1. Anti - drying, to wrinkles, promote diaphoretic to prevent obstruction skin, and assist detoxification.
[ترجمه ترگمان]مقابله با خشک شدن، ایجاد چین و چروک، ترویج diaphoretic برای جلوگیری از آسیب پوست، و کمک به سم زدایی
[ترجمه گوگل]Anti-drying، به چین و چروک پوست را تقویت می کند تا پوست را جلوگیری از انسداد و کمک به سم زدایی کند
2. Conclusion The diaphoretic method should be used to process Magnolia officinalis if volatile oils are used to be the detection targets.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری روش diaphoretic باید برای پردازش ماگنولیا مورد استفاده قرار گیرد اگر روغن های فرار به عنوان هدف شناسایی استفاده شوند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: در صورت استفاده از روغنهای تبخیری به عنوان هدف تشخیص، روش ماسک تغلیظ شده باید برای پردازش Magnolia officinalis استفاده شود
3. OBJECTIVE:To study the diaphoretic mechanisms of Mahuangtang and its relationship with M receptor.
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE: برای بررسی مکانیسم diaphoretic of و رابطه اش با گیرنده M
[ترجمه گوگل]هدف: برای مطالعه مکانیزم های آبشویی ماهوانگتانگ و ارتباط آن با گیرنده M
4. Results: MHT can accelerate the diaphoretic function both on axillary and plantar sweat gland in rats, incidence of vacuole of axillary sweat gland is higher than that of plantar sweat gland.
[ترجمه ترگمان]نتایج: MHT می تواند عملکرد diaphoretic را هر دو در غده تعریق کف پا و یا غده تعریق کف پا افزایش دهد
[ترجمه گوگل]یافته ها: MHT می تواند عملکرد آب شیرین را در غدد عرق زیر بغل و پایه در موش صحرایی تسریع کند؛ بروز واژن غدد عرق زیر بغل بیشتر از غدد عرق پالت است
5. Objective To study the influence of diaphoretic process on volatile oils of Magnolia officinalis from Daoxian in Hunan and provide reference for its quality control system.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه تاثیر فرآیند diaphoretic بر روی روغن های فرار of officinalis از Daoxian در هونان، و ارائه مرجعی برای سیستم کنترل کیفیت آن
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه تأثیر فرآیند یخبندان بر فرآورده های فرار ماگنولیا افیسینالیس از داوکسیان در هونان و ارائه مرجع برای سیستم کنترل کیفیت آن
6. Dried leaves and flowering tops are used medicinally as a stimulant, tonic, carminative, diaphoretic, and for infantile colic.
[ترجمه ترگمان]برگ های خشک و تارک flowering به عنوان یک محرک، نیروبخش، carminative، diaphoretic، و برای قولنج کلیوی استفاده می شوند
[ترجمه گوگل]برگ های خشک شده و تاپس های گلدار از نظر پزشکی به عنوان یک محرک، تونیک، سرماخوردگی، پوسته پوسته شدن و کولیک نوزادان استفاده می شود
7. After the medicinal plants are classified into 10 groups such as antipyretics or diaphoretic, the medicinal function of each group is expounded.
[ترجمه ترگمان]بعد از این که گیاهان دارویی به ۱۰ گروه مانند antipyretics یا diaphoretic طبقه بندی می شوند، عملکرد دارویی هر گروه ارائه می شود
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه گیاهان دارویی به 10 گروه تقسیم شدند مانند داروهای ضد تب و یا دیافراکتیک، عملکرد داروئی هر گروه توضیح داده می شود