1. You can taste the chilli in the dish but it is a little sweet.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید آن گوشت را در ظرف مزه کنید اما کمی شیرین است
[ترجمه گوگل]شما می توانید Chilli را در ظرف بخورید اما کمی شیرین است
2. The chilli bites the tongue.
[ترجمه ترگمان]فلفل چیلی زبان را گاز می گیرد
[ترجمه گوگل]چیلی زبان را میچرخاند
3. The potatoes were drowned in chilli.
[ترجمه ترگمان]سیب زمینی در فلفل چیلی گم شد
[ترجمه گوگل]سیب زمینی در چیلی غرق شد
4. How much chilli did you put in the curry?
[ترجمه ترگمان]شما چه مقدار فلفل در کار کاری گذاشتید؟
[ترجمه گوگل]چی چی چی کردی؟
5. Add some chilli to the mixture.
[ترجمه ترگمان]فلفل چیلی را به مخلوط اضافه کنید
[ترجمه گوگل]بعضی از رایحه را به مخلوط اضافه کنید
6. You can cook a cheap veggie chilli in 15 minutes.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید یک فلفل چیلی خام را در عرض ۱۵ دقیقه بپزید
[ترجمه گوگل]شما می توانید یک چای سبز ارزان را در 15 دقیقه بپزید
7. I added just a smidgin of chilli sauce.
[ترجمه ترگمان]من فقط سس فلفل چیلی را اضافه کردم
[ترجمه گوگل]من فقط یک نمک سس چیلی اضافه کردم
8. I think Mapo beancurd and shredded meat in chilli sauce are quite special.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که گوشت خرد شده و گوشت خرد شده در سس فلفل بسیار ویژه هستند
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم Mapo beancurd و گوشت ریز شده در سس چیلی بسیار خاص هستند
9. I pried the top off a can of chilli.
[ترجمه ترگمان] یه دونه فلفل قرمز رو زدم بیرون
[ترجمه گوگل]من یک قاشق چای خوری را اضافه کردم
10. Dinner Chilli con carne with brown rice, fresh green salad, fat-free yoghurt.
[ترجمه ترگمان]فلفل چیلی با برنج قهوه ای، سالاد سبز تازه، ماست بدون چربی سرو می شود
[ترجمه گوگل]شام چیلی کن کن با برنج قهوه ای، سالاد سبز تازه، ماست بدون چربی
11. Garnish the guacamole with chilli powder or coriander sprigs, then serve in the centre of a plate of tortilla chips.
[ترجمه ترگمان]سپس guacamole را با پودر فلفل چیلی یا sprigs گشنیز تمیز کنید و سپس در مرکز یک بشقاب از چیپس tortilla کار کنید
[ترجمه گوگل]گواامول را با پودر چیلی یا گیاهان کاه گندم تزئین کنید، سپس در مرکز یک برگ از چیپس چغندر قرار دهید
12. Add the sun-dried tomatoes, red chilli and thinly-sliced salami.
[ترجمه ترگمان]گوجه فرنگی خشک شده، فلفل قرمز قرمز و سوسیس - را اضافه کنید
[ترجمه گوگل]گوجه فرنگی خورشیدی، چیلی سرخ شده و سالامی نازک ریخته شده را اضافه کنید
13. King prawns cooked in chilli salt and pepper was very much better, a simple dish succulently executed.
[ترجمه ترگمان]میگو در فلفل چیلی پخته شد و فلفل بسیار بهتر بود، یک بشقاب ساده succulently اجرا شد
[ترجمه گوگل]میگوهای سرخ شده در نمک چیلی و فلفل پخته شده بسیار بهتر است، یک ظرف ساده به طرز محکم اعدام شده است
14. Mash with lime juice, a pinch of chilli powder, chopped herbs and seasoning for guacamole.
[ترجمه ترگمان]مشعل با عصاره لیمو، مقداری پودر فلفل چیلی، گیاهان خرد شده و چاشنی برای guacamole
[ترجمه گوگل]مش با آب لیمو، یک قاشق پودر چیلی، گیاهان خرد شده و چاشنی گواامول
15. Arabian Night - mix together chilli con carne, mango chutney, sultanas and chopped walnuts.
[ترجمه ترگمان]شب عربی - ترکیبی از فلفل چیلی، انبه، انبه، sultanas و گردوی خرد شده
[ترجمه گوگل]شب عربی - با هم مخلوط کنسرو چیلی، کلم مانگو، سولتانا و گردو خرد شده