1. Darby drove a dinky old Fiat sports car.
[ترجمه ترگمان]\"داربی\" یک ماشین قدیمی \"فیات\" را می راند
[ترجمه گوگل]داربی یک ماشین ورزشی قدیمی فیات را رانندگی کرد
2. I grew up in a dinky little town that didn't even have a movie theater.
[ترجمه ترگمان]من توی یه شهر کوچک بزرگ شدم که حتی سینما هم نداشت
[ترجمه گوگل]من در شهر کوچک کوچکی که حتی یک فیلم سینمایی نداشتم بزرگ شدم
3. It was a really dinky hotel room.
[ترجمه ترگمان]این یه اتاق واقعا کوچیکه
[ترجمه گوگل]این یک اتاق هتل واقعا شلوغ بود
4. Hotchkis's dinky ad budget translates into low annual fees.
[ترجمه ترگمان]بودجه تبلیغ dinky Hotchkis به هزینه های سالیانه پایین ترجمه می شود
[ترجمه گوگل]هزینه های تبلیغاتی Hotchkis به هزینه های سالانه کم می شود
5. Forget Colonel Mustard with his dinky old lead pipe in the library.
[ترجمه ترگمان]سرهنگ را با آن تکه کوچک سربی که در کتابخانه قرار داشت، فراموش کنید
[ترجمه گوگل]خردل سرهنگی را با استفاده از لوله سر شیر قدیمی خود در کتابخانه فراموش کنید
6. Eagle Annuals and Dinky Toys, both of which had now become collector's items.
[ترجمه ترگمان]عقاب annuals و Dinky Toys که هر دوی آن ها به اقلام collector تبدیل شده بودند
[ترجمه گوگل]هر ساله Eagle و اسباب بازی های Dinky، هر دو که در حال حاضر تبدیل به آیتم های جمع آوری شده است
7. What a dinky little hat!
[ترجمه ترگمان]چه کلاه کوچکی است!
[ترجمه گوگل]کلاه کوچکی کوچک
8. I can't believe they charge $ 95 for this dinky salad!
[ترجمه ترگمان]باورم نمیشه که اونا ۹۵ دلار برای این سالاد کوچیک شارژ میکنن
[ترجمه گوگل]من نمی توانم باور کنم آنها 95 دلار برای این سالاد نیشکر هزینه می کنند!
9. It was a little like those dinky almshouse squares you sometimes see from a bus and wish you could live in.
[ترجمه ترگمان]تو بعضی وقت ها از یک اتوبوس دیدن می کنی و آرزو می کنی که بتوانی در آن زندگی کنی
[ترجمه گوگل]این کمی مانند کسانی بود که شما را از یک اتوبوس می دیدند و می خواستند زندگی کنید
10. Dinky families keep on increasing at present.
[ترجمه ترگمان]خانواده های Dinky در حال حاضر در حال افزایش هستند
[ترجمه گوگل]خانواده های پرطرفدار در حال حاضر در حال افزایش هستند
11. The design of high performance dustproof, the dinky maintenance.
[ترجمه ترگمان]طراحی dustproof عملکرد بالا، تعمیر و نگهداری dinky
[ترجمه گوگل]طراحی با کیفیت بالا ضد گرد و غبار، تعمیر و نگهداری نیشکر
12. Dinky part is as a result of the gill fungus with edible inferior noxiousness kind but because cook is undeserved and cause toxic.
[ترجمه ترگمان]بخش Dinky ناشی از قارچ gill با نوع noxiousness inferior است، اما به این دلیل که آشپز undeserved و باعث سمی شدن آن می شود
[ترجمه گوگل]بخشی از نیشکر به عنوان یک نتیجه از قارچ گیله با نوع خوراکی بدتر از نوع زخم است اما چون کوک نامناسب است و باعث سمی می شود
13. Seminal majority, dinky, seed coat has fossa opening, endosperm flesh is qualitative.
[ترجمه ترگمان]اکثریت seminal، dinky، پوشش دانه، باز شدن fossa، و گوشت endosperm کمی کیفی دارد
[ترجمه گوگل]اکثریت اسمزی، کت و شلوار، کت و شلوار دارای شکاف باز، گوشت اندوسپرم کیفی است
14. We stayed in a dinky old hotel.
[ترجمه ترگمان]ما تو یه هتل قدیمی زندگی کردیم
[ترجمه گوگل]ما در یک هتل قدیمی باقی مانده بودیم
15. The hotels are full up, and the guests have had to go to this dinky little motel way out on Stewart Avenue.
[ترجمه ترگمان]هتل پر شده و میهمانان باید به یک هتل کوچک و کوچک در خیابان استوارت بروند
[ترجمه گوگل]هتل ها پر است، و مهمانان مجبور به رفتن به این motel کمی motel راه در خیابان استوارت