1. A broad shouldered man wearing a dinner jacket swaggered confidently up to the bar.
[ترجمه ترگمان]مردی با شانه های پهن و شانه های پهن و بااعتماد به نفس و بااعتماد به نفس بالا و پایین بار بالا و پایین می رفت
[ترجمه گوگل]یک مرد شیک پوش با پوشیدن یک ژاکت شام با اعتماد به نفس بالا به نوار
2. He cut a striking figure in his white dinner jacket.
[ترجمه ترگمان]هیکل تنومند خود را در ژاکت سفیدش بیرون کشید
[ترجمه گوگل]او در کت شلوار سفید خود یک شکل قابل توجه را برش داد
3. With her was a youngish man in a dinner jacket.
[ترجمه ترگمان]در کنار او مرد نسبتا youngish بود که کت و شلوار پوشیده بود
[ترجمه گوگل]با او یک مرد جوانی در یک کت شلوار بود
4. My dinner jacket is every bit as good as his.
[ترجمه ترگمان] ژاکت شام من به خوبی اون هستش
[ترجمه گوگل]کت شلوار من هر چقدر خوب است
5. Ramsbottom didn't possess a dinner jacket, but he was told that a dark suit get by.
[ترجمه ترگمان]Ramsbottom ژاکت شام نداشت، اما به او گفته بود که کت و شلوار تیره کنار می اید
[ترجمه گوگل]Ramsbottom یک ژاکت شام نداشت، اما به او گفته شد که یک کت و شلوار تاریک به دست می آید
6. He never possessed a dinner jacket.
[ترجمه ترگمان] اون هرگز ژاکت شام نخورده
[ترجمه گوگل]او هرگز لباس ژاکت نداشت
7. Formal dress remained similar . The cutaway, dinner jacket or tails were chosen according to the occasion.
[ترجمه ترگمان]لباس رسمی شبیه هم بود کت یا کت و کت با توجه به موقعیت انتخاب شده اند
[ترجمه گوگل]لباس رسمی باقی ماند کت و شلوار، کت شلوار یا دم به ترتیب انتخاب شدند
8. James Bond : I already have a dinner jacket.
[ترجمه ترگمان] من یه ژاکت شام دارم
[ترجمه گوگل]جیمز باند: من در حال حاضر یک کاپشن شام دارم
9. I need to buy a dinner jacket for my little son.
[ترجمه ترگمان] باید یه ژاکت واسه پسر کوچولوم بخرم
[ترجمه گوگل]من نیاز به یک کت شلوار برای پسر کوچکم دارم
10. A man wearing a dinner jacket swaggered confidently up to the bar.
[ترجمه ترگمان]مردی با نیم تنه شام و بااعتماد کامل به بار بالا و پایین می رفت
[ترجمه گوگل]یک مرد با پوشیدن یک کت شلوار با اعتماد به نفس به نوار
11. His dinner jacket was already laid out on the bed.
[ترجمه ترگمان]لباس شبش را روی تخت دراز کرده بود
[ترجمه گوگل]ژاکت شام او روی تخت گذاشته شد
12. He in his dinner jacket, and Clara in her green dress and bare arms, were confused.
[ترجمه ترگمان]در لباس شبش، و کلر در لباس سبز و بازوهای عریان، گیج شده بود
[ترجمه گوگل]او در کت و شلوار او، و کلارا در لباس سبز و بازوهای بدون لک، گیج شده بود
13. Is this dinner jacket washable?
[ترجمه ترگمان]این ژاکت dinner که قابل تعمیر نیست؟
[ترجمه گوگل]آیا این کت شلوار قابل شستشو است؟
14. Not wearing a shellsuit at Center Parcs would be like running out on the pitch at Wembley in a dinner jacket.
[ترجمه ترگمان]عدم پوشیدن لباس shellsuit در مرکز Parcs مثل دویدن در زمین ومبلی در یک جلیقه مهمانی است
[ترجمه گوگل]پوشیدن کفش پوشیده در Centre Parcs مانند رفتن به زمین در Wembley در یک ژاکت شام خواهد بود