کلمه جو
صفحه اصلی

blasphemer


معنی : کفرگو
معانی دیگر : کفرگو

انگلیسی به فارسی

کفرگو


شکنجه، کفرگو


انگلیسی به انگلیسی

• one who is irreverent, one who blasphemes (against god)

مترادف و متضاد

کفرگو (اسم)
blasphemer

جملات نمونه

1. Such blasphemers by the Mosaic law were to be stoned to death and for his part he could freely consent to it.
[ترجمه ترگمان]این الحاد از سوی قوانین موسی محکوم به سنگسار کردن بود و به سهم خود می توانست آزادانه با آن موافقت کند
[ترجمه گوگل]چنین کافران به وسیله قانون موزائیک باید به سنگسار بپردازند و از این جهت او می تواند آزادانه به آن رضایت دهد

2. But, according to Pakistan’s law, as a blasphemer he could now be executed.
[ترجمه ترگمان]اما طبق قانون پاکستان، به عنوان یک blasphemer، اکنون می توانست اعدام شود
[ترجمه گوگل]اما طبق قانون پاکستان، به عنوان یک فریبکار، او اکنون می تواند اعدام شود

3. Youve been brought here as a blasphemer!
[ترجمه ترگمان]تو به عنوان یک کافر به اینجا اومدی!
[ترجمه گوگل]شما به عنوان یک فریبکار به اینجا آمده اید!

4. Tim. 1:13 Who formerly was a blasphemer and a persecutor and an insulting person; but I was shown mercy because, being ignorant, I acted in unbelief.
[ترجمه ترگمان]تیم ۱: ۱۳ که سابقا blasphemer و آزار دهنده بود و یک فرد توهین آمیز بود؛ ولی من به او ترحم کردم، زیرا چون جاهل بودم، با ناباوری رفتار کردم
[ترجمه گوگل]تیم 1 13 کیست که پیش از این یک کافر و یک آزار دهنده و یک فرد توهین آمیز بود اما من رحمت را نشان دادم، زیرا که نادان بودم، در بی ایمانی عمل کردم

5. Who was before a blasphemer, and a persecutor, and injurious : but I obtained mercy, because I did it ignorantly in unbelief.
[ترجمه ترگمان]کسی که در مقابل یک کافر و a و injurious بود، ولی من به او رحم کردم، زیرا این کار را در ناباوری انجام دادم
[ترجمه گوگل]چه کسی قبل از کافر و یک آزار دهنده و زیان آور بود، اما من رحمت را به دست آوردم، زیرا من آن را بی پروا در بی ایمانی انجام دادم

6. You ve been brought here as a blasphemer What do you say to that?
[ترجمه ترگمان]تو به عنوان یک کافر، به اینجا اورده شدی؟ به اون چی گفتی؟
[ترجمه گوگل]شما به عنوان یک فریبکار به اینجا آورده اید چه به آن چه می گویند؟

7. Thus the murderer and blasphemer, being grievously struck, as himself had treated others, died a miserable death in a strange country among the mountains.
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب قاتل و کافر، چون خودش با دیگران برخورد کرده بود، در کشوری عجیب و غریب در یک سرزمین بیگانه در میان کوه ها کشته شد
[ترجمه گوگل]به این ترتیب قاتل و خدانخوار، که به شدت مجروح شده بود، همانطور که خودشان با دیگران رفتار میکردند، در یک کشور عجیب و غریب در میان کوهها، مرگ وحشتناکی را تجربه کردند

8. I was once a blasphemer and a persecutor and an arrogant man, but I have been mercifully treated because I acted out of ignorance in my unbelief .
[ترجمه ترگمان]من یک بار کافر و a و یک مرد گستاخ و یک مرد گستاخ بودم، اما من با مهربانی رفتار کردم چون از نادانی خود بی خبر بودم
[ترجمه گوگل]من یک بار به عنوان یک فریبکار و یک فریبکار و یک مرد متکبر بودم، اما من رحیمانه رفتار کرده ام، زیرا در بی ایمانی من بی توجهی کرده ام

9. But previously he was a blasphemer, now he is praying.
[ترجمه ترگمان]اما پیش از آن کافر بود، حالا دعا می کند
[ترجمه گوگل]اما پیش از این او یک فریبکار بود و اکنون دعا می کند

10. Take the blasphemer outside the camp. All those who heard him are to lay their hands on his head, and the entire assembly is to stone him.
[ترجمه ترگمان] اون کافر رو از کمپ ببر بیرون همه کسانی که او را شنیدند، دست های خود را روی سر او قرار دادند و تمام مجلس رقص را به او دادند
[ترجمه گوگل]بی رحمانه را بیرون اردوگاه ببرید همه کسانی که او را شنیدند، دستان خود را بر روی سر خود قرار داده و کل مأموریت او سنگ است

11. She was a blasphemer.
[ترجمه ترگمان]اون یک کافر بود
[ترجمه گوگل]او یک فریبکار بود

12. Such a figure is liable to be attacked as a blasphemer.
[ترجمه ترگمان]این شخص به عنوان یک blasphemer مورد حمله قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]چنین رقمی ممکن است به عنوان یک شکنجه مورد حمله قرار گیرد

13. He shunned Foker whenever he came to see them in London or in the country, and could hardly be brought to gasp out a "How d'ye do" to the young blasphemer.
[ترجمه ترگمان]هرگاه به دیدن آن ها در لندن یا در کشور می آمد، از Foker دوری می جست، و بسختی می توانست آن را \" \"چه کار\" نسبت به the جوان انجام دهد
[ترجمه گوگل]هر زمان که او به دیدن آنها در لندن یا کشور سفر کرد، فوکر را نادیده گرفت و به سختی می توانست از �چگونگی انجام� آن به خدای جوان خسته شود

14. Then Moses spoke to the Israelites, and they took the blasphemer outside the camp and stoned him.
[ترجمه ترگمان]سپس موسی با بنی اسرائیل صحبت کرد، و the را بیرون از اردوگاه گرفتند و سنگسار کردند
[ترجمه گوگل]سپس موسی به اورشلیم سخن گفت و آنها را فریبکار در خارج از اردوگاه بردند و سنگسار کردند


کلمات دیگر: