کلمه جو
صفحه اصلی

dibber


معنی : بیلچه، بیل تخمکاری، بذر کاری، نشاء کاشتن، گود کردن زمین، کاشتن، اب خوردن مثل اردک
معانی دیگر : dibble : کشاورزی التی که با ان زمین را گودکرده و تخم می کارند

انگلیسی به فارسی

( dibble =) (کشاورزی) ابزاری که با آن زمین را گود می‌کنند و تخم می‌کارند، بیل تخم‌کاری، کاشتن، آب خوردن مثل اردک، بذرکاری


dibber، بیلچه، بیل تخمکاری، بذر کاری، نشاء کاشتن، گود کردن زمین، کاشتن، اب خوردن مثل اردک


انگلیسی به انگلیسی

• small pointed digging tool

مترادف و متضاد

بیلچه (اسم)
paddle, dibber, dibble, shovel, spade, shim

بیل تخمکاری (اسم)
dibber, dibble

بذر کاری (اسم)
dibber, dibble

نشاء کاشتن (فعل)
dibber, dibble

گود کردن زمین (فعل)
dibber, dibble

کاشتن (فعل)
grow, seed, plant, husband, dibber, dibble, implant, inseminate

اب خوردن مثل اردک (فعل)
dibber, dibble


کلمات دیگر: