1. You seem mighty chipper this morning - what's up?
[ترجمه ترگمان]امروز صبح سرحال به نظر میای - چه خبر؟ -
[ترجمه گوگل]امروز صبح به نظر می رسید چیپس قدرتمندی - چی؟
2. You're looking very chipper this morning.
[ترجمه ترگمان]امروز صبح خیلی سرحال به نظر میای
[ترجمه گوگل]امروز صبح به دنبال چیپس عالی هستید
3. What a chipper mood they were always in!
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !!
[ترجمه گوگل]خلق و خوی آنها همواره در حال است!
4. Felt pretty chipper, as we scraped together enough coins to buy a shared polystyrene cup of milky tea.
[ترجمه ترگمان]همان طور که به اندازه کافی سکه جمع می کردیم تا یک فنجان چای polystyrene و یک فنجان چای milky بخریم، احساس chipper می کرد
[ترجمه گوگل]چاقو را خیلی دوست داشته باشید، همانطور که سکه ها را به اندازه کافی سوزانده ایم تا یک فنجان چای فشرده از پلی استایرن به اشتراک بگذاریم
5. Alligator saw; a tree stump chipper; and even a bouncy castle!
[ترجمه ترگمان]تمساح دید، یک درخت chipper و حتی یک قلعه بادی
[ترجمه گوگل]آلیاژاتور دیدم یک چوب خرچنگ چوب؛ و حتی یک قلعه پرپیچ و خم!
6. I asked, trying to sound chipper.
[ترجمه ترگمان]در حالی که سعی می کردم صدای chipper را بشنوم، پرسیدم
[ترجمه گوگل]من پرسیدم که سعی می کنم چاقو را صدا کنم
7. Klesko and Chipper Jones both have two homers in the series. . . .
[ترجمه ترگمان]Klesko و chipper جونز هر دو دارای دو homers در مجموعه هستند
[ترجمه گوگل]Klesko و Chipper Jones هر دو هامرز در سری دارند
8. He spoke in a chipper tone, trying to let the children know he was talking to them.
[ترجمه ترگمان]با صدای chipper شروع به صحبت کرد و سعی کرد به بچه ها بفهماند که دارد با آن ها حرف می زند
[ترجمه گوگل]او در یک لحن چاقو صحبت کرد، سعی کرد کودکان را متوجه شود که با آنها صحبت می کرد
9. I am a chipper and optimistic girl.
[ترجمه ترگمان]من دختر خوش بین و خوش بین هستم
[ترجمه گوگل]من یک دختر خوشگل و خوش شانس هستم
10. He looked unusually chipper this morning.
[ترجمه ترگمان]امروز صبح خیلی سرحال به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]او امروز صبح غول پیکر را نگاه کرد
11. Run it through the wood chipper, and then incorporate the bits into various food items.
[ترجمه ترگمان]آن را از طریق the های چوبی اجرا کنید و سپس قطعات را در مواد غذایی مختلف وارد کنید
[ترجمه گوگل]آن را از طریق تراشه چوبی اجرا کنید و سپس بیت ها را به مواد غذایی مختلف اضافه کنید
12. The chipper has already been widely used in the production process as one of the main devices of manufacturing the wood-based panel and fibreboard .
[ترجمه ترگمان]The قبلا در فرآیند تولید به عنوان یکی از ابزارهای اصلی تولید پنل چوبی و fibreboard استفاده شده است
[ترجمه گوگل]چیپس در حال حاضر به طور گسترده ای در فرایند تولید به عنوان یکی از دستگاه های اصلی تولید پانل چوب و فایبر گلاس استفاده می شود
13. These products'prices are usually chipper and power consumption is more concerned about.
[ترجمه ترگمان]این قیمت محصولات معمولا chipper و مصرف توان در مورد آن بیشتر نگران است
[ترجمه گوگل]قیمت این محصولات معمولا چاقو است و مصرف انرژی بیشتر مورد توجه است
14. Chipper lovable semblance, sentimental, amiable and easy of access, rich sentiment, is a typical Cancer.
[ترجمه ترگمان]یک سرطان بسیار دوست داشتنی، احساساتی، دوست داشتنی و آسان برای دسترسی، احساسات غنی، یک سرطان معمولی است
[ترجمه گوگل]ظاهر دوست داشتنی چیپراس، احساساتی، دوستانه و آسان دسترسی، احساسات غنی، نوعی سرطان است