کلمه جو
صفحه اصلی

bilbo


معنی : شمشیر، کند و زنجیر، غل و زنجیر برای بستن پا
معانی دیگر : (در جمع) میله آهنین که دوپا بند به آن وصل بود

انگلیسی به فارسی

شمشیر، کندوزنجیر


بیلبو، شمشیر، کند و زنجیر، غل و زنجیر برای بستن پا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: bilboes
• : تعریف: (often pl.) a long iron bar with sliding shackles, formerly used to fetter prisoners' feet.

• spanish sword having a well-tempered blade (archaic); long iron bar with sliding shackles attached to prisoners' feet

مترادف و متضاد

شمشیر (اسم)
blade, sword, steel, bilbo, saber, scimitar, knife, bolo, spit

کند و زنجیر (اسم)
bilbo

غل و زنجیر برای بستن پا (اسم)
bilbo

جملات نمونه

1. You know-we had Bilbo Baggins's parking space out here for years, until recently.
[ترجمه ترگمان]شما می دانید - ما سال ها جای پارک بیل بو بگینز را اینجا داشتیم، تا این اواخر
[ترجمه گوگل]می دانید - تا به امروز چندین سال است که پارکینگ بیلبو Baggins را در اختیار دارید

2. After all Bilbo is right about the road outside Bag End leading all the way to Mordor.
[ترجمه ترگمان]بعد از همه چیزهایی که بیل بو در مورد جاده خارج از بگ اند درست گفته بود، تمام راه به مور دور منتهی می شود
[ترجمه گوگل]پس از آن همه بیلبو درست در مورد جاده خارج از Bag End قرار دارد و تمام راه را به Mordor هدایت می کند

3. Martin Freeman will play the role of Bilbo Baggins in the upcoming two-part screen adaptation of J. R. R. Tolkein's The Hobbit, according to casting information released Friday.
[ترجمه ترگمان]مارتین فریمن نقش بیل بو بگینز را در نمایش دو قسمتی از فیلم جی ر ر هابیت با توجه به اطلاعات منتشر شده در روز جمعه
[ترجمه گوگل]بر اساس اطلاعات پخش شده روز جمعه، مارتین فریمن نقش Bilbo Baggins را در تطبیق صفحه نمایش دو طرفه روی The Hobbit J R R Tolkein بازی می کند

4. All that the unsuspecting Bilbo saw that morning was an old man with a staff.
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که بیل بو رک آن روز صبح دیده بود پیرمردی با عصا بود
[ترجمه گوگل]همه چیز که بیلبو ناخوشایند را دید، صبح یک پیرمرد با یک کارمند بود

5. Bilbo Baggins's birthday cake has 111 candles on it and they eventually set fire to the polystyrene cake.
[ترجمه ترگمان]کیک تولد بیل بو بگینز را روشن کرده و آن ها سرانجام آتش را روشن کردند
[ترجمه گوگل]کیک تولد بیلبو Baggins در آن 111 شمع است و سرانجام کیک پلی استایرن را آتش می زنند

6. Bilbo, and to put in for a retrofit within two weeks.
[ترجمه ترگمان]بیل بو، و تا دو هفته دیگر از آن استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]بیلبو، و در مدت دو هفته برای ارتقاء خود قرار داده است

7. During Bilbo 's party Pippin can be seen in the band playing a guitar.
[ترجمه ترگمان]در طول جشن بیل بو پی پین می تواند در گروه موسیقی که گیتار می نواخت، دیده شود
[ترجمه گوگل]در طول بیلبو حزب Pippin را می توان در گروه بازی گیتار دیده می شود

8. When we last saw him, the older Bilbo Baggins was returning from his travels in the Lord of the Rings trilogy and was played by Ian Holm.
[ترجمه ترگمان]آخرین باری که او را دیدیم، بیل بو بگینز بزرگ تر از سفره ای خود در سه گانه of بود و توسط ایان هلم بازی می شد
[ترجمه گوگل]وقتی که او آخرین بار او را دید، بیلبو Baggins قدیمی تر از سفرهای خود را در Lord of the Rings trilogy بازگشت و توسط ایان هولم بازی کرد

9. Finding the perfect Bilbo is essential to the success of the film.
[ترجمه ترگمان]پیدا کردن بیل بو کامل برای موفقیت فیلم ضروری است
[ترجمه گوگل]پیدا کردن کامل Bilbo برای موفقیت فیلم ضروری است

10. One such example is Bilbo Baggins's waistcoat which does indeed sport brass buttons, as referred to in "The Hobbit ".
[ترجمه ترگمان]یکی از این نمونه ها، waistcoat بیل بگینز است که در واقع دکمه های برنجی را نشان می دهد که به \"هابیت\" گفته می شود
[ترجمه گوگل]یک نمونه از این دست، جلیقه بیلبو Baggins است که در واقع دکمه های برنجی ورزشی است که در The Hobbit نامیده می شود

11. Will he take on the role of Bilbo Baggins?
[ترجمه ترگمان]آیا او نقش بیل بو بگینز را می گیرد؟
[ترجمه گوگل]آیا وی نقش Bilbo Baggins را بازی خواهد کرد؟

12. Bilbo: Today is my one hundred and eleventh birthday.
[ترجمه ترگمان]امروز یک صد و یازدهمین سالروز تولد من است
[ترجمه گوگل]بیلبو امروز روز تولد من یکصد و یازده ساله است

13. When Bilbo makes his farewell speech at the party, Dominic Monaghan read the speech for the reaction shots of the hobbits.
[ترجمه ترگمان]وقتی بیل بو از مهمانی خداحافظی کرد، دومینیک Monaghan سخنرانی را برای the عکس العمل هابیت ها خواند
[ترجمه گوگل]هنگامی که بیلبو سخنرانی خداحافظی خود را در حزب می نویسد، دومینیک مونگان سخنرانی را برای عکس های واکنش های سرگرمی خواند

14. Although Bilbo Baggins's opening scenes are in Hobbiton, Ian Holm never actually worked on the location. His scenes were all done against blue screen.
[ترجمه ترگمان]اگر چه صحنه های باز کردن بیل بو بگینز در هابیتون هستند، ایان هلم در واقع هرگز در محل کار نمی کرد صحنه او در برابر صفحه آبی سیر می کرد
[ترجمه گوگل]اگرچه صحنه های باز کردن بیلبو Baggins در Hobbiton هستند، ایان هولم هرگز در واقع محل کار نیست صحنه هایش همه در برابر صفحه آبی انجام می شد

15. He is intelligent, funny, surprising and brave — exactly like Bilbo and I feel incredibly proud to be able to announce that he is our Hobbit.
[ترجمه ترگمان]او باهوش، بامزه، حیرت اور و شجاع است - دقیقا مثل بیل بو و من احساس غرور و افتخار می کنم که بتوانم اعلام کنم که او هابیت ماست
[ترجمه گوگل]او هوشمند، خنده دار، شگفت انگیز و شجاع است - دقیقا مانند بیلبو و من احساس فوق العاده افتخار می کنم که بتوانم اعلام کنم که او هابیت ما است


کلمات دیگر: