کلمه جو
صفحه اصلی

ammonite


معنی : صدف
معانی دیگر : (دیرین شناسی) آمونیت (فسیل جانوران نرم تن و سرپا از راسته ی ammonoidea وابسته به دوران مزوزوئیک)، فسیل جانور نرم تنی که منقر­ شده است امونیت ها

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) صدف، فسیل جانور نرمتنی که منقرض شده است(آمونیت‌ها)


امونیت، صدف


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: ammonitic (adj.), ammonitoid (adj.), ammonoid (n.)
• : تعریف: any of various coiled, flat, chambered fossil shells of extinct cephalopod mollusks from the Mesozoic era.
اسم ( noun )
• : تعریف: a nitrogenous mixture that consists mainly of dried animal fats, used as a fertilizer.

• a chambered and coiled ammonoid (an extinct mollusk)

مترادف و متضاد

صدف (اسم)
ammonite, oyster, shell, pearl, cowrie, shard, cowry

جملات نمونه

1. Anomalous ammonites: the Cretaceous genus Nipponites.
[ترجمه ترگمان]غیرعادی ammonites: جنس Cretaceous Nipponites
[ترجمه گوگل]آمونیت های بی نظیر: جنس کرتاسه Nipponites

2. No Ammonite or Moabite or any of his descendants may enter the assembly of the LORD, even down to the tenth generation.
[ترجمه ترگمان]هیچ Ammonite یا Moabite یا هیچ یک از اعقاب او ممکن است حتی تا نسل دهم وارد مجمع عیسی مسیح شوند
[ترجمه گوگل]هیچ آمونیت یا موآبی یا هرکدام از فرزندانش ممکن است به مأموریت خداوند بپیوندد، حتی تا نسل دهم

3. Zelek the Ammonite, Naharai armour bearer to Joab the son of Zeruiah.
[ترجمه ترگمان]Zelek، حامل زره، حامل زره برای Joab پسر of
[ترجمه گوگل]Zelek Ammonite، زره پوش Naharai به Joab پسر Zeruiah

4. His mother's name was Naamah; she was an Ammonite.
[ترجمه ترگمان]نام مادرش Naamah بود؛ او an بود
[ترجمه گوگل]نام مادرش نعمه بود؛ او آمونیت بود

5. Here, Tobiah, an Ammonite, was allotted a room in the holy temple area.
[ترجمه ترگمان]در اینجا، Tobiah، یک Ammonite، یک اتاق در ناحیه مقدس معبد به او اختصاص داده شد
[ترجمه گوگل]در اینجا، Tobiah، یک آمونیت، یک اتاق در منطقه معبد مقدس بود

6. Zelek the Ammonite, Naharai of Beeroth, the armor-bearer of Joab the son of Zeruiah.
[ترجمه ترگمان]Zelek، ammonite of، زره Beeroth، پسر Joab
[ترجمه گوگل]Zelek Ammonite، Naharai Beeroth، زره پوش Joab پسر Zeruiah

7. The Lord sent Babylonian, Aramean, Moabite and Ammonite raiders against him. He sent them to destroy Judah, in accordance with the word of the Lord proclaimed by his servants the prophets.
[ترجمه ترگمان]خداوند Babylonian را، Aramean، Moabite و ammonite را بر علیه او فرستاده است او آن ها را فرستاد تا یهودا را نابود کنند، بنا بر این کلمه فرمان روا بر زبان servants بر زبان جاری شد
[ترجمه گوگل]خداوند بابلیان، آرامیان، مهاجران و امونیتان را علیه او فرستاد او را فرستادند تا یهودا را نابود کنند، مطابق با کلام خداوند که بندگانش پیامبران آن را اعلام کردند

8. AMMONITE: Ammonite is a protective stone, giving stability and structure to one's life.
[ترجمه ترگمان]AMMONITE: Ammonite یک سنگ حفاظتی است و باعث ایجاد ثبات و ساختار به زندگی فرد می شود
[ترجمه گوگل]آمونیت: آمونیت یک سنگ محافظ است، به ثبات و ساختاری برای زندگی یک فرد کمک می کند

9. That an Ammonite or Moabite shall never marry the daughter of an Israelite ( Deut . 23:4 ) ( negative ).
[ترجمه ترگمان]این an یا Moabite هرگز با دختر an (Deut)ازدواج نخواهد کرد ۲۳: ۴)(منفی)
[ترجمه گوگل]یک آمونیا یا موآبی باید هرگز با دختر یک اسرائیلی ازدواج نکنند (تعطیلات 23: 4) (منفی)

10. Zelek the Ammonite, Naharai the Beerothite, the armor - bearer of Joab son of Zeruiah.
[ترجمه ترگمان]Zelek، Naharai، armor، bearer of Zeruiah
[ترجمه گوگل]Zelek Ammonite، Naharai Beerothite، زره پوش یوآب، پسر Zeruiah

11. Stephen Jay Gould used the complexity of ammonite sutures over time to argue that there is no evolutionary drive toward greater complexity and that we are a "glorious accident," alone in the universe.
[ترجمه ترگمان]استفان جی گولد از پیچیدگی بخیه در طول زمان استفاده کرد تا استدلال کند که هیچ محرک تکاملی برای پیچیدگی بیشتر وجود ندارد و ما یک \"تصادف با شکوه\" تنها در جهان هستیم
[ترجمه گوگل]استیون جی گولد از پیچیدگی طناب آمونیتی در طول زمان استفاده کرد تا استدلال کند که هیچ چرخشی تکاملی در جهت پیچیدگی بیشتر وجود ندارد و ما یک حادثه شگفت انگیز هستیم که تنها در جهان وجود دارد

12. The whole of the Pleistocene ice-age would fit within an ammonite zone or two.
[ترجمه ترگمان]کل دوره دوره پلیستوسن، در یک منطقه ammonite یا دو سالگی مناسب خواهد بود
[ترجمه گوگل]تمام عصر یخبندان Pleistocene در داخل یک منطقه آمونیاک یا دو در نظر گرفته شده است

13. Also unearthed - perfectly preserved examples of the food they lived off - literally hundreds of ammonites and other small sea creatures.
[ترجمه ترگمان]همچنین، نمونه های کاملا حفظ شده غذایی که در آن زندگی می کردند - به معنای صدها of و دیگر موجودات دریایی کوچک بودند
[ترجمه گوگل]همچنین کشف شد - نمونه هایی کاملا حفظ شده از مواد غذایی که آنها زندگی می کردند - به معنای واقعی کلمه صدها آمونیت و دیگر موجودات دریایی کوچک است

14. Those who conspired against him were Zabad, son of Shimeath an Ammonite woman, and Jehozabad, son of Shimrith a Moabite woman.
[ترجمه ترگمان]کسانی که علیه او توطئه کرده بودند Zabad و پسر of و Jehozabad و Jehozabad و son زن Shimrith بودند
[ترجمه گوگل]کسانی که در برابر او مخالفت کردند، زبد، پسر شیمات، یک زن آمونیتی و یزاز آباد، پسر شیمریت، یک زن موآبی بود


کلمات دیگر: