1. Biographical information is included in brackets.
[ترجمه ترگمان]اطلاعات زندگینامه ای در پرانتز نوشته شده است
[ترجمه گوگل]اطلاعات بیوگرافی در براکت ها گنجانده شده است
2. There was a biographical note about the author on the back of the book.
[ترجمه ترگمان]یک یادداشت biographical درباره نویسنده کتاب نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]یک یادداشت بیوگرافی در مورد نویسنده در پشت این کتاب وجود دارد
3. The book contains few biographical details.
[ترجمه ترگمان]این کتاب شامل جزئیاتی از زندگی biographical است
[ترجمه گوگل]این کتاب شامل چند جزئیات بیوگرافی است
4. Several actors are under the biographical spotlight.
[ترجمه ترگمان]چندین بازیگر تحت نورافکن زندگی نامه ای قرار دارند
[ترجمه گوگل]چندین بازیگر در حال تمرکز در فیلم های آموزشی هستند
5. But basic biographical details which are referred to in the letters often receive no mention in the main text.
[ترجمه ترگمان]اما جزییات زندگی biographical که در این نامه ها به آن اشاره می شود، اغلب در متن اصلی ذکر نشده است
[ترجمه گوگل]اما جزئیات اساسی زندگی نامه که در حروف ذکر شده اغلب در متن اصلی ذکر نشده است
6. Biographical reconstruction based on Thomas's tales and sketches can be a mistaken exercise.
[ترجمه ترگمان]بازسازی زندگی نامه بر پایه داستان و طرح توماس می تواند یک تمرین اشتباه باشد
[ترجمه گوگل]بازسازی بیوگرافی بر اساس داستان ها و طرح های توماس می تواند یک تمرین اشتباه باشد
7. And yet these two biographical details provide important clues to an understanding of Magnard's peculiar psychological makeup.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این دو جزییات زندگی زندگی نامه ای، نشانه های مهمی را برای درک آرایش روانی فرد مورد استفاده قرار می دهد
[ترجمه گوگل]و با این حال این دو جزئیات بیوگرافی سرچشمه های مهمی برای درک ساختار روانشناسی مگنار دارند
8. In his biographical criticism this took the form of showing how popular sentiment acting on suggestible minds simplified people into myths.
[ترجمه ترگمان]در انتقاد biographical، این شکل نشان می داد که چگونه احساسات مردمی که در ذهن suggestible عمل می کنند مردم را به افسانه ها سوق می دهد
[ترجمه گوگل]در نقد ادبی خود، این نشان می دهد که چگونه احساسات مردمی که روی ذهنیت های پیش پا افتاده تاثیر می گذارد، مردم را به اسطوره ها ساده تر می کنند
9. Poems of Eva Gore-Booth, with a biographical introduction by Esther Roper, 192
[ترجمه ترگمان]اشعار اوا آل گور - بوث، با یک مقدمه زندگی نامه ای با استر Roper، ۱۹۲ امتیاز
[ترجمه گوگل]اشعار اوا گور بوث، با یک مقدمه زندگی نامه استررپور، 192
10. There is an extensive bibliography and fascinating biographical sketches of the often eccentric scholars who anticipated fractals.
[ترجمه ترگمان]در اینجا کتابشناسی مفصل و طرح های زندگی نامه ای و شرح حال نویسی زیادی وجود دارد که اغلب آن ها را مورد توجه قرار می دهد
[ترجمه گوگل]کتابشناسی گسترده و طرح های بی نظیر جذاب از محققان غالبا غیر عادی است که فرکتال ها را پیش بینی می کنند
11. Over the past 30 years, musicological, historical and biographical research have all led towards a new Mozart.
[ترجمه ترگمان]در طول ۳۰ سال گذشته، تحقیقات musicological، تاریخی و زندگی نامه ای همگی به سمت موتزارت جدید هدایت شدند
[ترجمه گوگل]در طول 30 سال گذشته، تحقیقات موسیقی شناسی، تاریخی و زیست شناسی همه را به سوی موتزارت هدایت کرده است
12. Each ends with a short biographical note about the author.
[ترجمه ترگمان]هر یک با یک یادداشت biographical کوتاه درباره نویسنده تمام می شود
[ترجمه گوگل]هر یک با یک یادداشت بیوگرافی کوتاه در مورد نویسنده به پایان می رسد
13. Biographical information including academic qualifications, experience and past exhibitions was withheld from the selectors.
[ترجمه ترگمان]اطلاعات زندگینامه ای از جمله مدارک دانشگاهی، تجربه و نمایشگاه های قبلی از the منع شده است
[ترجمه گوگل]اطلاعات بیوگرافی از جمله مدارک تحصیلی، تجربیات و نمایشگاه های گذشته از انتخاب کنندگان محروم شد
14. My own approach is not biographical, and assumes neither a clear-cut persona nor a narrative sequence.
[ترجمه ترگمان]رویکرد من biographical نیست، و نه یک شخصیت برجسته و نه دنباله روایت را در نظر می گیرد
[ترجمه گوگل]رویکرد شخصی من بیوگرافی نیست، و نه هیچ شخصیت روشن و نه یک روایت روایت