کلمه جو
صفحه اصلی

disaccustom


معنی : ترک عادت دادن، دست کشیدن از، غیر معتاد ساختن
معانی دیگر : رفع اعتیاد کردن، از عادت انداختن، ناخویمند کردن

انگلیسی به فارسی

ترک عادت دادن، دست کشیدن از، غیر معتاد ساختن


مترادف و متضاد

ترک عادت دادن (فعل)
disaccustom

دست کشیدن از (فعل)
leave, quit, discard, go out, give over, surcease, disaccustom, knock off, leave off

غیر معتاد ساختن (فعل)
disaccustom


کلمات دیگر: