهان شده است - چه کسی آن را در ماه گذشته انتخاب کردی؟

12. Chutney is fruit such as pineapple, raisins and mangos that have been cooked down much like jelly with chili and curry added to allow for a sweet-hot-spicy taste.
[ترجمه ترگمان]Chutney میوه مانند آناناس، کشمش و mangos است که خیلی شبیه ژله با فلفل تند پخته شده و طعم کاری به طعم شیرین و تند اضافه می شود
[ترجمه گوگل]Chutney میوه هایی مانند آناناس، کشمش و انبه است که مانند چیلی و پودر کاکائو به شکل ژله پخته شده اند تا طعم شیرین و تند تند را اضافه کنند

13. Dressings will be something like olive oil, chutney, seeds or nuts.
[ترجمه ترگمان]Dressings چیزی مثل روغن زیتون، chutney، دانه ها و دانه ها است
[ترجمه گوگل]طعم ها چیزی شبیه روغن زیتون، چتنی، دانه ها یا آجیل ها هستند

14. Can you tell me about the chutney?
[ترجمه ترگمان]میتونی در مورد the بهم بگی؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید به من درباره چتنی بگویید؟

15. Photo: Chicago-based Chutney Joe's Indian Diner.
[ترجمه ترگمان]عکس: شیکاگو - based هندی Chutney
[ترجمه گوگل]عکس شکارچی چیتنی جوی هند شیکاگو


کلمات دیگر: