کلمه جو
صفحه اصلی

toad


معنی : وزغ، غوک
معانی دیگر : (جانور شناسی) وزغ، مگل، هلوزک (به ویژه از تیره ی bufonidae)، وزه

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) غوک، وزغ


خوک، وزغ، غوک


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: toadish (adj.), toadlike (adj.)
(1) تعریف: any of numerous tailless amphibians that have dry rough warty skins, live primarily on land, and resemble the related frog.

(2) تعریف: any of several similar animals, esp. some lizards.
مشابه: prime

(3) تعریف: an objectionable or unpleasant person.

• tailless amphibian that has short legs ans a short stout body; any of several animals that look like toads (such as some lizards); nasty person, mean unpleasant person
a toad is an animal like a frog, but with a drier skin.

مترادف و متضاد

وزغ (اسم)
frog, toad

غوک (اسم)
frog, toad

جملات نمونه

1. the plop of a toad jumping into the pond
صدای تالاپ وزغی که توی استخر پرید

2. The toad had changed its colour to blend in with its new environment.
[ترجمه ترگمان]وزغ رنگ خود را تغییر داده بود تا با محیط جدید خود ترکیب شود
[ترجمه گوگل]خوک رنگ آن را با محیط جدید خود ترکیب کرده است

3. Both the toad and frog are amphibian.
[ترجمه n.Sabaa] وزغ ها و قورباغه ها دوزیست اند.
[ترجمه ترگمان]هر دو وزغ و وزغ amphibian
[ترجمه گوگل]هر دو قورباغه و دوزیستان هستند

4. The toad has a distinctive yellow stripe down its back.
[ترجمه ترگمان] وزغ یه خط زرد مشخص از پشتش داره
[ترجمه گوگل]قوچ خطی زرد مشخصی در پشت دارد

5. The toad hid itself in a cranny in the wall.
[ترجمه ترگمان]وزغ خود را در شکافی در دیوار پنهان کرد
[ترجمه گوگل]قورباغه خود را در یک دیواره ی مخفی پنهان کرد

6. Mr Toad was loose on the racetrack, yowling and tooting to himself and let all beware who saw him come.
[ترجمه ترگمان]اقای وزغ روی خط سیر مسابقه رها شده بود و به خودش راه می داد و به خودش راه می داد و به همه کس که او را دیده بود آگاه بود
[ترجمه گوگل]آقای Toad در مسیر مسابقه یخ زده بود، یولینگ شد و خودش را زد و اجازه داد همه مراقب باشند که او را ببیند

7. The toad does not recognize insects as such, but recognizes small, dark, moving objects.
[ترجمه ترگمان]قورباغه حشرات را به این شکل تشخیص نمی دهد، اما اشیا کوچک، تاریک و متحرک را تشخیص می دهد
[ترجمه گوگل]خرگوش حشرات را به خوبی شناسایی نمی کند، اما اجسام کوچک، تاریک و متحرک را می بیند

8. I abandoned the garden, which harboured the non-existent toad.
[ترجمه ترگمان]من باغ رو رها کردم که یه وزغ غیر مسیحی رو نجات داده بود
[ترجمه گوگل]من باغی را که حاوی خیمۀ غیر موجود بود، رها کردم

9. The toad is quickly dropped and escapes - with no more than a few minor punctures if it is lucky.
[ترجمه ترگمان]وزغ به سرعت از زمین می افتد و فرار می کند - اگر خوش شانس باشد
[ترجمه گوگل]خوک به سرعت از بین می رود و فرار می کند - اگر بیش از چند قطعه جزئی وجود ندارد اگر خوش شانس باشد

10. He touched the toad and it inflated jerkily, its throat moving in and out like bellows.
[ترجمه ترگمان]او وزغ را لمس کرد و به تندی باد کرد
[ترجمه گوگل]او زخم را لمس کرد و آن را به شدت نفوذ داد، گلو آن را مانند سیلندر حرکت می داد

11. She was to marry this mountebank, this hypocritical toad of a Sir Thomas.
[ترجمه ترگمان]قرار بود با این mountebank ازدواج کند، این وزغ ریاکار سر تاماس
[ترجمه گوگل]او این بود که از این خزانه داری، این خیمه ریاکاری یک سر توماس، ازدواج کند

12. You repulsive little toad!
[ترجمه ترگمان]ای وزغ کوچولوی نفرت انگیز!
[ترجمه گوگل]تو یه کم خوابیده ای

13. When the bacteria reproduced, it reproduced the toad genes as well, creating a new type of bacteria.
[ترجمه ترگمان]وقتی باکتری تکثیر شد، ژن های وزغ را نیز تکثیر کرد و نوع جدیدی از باکتری ها را ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که باکتری تولید می شود، ژنهای ژامز را نیز تولید می کند و نوع جدیدی از باکتری ها را ایجاد می کند

14. He carried the dead toad into the overgrown garden.
[ترجمه ترگمان]وزغ مرده را باخود به باغ بزرگ برد
[ترجمه گوگل]او خزه مرده را به باغی که در آن رشد کرده بود انجام داد

15. Sneaking into the courtyard, the toad climbed the tallest persimmon tree in the garden.
[ترجمه ترگمان]وقتی وارد حیاط شد، وزغ مانند بلندترین درخت خرمالو در باغ بالا رفت
[ترجمه گوگل]زیرزمینی به حیاط خلوت، بلندترین درخت درخت خرما در باغ بود

پیشنهاد کاربران

وزغ. غوک

frog


کلمات دیگر: