کلمه جو
صفحه اصلی

dingle


معنی : دره تنگ و پر درخت
معانی دیگر : دره ی ژرف و پردرخت، تنگ دره، لرزیدن، ارتعاش

انگلیسی به فارسی

دره تنگ و پر درخت، لرزیدن، ارتعاش


دینگل، دره تنگ و پر درخت


انگلیسی به انگلیسی

• small valley
ring; shake; be shaken

مترادف و متضاد

دره تنگ و پر درخت (اسم)
dingle

جملات نمونه

1. You could leave your bicycle at Dingle Station every day for a week for only 6d, at your own risk of course.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید هر روز دوچرخه خود را در ایستگاه Dingle تنها ۶ d، در خطر خود رها کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید دوچرخه خود را در ایستگاه دینگل هر روز برای یک هفته فقط برای 6d ترک، در معرض خطر خود را البته

2. He designed the flower garden known as the Dingle, hidden away in the Quarry park.
[ترجمه ترگمان]او باغچه گل را به نام the که در آن پارک کرده بود، طراحی کرد
[ترجمه گوگل]او باغ باغی معروف به دینگل را که در پارک کوئری پنهان شده بود طراحی کرد

3. Pollard and the Dingles try to outsmart each other over the barn development.
[ترجمه ترگمان]پولارد (پولارد)و the می کوشند تا بر روی توسعه طویله از یکدیگر سبقت بگیرند
[ترجمه گوگل]پولارد و دینگل سعی می کنند یکدیگر را در توسعه انبارها سوق دهند

4. Associate professor Peter Dingle, an environmental toxicologist at Murdoch University in Perth, Australia, believes melamine may cause damage to the immune system too.
[ترجمه ترگمان]استاد هم کار پیتر Dingle، متخصص محیط زیست در دانشگاه مرداک در پرت استرالیا معتقد است که ملامین باعث آسیب به سیستم ایمنی نیز می شود
[ترجمه گوگل]استاد دکتر پیتر دنگل، متخصص سم شناسی محیط زیست دانشگاه فردوسی در پرت، استرالیا معتقد است که ملامین ممکن است باعث آسیب به سیستم ایمنی بدن شود

5. A dingle monthly total is posted to Accounts Receivable and Fees Earned in the general ledger.
[ترجمه ترگمان]مجموع ماهانه dingle به حساب های حساب های دریافتی و هزینه ها در دفترکل ثبت می شود
[ترجمه گوگل]مجموع کل مبلغ دینگل به حسابهای دریافتی و حقوق دریافت شده در فهرست اصلی ارسال شده است

6. Jolie Dingle had no history of the disease in her family and had no other obvious risk factors when she complained to her midwife of feeling sick halfway through her pregnancy last year.
[ترجمه ترگمان]\"جولی Dingle\" هیچ سابقه ای از این بیماری در خانواده خود نداشت و هنگامی که او در حال شکایت به قابله بود که در حال بیمار شدن در نیمه راه بارداری خود در سال گذشته بود، هیچ عامل خطر آشکاری نداشت
[ترجمه گوگل]جولی دینگل هیچ سابقه بیماری در خانواده اش نداشت و هیچگاه دیگر عوامل خطر آشکار را نداشت، زمانی که او به مامای خود شکایت کرده بود که نیمه راه را از طریق بارداری سال گذشته بیمار می کند

7. So the breeder gave him to Jeremy Dingle, who soon realised that he had a special pup, now a top dog in the dachshund-racing[1] world.
[ترجمه ترگمان]بنابراین این پرورش دهنده او را به جرمی Dingle داد که خیلی زود متوجه شد که یک سگ ویژه دارد که در حال حاضر یک سگ ارشد در مسابقات اسب دوانی dachshund [ ۱ ] است
[ترجمه گوگل]بنابراین پرورش دهنده او را به جرمی دینگل داد، که به زودی متوجه شد که او یک توله مخصوص دارد، که در حال حاضر یک سگ برتر در جهان دچسوند [1] است

8. A biologist named Hugh Dingle, striving to understand the essence, has identified five characteristics that apply, in varying degrees and combinations, to all migrations.
[ترجمه ترگمان]یک زیست شناس به نام هیو Dingle، که تلاش برای درک ماهیت آن تلاش می کند، پنج ویژگی را مشخص کرده است که در درجات مختلف و ترکیبی به همه مهاجرت ها اعمال می شوند
[ترجمه گوگل]یک متخصص زیست شناسی به نام هوگو دینگل، در تلاش برای درک ذات، پنج ویژگی را مشخص کرده است که در همه سطوح و ترکیبات به همه مهاجرت ها اعمال می شود

9. The number of visitors to Dingle skyrocketed after the scenic harbor town served as the setting for the Academy Award-winning Ryan's Daughter, a 1970 film starring Robert Mitchum.
[ترجمه ترگمان]تعداد بازدید کنندگان به Dingle پس از این که شهر زیبای بندرگاه به عنوان جایگاهی برای دختر رایان برنده جایزه اسکار شد، به سرعت بالا رفت این فیلم یک فیلم دهه ۱۹۷۰ با بازی رابرت Mitchum بود
[ترجمه گوگل]تعداد بازدیدکنندگان دینگل پس از شهر بندر زیبای به عنوان محل برگزاری جایزه اسکار برنده دختر رایان، یک فیلم 1970 با کارگردانی رابرت میچوم به وجود آمد

10. Peter Dingle, an environmental toxicologist at Murdoch University in Perth, Australia, said he was mystified why milk powder was so popular in China.
[ترجمه ترگمان]پیتر Dingle، متخصص محیط زیست در دانشگاه مرداک در پرت استرالیا، گفت که او گیج شده چرا پودر شیر در چین بسیار محبوب است
[ترجمه گوگل]پیتر دینگل، یک سم شناس محیط زیست در دانشگاه فردوسی در پرت، استرالیا، گفت که او پوزش می طلبد که چرا پودر شیر در چین بسیار محبوب بود

11. His breath smelt of the black pickled olives she had first tasted on the voyage from Dingle.
[ترجمه ترگمان]بوی ترشی و زیتون سیاه که نخستین بار در سفر from چشیده بود به مشام می رسید
[ترجمه گوگل]او تنفس شده از زیتون های ترشی سیاه که او برای اولین بار در سفر از دینگل طعم بود

12. "Animal migrants do not respond to sensory inputs from resources that would readily elicit responses in other circumstances, " is the dry, careful way Dingle describes it.
[ترجمه ترگمان]\"مهاجران حیوانات به ورودی های حسی از منابعی که به آسانی پاسخ ها را در شرایط دیگر استخراج می کنند پاسخ نمی دهند\"، روشی خشک و دقیق که Dingle آن را توصیف می کند
[ترجمه گوگل]مهاجران حیوانی به منابع ورودی حساس از منابع پاسخ نمی دهند که به راحتی پاسخ ها را در شرایط دیگر به دست می آورند، خشک و دقیق است و دینگل آن را توصیف می کند

13. This, however, will make you less attractive to her than dingle berries hanging from a baboon's behind.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این کار باعث می شود که شما نسبت به dingle که پشت یک میمون آویزان هستند جذابیت کمتری داشته باشد
[ترجمه گوگل]این، با این حال، شما را برای او جذاب تر می کند تا توت های دندانه ای که از پشت بابون آویزان است

14. Curious pals: Fungie the dolphin and Jack the terrier jump into ecstasy when they meet in Dingle Bay.
[ترجمه ترگمان]دوستان عجیب: Fungie دلفین و جک تری یر وقتی در خلیج Dingle با هم ملاقات می کنند به وجد می آیند
[ترجمه گوگل]پالس های عجیب و غریب: Fungie دلفین و جک ترجیج هنگامی که آنها در خلیج دینگل ملاقات می کنند، به اکسشت می روند


کلمات دیگر: