کلمه جو
صفحه اصلی

diesel


معنی : دیزل، موتور دیزل
معانی دیگر : (اغلب با d بزرگ) دیزل، موتور دیزل (diesel motor و diesel engine هم می گویند)، موتورگازوئیلی

انگلیسی به فارسی

دیزل، موتور دیزل


انگلیسی به انگلیسی

• compression-ignition engine which runs on diesel fuel; vehicle which has a diesel engine
diesel is a fuel which is often used in trains, buses, and lorries, and which is also used in some cars.
a diesel is a vehicle with a diesel engine.

مترادف و متضاد

دیزل (اسم)
diesel

موتور دیزل (اسم)
diesel

جملات نمونه

1. diesel fuel is more viscous than gasoline
سوخت موتور دیزل از بنزین گران روتر است.

2. this tractor operates on diesel oil
این تراکتور با روغن دیزل کار می کند.

3. a train drawn by two diesel units
قطاری که توسط دو دستگاه دیزل رانده می شود

4. Nearly all the tractors operate on diesel oil.
[ترجمه مجتبی] تقریبا همه تراکتورها با گازوییل کار می کنند.
[ترجمه ترگمان]تقریبا همه تراکتورها در نفت دیزل کار می کنند
[ترجمه گوگل]تقریبا تمام تراکتور ها بر روی روغن دیزل کار می کنند

5. The smell of diesel oil permeated the air.
[ترجمه ترگمان]بوی روغن دیزل در هوا نفوذ می کرد
[ترجمه گوگل]بوی نفت دیزل نفوذ هوا

6. The tractor operates on diesel oil.
[ترجمه ترگمان]تراکتور با سوخت دیزل کار می کند
[ترجمه گوگل]تراکتور بر روی روغن دیزل کار می کند

7. Diesel exhaust contains a lot of soot.
[ترجمه ترگمان]اگزوز دیزل شامل مقدار زیادی دوده است
[ترجمه گوگل]اگزوز دیزل حاوی مقدار زیادی بخار است

8. The diesel fumes from Oxford's buses are not easily ignored.
[ترجمه ترگمان]دود دیزلی از اتوبوس های آکسفورد به راحتی نادیده گرفته نمی شود
[ترجمه گوگل]گازهای دیزلی از اتوبوس های آکسفورد به راحتی نادیده گرفته می شوند

9. Buses and trucks are usually powered by diesel engines.
[ترجمه ترگمان]اتوبوس ها و کامیون ها معمولا با موتورهای دیزلی کنترل می شوند
[ترجمه گوگل]اتوبوس ها و کامیون ها معمولا توسط موتورهای دیزل طراحی می شوند

10. These buses run on diesel.
[ترجمه ترگمان]این اتوبوس ها به سمت گازوئیل حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]این اتوبوس ها در دیزلی اجرا می شوند

11. Diesel cost 60p/gal in some places.
[ترجمه ترگمان]دیزل در برخی از مکان ها ۶۰ میلیون پوند هزینه داشت
[ترجمه گوگل]دیزل در برخی از نقاط 60p / gal هزینه دارد

12. They filled up with diesel at the petrol station on their way home.
[ترجمه ترگمان]آن ها در راه بازگشت به خانه، سوخت دیزل را در پمپ بنزین پر کردند
[ترجمه گوگل]آنها با دیزلی در ایستگاه بنزین در خانه خود پر شده بودند

13. Fill the tank up with diesel.
[ترجمه ترگمان]باک بنزین را با گازوئیل پر کنید
[ترجمه گوگل]مخزن را با دیزل پر کنید

14. This kind of walking tractor runs on diesel oil.
[ترجمه ترگمان]این نوع تراکتور در حال راه رفتن بر روی نفت دیزل است
[ترجمه گوگل]این نوع تراکتور پیاده روی بر روی روغن دیزل اجرا می شود

پیشنهاد کاربران

گازوئی ( سوخت )

دیزل موتور

گازوعیل


کلمات دیگر: