کلمه جو
صفحه اصلی

dine


معنی : ناهار خوردن، شام خوردن، شام دادن
معانی دیگر : غذا خوردن، (با خوراک) پذیرایی کردن، (مهجور) شام

انگلیسی به فارسی

ناهار خوردن، شام خوردن، شام دادن


شام خوردن، ناهار خوردن، شام دادن


انگلیسی به انگلیسی

• eat dinner; give a dinner for
when you dine, you have dinner; a formal word.

مترادف و متضاد

ناهار خوردن (فعل)
dine, lunch, tiffin

شام خوردن (فعل)
dine, sup

شام دادن (فعل)
dine, sup

eat, often formally


Synonyms: banquet, breakfast, consume, do lunch, eat out, fall to, feast, feed on, lunch, sup, supper


Antonyms: abstain


جملات نمونه

1. dine in
در منزل شام خوردن

2. dine on (or off)
خوردن (چیز خاصی)

3. dine out
در خارج از منزل خوراک (شام) خوردن

4. dine out on
(انگلیس - عامیانه) سر شام از چیزی حرف زدن

5. let's dine out tonight!
بیا امشب شام برویم بیرون !

6. do you dine out much?
آیا شما مکررا شام را خارج از منزل می خورید؟

7. let us dine alfresco
خوب است در هوای آزاد شام بخوریم.

8. tonight i'll dine in
امشب در منزل شام خواهم خورد.

9. wine and dine
خوب پذیرایی کردن،سور دادن،خوراک و مشروب فراوان دادن

10. we had to dine on bread and cheese
ما مجبور شدیم که به نان و پنیر بسازیم.

11. We always dine out at weekends.
[ترجمه A.A] ما همیشه آخرهفته ها بیرون غذا میخوریم
[ترجمه ترگمان]ما همیشه آخر هفته شام می خوریم
[ترجمه گوگل]ما همیشه در آخر هفته ها غذا می خوریم

12. I wish I could afford to dine off fresh meat every day.
[ترجمه A.A] کاش میتونستم هر روز غذای تازه بخورم ( بلحاظ هزینه )
[ترجمه ترگمان]ای کاش می تونستم هر روز غذای تازه بخورم
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانم هر روز صبحانه بخورم

13. They usually dine at six o'clock.
[ترجمه ترگمان]معمولا ساعت شش شام می خورند
[ترجمه گوگل]آنها معمولا شش ساعت شام می خورند

14. You can dine in elegant surroundings .
[ترجمه ترگمان]شما می توانید در محیط زیبا غذا بخورید
[ترجمه گوگل]شما می توانید در محیط های زیبا غذا بخورید

15. We always dine in on weekdays.
[ترجمه ترگمان] همیشه توی روزای کار شام می خوریم
[ترجمه گوگل]ما همیشه در روزهای هفته غذا می خوریم

16. How long can she dine out on her former success?
[ترجمه ترگمان]چه مدت می تواند با موفقیت قبلی خود غذا بخورد؟
[ترجمه گوگل]چه مدت می تواند او را در موفقیت سابق خود را شام؟

We dined in a large room.

در اتاق بزرگی شام خوردیم.


They dined their foreign guests every night.

آنان هر شب مهمانان خارجی خود را شام می‌دادند.


Tonight I'll dine in.

امشب در منزل شام خواهم خورد.


We had to dine on bread and cheese.

ما مجبور شدیم که به نان و پنیر بسازیم.


Last night we dined out.

دیشب در خارج از منزل شام خوردیم.


let's dine out tonight!

بیا امشب شام برویم بیرون!


اصطلاحات

dine in

در منزل شام خوردن


dine on (or off)

خوردن (چیز خاصی)


dine out

در خارج از منزل خوراک (شام) خوردن


dine out on

(انگلیس - عامیانه) سر شام از چیزی حرف زدن


dining table

میز ناهارخوری


پیشنهاد کاربران

شام دادن

To dine means to eat dinner

غذا خوردن

شامیدَن.


کلمات دیگر: