کلمه جو
صفحه اصلی

bilge


معنی : اب ته کشتی، شکم بشکه، هر چیز زننده و متعفن، تراوش کردن، رخنه پیدا کردن
معانی دیگر : خمیدگی یا انحنای بشکه، خمیدگی یا انحنای دیواره ی تحتانی کشتی، خن، کوژی ته کشتی، (گاهی به صورت جمع) پایین ترین بخش درون کشتی، ته کشتی، فاضلابی که در کف کشتی جمع می شود، گنداب (bilge water هم می گویند)، لجن، مانداب، منجلاب، صدمه زدن به یا خوردن به ته کشتی (به طوری که آب وارد آن شود)

انگلیسی به فارسی

شکم بشکه، رخنه پیدا کردن، تراوش کردن، (مجازا‌ً) هرچیز زننده و متعفن، آب ته کشتی


شیر، اب ته کشتی، شکم بشکه، هر چیز زننده و متعفن، تراوش کردن، رخنه پیدا کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the rounded part of a ship's hull between the bottom and the sides.
مشابه: bottom, hull, shell

- Without a working pump, the water collected in the bilge would endanger the ship.
[ترجمه ترگمان] بدون پمپ کردن پمپ، آب جمع آوری شده در لجن ته کشتی کشتی را به خطر می اندازد
[ترجمه گوگل] بدون یک پمپ کار می کند، آب جمع آوری شده در آب شیرین کشتی را به خطر می اندازد

(2) تعریف: water that gradually collects in that part of a ship.
مترادف: leakage
مشابه: effluence, percolation, seep

(3) تعریف: (informal) stupid talk.
مترادف: baloney, drivel, folderol, gibberish, hogwash, jabber, jabberwocky, malarkey, nonsense, poppycock, rubbish
مشابه: babble, balderdash, bunk, hooey, humbug, piffle, twaddle
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: bilges, bilging, bilged
• : تعریف: of a ship, to leak in the rounded area near the bottom of the hull.
مترادف: leak
مشابه: seep
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to breach the lower part of (a ship's hull).
مترادف: breach
مشابه: open, rupture, split

• lower part of a ship; garbage, filth (slang)
break into the bilge, discover a break in the bilge (lower part of a ship)

مترادف و متضاد

اب ته کشتی (اسم)
bilge

شکم بشکه (اسم)
bilge

هر چیز زننده و متعفن (اسم)
bilge

تراوش کردن (فعل)
ooze, exude, bilge, infiltrate, leak, osmose, percolate, secrete, seep, transude

رخنه پیدا کردن (فعل)
bilge

جملات نمونه

1. Don't talk such bilge!
[ترجمه ترگمان]به این کشتی حرف نزن!
[ترجمه گوگل]صحبت نکنید

2. She bilged out of Columbia University.
[ترجمه ترگمان]او از دانشگاه کلمبیا خارج شد
[ترجمه گوگل]او از دانشگاه کلمبیا خارج شده است

3. The bilges had been pumped and the ship was ready to set sail once again.
[ترجمه ترگمان]و کشتی در حال تلمبه زدن بود و کشتی آماده بود که بار دیگر حرکت کند
[ترجمه گوگل]این بیل ها پمپ شده اند و کشتی آماده است تا یک بار دیگر قایقرانی بسوزاند

4. Don't give me that bilge!
[ترجمه ترگمان]! اون کشتی رو به من نده
[ترجمه گوگل]به من نگو!

5. The bilge pump was on the bulkhead.
[ترجمه ترگمان]پمپ بنزین روی دیواره داخلی بدنه کشتی بود
[ترجمه گوگل]پمپ های دریچه بر روی دیوار بود

6. After the bilge on feculent hair, oil divides mix up perfume, produce peculiar smell possibly also.
[ترجمه ترگمان]پس از آن که موهای آ ره روی موهای feculent کار می کند، روغن عطر را از هم جدا می کند و بوی خاصی هم به مشام می رسد
[ترجمه گوگل]پس از جوشاندن موهای قهوه ای، روغن تقسیم عطر را می بخشد، بوی خاصی نیز تولید می کند

7. And the connection strength of the bilge keel of FRP fishing boat was obtained based on the ripping tests of 4 FRP frames.
[ترجمه ترگمان]و مقاومت اتصال قایق ماهی گیری شده از FRP ها بر پایه آزمون های برشی ۴ فریم از FRP به دست آمد
[ترجمه گوگل]و قدرت اتصال فیبر سیاه قایق ماهیگیری FRP بر اساس آزمون های پاره شدن 4 فریم FRP به دست آمد

8. Bilge water treatment is an environmental application that must meet stringent requirements of international legislation.
[ترجمه ترگمان]فرآیند تصفیه آب یک کاربرد زیست محیطی است که باید الزامات سخت و سخت قوانین بین المللی را برآورده کند
[ترجمه گوگل]تصفیه آب آشامیدنی یک برنامه زیست محیطی است که باید با الزامات سختگیرانه قوانین بین المللی مطابقت داشته باشد

9. Have after appendicitis operation bilge abdomen phenomenon what reason is this excuse me?
[ترجمه ترگمان]پس از جراحی appendicitis appendicitis روی شکم، چه دلیلی برای من این کار را می کند؟
[ترجمه گوگل]پس از عمل آپاندیسیت، پدیده شلغم شکم چیست؟ به خاطر این است که این به من ببخشید؟

10. Can uterine flesh tumour cause abdomen to bilge painful?
[ترجمه ترگمان]می تونه تومور پوستی رو به شکمش بزنه تا شکمش درد کنه؟
[ترجمه گوگل]آیا تومور بدخیم رحمی باعث ایجاد درد شکم در ناحیه شکم می شود؟

11. Its patient much companion has epigastrium to bilge full, pectoral coerce suffering is full, umbilical ministry moves palpitate hyperfunction, the disease such as constipation.
[ترجمه ترگمان]از آنجایی که این بیماری دچار یبوست شده، این بیماری از جمله یبوست این بیماری را به طور کامل به دام می اندازد
[ترجمه گوگل]بیمار بسیار همراه آن دارای اپیگاردیوم است که به طور کامل رنج می برند، ریشه ناخودآگاه جنسی پر است، وزارت نیرو با انجام عمل فوق العاده شکم، بیماری مانند یبوست

12. The boilers, the ballast water system and the bilge water system haven't been tested yet.
[ترجمه ترگمان]بخار، سیستم آب بالاست و سیستم آب پایین دست هنوز مورد آزمایش قرار نگرفته اند
[ترجمه گوگل]دیگهای بخار، سیستم آب بالاست و سیستم آب شیرین هنوز آزمایش نشده اند

13. Don't you get sucking of that bilge, John.
[ترجمه ترگمان]جان، تو این سطل آشغال را sucking
[ترجمه گوگل]آیا مکیدن این لکه را نمی گیرید، جان

14. This system can fast and safely receive the bilge water.
[ترجمه ترگمان]این سیستم می تواند سریع و ایمن آب را دریافت کند
[ترجمه گوگل]این سیستم می تواند آب شیرین را سریع و ایمن دریافت کند

پیشنهاد کاربران

تخصصی دریانوردی: خن کشتی

پایین ترین قسمت ساختمان هواپیما که آب در آن جمع میشود

bilge ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: خَن
تعریف: فضایی در قسمت زیرین کشتی که محل جمع‏آوری پساب است


کلمات دیگر: