1. With a Violet, Chrysolite and clear crystal in bezel setting, it reflects the light magically and adds an elegant touch of colour to your outfit.
[ترجمه ترگمان]با یک کریستال، Chrysolite و بلور شفاف در تنظیمات bezel، آن نور را به طور جادویی منعکس می کند و یک تماس ظریف و ظریف با لباس شما اضافه می کند
[ترجمه گوگل]با رنگ بنفش، کریزولیت و کریستال روشن در تنظیم قاب، نور منحصر به فرد آن را منعکس می کند و رنگ های ظریف را به لباس شما اضافه می کند
2. The olivine from the Laoheishan is chrysolite.
[ترجمه ترگمان]The از the chrysolite است
[ترجمه گوگل]الیوین از Laoheishan است کریسولیت
3. So, with its cloudy walls of chrysolite, jasper, and sapphire.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، با دیواره ای مه آلود of، جسپر و یاقوت کبود
[ترجمه گوگل]بنابراین، با دیواره های ابریش از کریسولیت، یشم و یاقوت کبود
4. On its forehead was a chrysolite, and its breasts were smeared with myrrh and cinnamon.
[ترجمه ترگمان]روی پیشانی اش یک chrysolite بود، و breasts با صمغ و دارچین آغشته شده بودند
[ترجمه گوگل]پیشانی آن کریسولیت بود و سینه های آن با میر و دارچین آغشته شد
5. in the fourth row a chrysolite, an onyx and a jasper.
[ترجمه ترگمان]در ردیف چهارم یک chrysolite، یک onyx و یک جسپر
[ترجمه گوگل]در ردیف چهارم کریسولیت، یونجه و یشم
6. The olivine from the Laoheishan is chrysolite.
[ترجمه ترگمان]The از the chrysolite است
[ترجمه گوگل]الیوین از Laoheishan است کریسولیت
7. in the fourth row a chrysolite, an onyx and a jasper. Mount them in gold filigree settings.
[ترجمه ترگمان]در ردیف چهارم، chrysolite، an و جسپر سوار کردن آن ها در تنظیمات filigree طلا
[ترجمه گوگل]در ردیف چهارم کریسولیت، یونجه و یشم آنها را در تنظیمات طلایی فیلیپس نصب کنید
8. Delicate and easy to wear, this elegant pair of gold-plated pierced earrings features large Chrysolite crystals in a bezel setting.
[ترجمه ترگمان]ظریف، ظریف، پوشیدن، این جفت شیک و با روکش طلا، کریستال های Chrysolite بزرگی را در یک محیط bezel نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این ظریف و جالب از گوشواره سوراخ شده طلا با ظرافت و پوشیدن آسان، ویژگی های کریستال های کریستلیوت بزرگ را در یک قاب بی نظیر
9. This was the appearance and structure of the wheels: They sparkled like chrysolite, and all four looked alike.
[ترجمه ترگمان]این ظاهر و ساختار چرخ ها را داشت: آن ها مانند chrysolite می درخشیدند و هر چهار به طور یک سان به نظر می رسیدند
[ترجمه گوگل]این ظاهر و ساختار چرخ ها بود، آنها مانند کریزولیت درخشیدند و هر چهار نفر به طور یکسان نگاه می کردند
10. Highlight your feminine side with this delicate pendant. The gold-plated chain holds a beautifully faceted Chrysolite crystal that gleams in green colour accents.
[ترجمه ترگمان]طرف زنانه خود را با این pendant ظریف پر کنید زنجیر طلای - یک کریستال Chrysolite زیبا را در دست دارد که با لهجه های رنگی سبز می درخشد
[ترجمه گوگل]زنانه خود را با این آویز ظریف نشان دهید زنجیر طلا دارای یک کریستال کریسولیتی زیبایی است که در لهجه های سبز رنگ می شود
11. It is made of Magnesium and Iron Silicate, and it is a member of the Chrysolite mineral family.
[ترجمه ترگمان]منیزیم از منیزیم و آهن silicate ساخته شده است و عضوی از خانواده معدنی Chrysolite است
[ترجمه گوگل]این از منیزیم و سیلیکات آهن ساخته شده است و عضو خانواده معدنی کریزولیت است