کلمه جو
صفحه اصلی

bivalve


معنی : دارای دو کپه، دو پرهای، صدف دو کپه، دو لنگ
معانی دیگر : (جانورشناسی) دوکپه ای، (سخت پوست) دولایی، سخت پوستی که لاک یا صدف آن از دو نیم کاسه تشکیل شده باشد، دو کفه ای (bivalved هم می گویند)، bivalved : دارای دو کپه، دو لته

انگلیسی به فارسی

( bivalved =) دارای دو کپه، دو پره‌ای، صدف دو کپه، دو لته


دوغاب، دارای دو کپه، دو پرهای، صدف دو کپه، دو لنگ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a mollusk with two shells hinged together, such as a mussel, oyster, or clam.
صفت ( adjective )
مشتقات: bivalved (adj.)
(1) تعریف: having two shells, or a shell in two parts, usu. joined by a hinge.

(2) تعریف: having two similar, separable parts, as two valves in a seedcase.

• having two shells that are hinged together in the middle (of certain kinds of mollusks)
mollusk with two shells that are hinged together in the middle (zoology)

مترادف و متضاد

دارای دو کپه (صفت)
bivalve, bivalved

دو پره ای (صفت)
bivalve, bivalved

صدف دو کپه (صفت)
bivalve, bivalved

دو لنگ (صفت)
bivalve, bivalved

جملات نمونه

1. Of the two, the bivalve molluscs are much the most significant in the sea today.
[ترجمه ترگمان]از این دو، امروزه the molluscs در دریا بیش ترین اهمیت را دارند
[ترجمه گوگل]از این دو، مولکول های دوغری امروزه در دریا بسیار مهم هستند

2. Bivalves and tortoises have longer maximum lives than their relatives, perhaps because of the protection conferred by their thick shells.
[ترجمه ترگمان]bivalves و tortoises حداکثر زندگی خود را نسبت به بستگان خود دارند، شاید به خاطر حفاظت از پوسته های ضخیم خود
[ترجمه گوگل]دوزیستان و لاک پشت ها طول عمر بیشتری نسبت به بستگان خود دارند، شاید به خاطر حمایت هایی که توسط پوسته های ضخیم آنها انجام شده باشد

3. Scallops, like oysters, are derived from bivalves.
[ترجمه ترگمان]scallops، مانند صدف، از bivalves مشتق شده اند
[ترجمه گوگل]گردو، مانند صدف، از دوغاب استخراج می شود

4. The thick-shelled bivalves have greater lifespans than do other molluscs, and turtles and tortoises outlive other reptiles.
[ترجمه ترگمان]The با توپ کلفت lifespans بیشتری نسبت به سایر molluscs دارند و لاک پشت ها و tortoises بیشتر از خزندگان دیگر هستند
[ترجمه گوگل]دوغاله ضخیم پوشیده از حیوانات دیگر طول عمر بیشتری دارد و لاک پشت ها و لاک پشت ها از خزندگان دیگر می گذرند

5. Most bivalve fossils are a few centimetres long; the ideal size for collecting.
[ترجمه ترگمان]بیشتر فسیل ها bivalve چند سانتی متر طول دارند؛ اندازه ایده آل برای جمع آوری
[ترجمه گوگل]بیشتر فسیل های دوغاب چند سانتیمتر هستند؛ اندازه ایده آل برای جمع آوری

6. The giant bivalves jammed the cracks between the black tufts of lava that covered the ocean floor.
[ترجمه ترگمان]The غول پیکر، شکاف میان سنگ های آتش فشان را که کف اقیانوس را پوشانده بودند، مسدود کرده بود
[ترجمه گوگل]دوچرخهسواران غول پیکر شکاف میان شیارهای سیاه از گدازه ای که کف کف اقیانوس را پوشش می دادند، مسدود می شدند

7. What is true of bivalves is without much doubt true of the majority of benthic invertebrates.
[ترجمه ترگمان]آنچه در مورد bivalves صادق است بدون شک در مورد اکثریت of مورد تردید است
[ترجمه گوگل]درست است که در مورد دوک نخبه ها، اکثرا از بی مهرگان بتصوتی بی تردید است

8. In spite of their general conservatism the bivalves did produce some short-lived, bizarre forms with no living survivors.
[ترجمه ترگمان]با وجود محافظه کاری عمومی آن ها، bivalves برخی اشکال عجیب و عجیب و غریب را با بازماندگان زنده خود ایجاد کردند
[ترجمه گوگل]به رغم محافظه کاری عمومیشان، دو سوکور، برخی از اشکال کوتاه مدت و عجیب و غریب را بدون هیچ گونه زنده ماندن زنده کرد

9. There is a case of an oysterlike bivalve that evolved a more and more spiraled shell until, just before extinction, the valves could barely open.
[ترجمه ترگمان]یک مورد از an oysterlike وجود دارد که یک پوسته more و more را تشکیل می دهد تا اینکه درست قبل از انقراض، دریچه ها به سختی می توانند باز شوند
[ترجمه گوگل]یک مورد دو سوسن پرخطر وجود دارد که یک پوسته بیشتر و بیشتر از مارپیچ تکامل یافته، تا قبل از انقراض، دریچه ها به سختی باز می شود

10. Both halves of this delicate bivalve are exactly matched.
[ترجمه ترگمان]هر دو قسمت این دو کپه دقیق با هم همخوانی دارند
[ترجمه گوگل]هر دو طرف این دوغاب ظریف دقیقا مشابه هستند

11. Any of several bivalve marine mollusks of the genus Pinctada and related genera of tropical waters, especially P. margaritifera, a major commercial source of pearls.
[ترجمه ترگمان]هر کدام از انواع نرم تنان دریایی سرده genus و جنس های مرتبط با آب های گرمسیری، به ویژه P margaritifera، یک منبع مهم تجاری از مروارید است
[ترجمه گوگل]هر یک از چند گونه دریایی دریایی دریایی از جن Pinctada و جنبه های مربوط به آب گرمسیری، به خصوص P margaritifera، منبع اصلی تجاری مروارید

12. Although the bivalve lineages Dr Jablonski studied spread out from the equator in waves, they did not become extinct in the wake of these waves.
[ترجمه ترگمان]اگرچه اجداد bivalve دکتر Jablonski از خط استوا در امواج مورد مطالعه قرار گرفتند، اما آن ها در پی این امواج منقرض نشدند
[ترجمه گوگل]اگر چه دبیرستان Jablonski تحقیقاتش را از امواج استوا گسترش داد، اما در اثر این امواج منقرض شد

13. A marine bivalve mollusk of the family Pholadidae, having a long shell with which it bores into wood, rock, and clay, often causing destruction of wharf pilings.
[ترجمه ترگمان]یکی از bivalve دریایی به نام mollusk از خانواده Pholadidae است که با آن صدف و سنگ و خاک و خاک و خاک و خاک را از زمین کنده می شود
[ترجمه گوگل]ملوس دریایی دوغاله خانواده Pholadidae که دارای پوسته طولانی است که به چوب، سنگ و خاک رس می رسد و اغلب موجب تخریب سیل های استوار می شود

14. Looking at present-day biodiversity patterns in 4000 bivalve species, they have found no relationship between habitable area - in this case, continental shelf - and the number of bivalve species.
[ترجمه ترگمان]با نگاهی به الگوهای تنوع زیستی امروزی در ۴۰۰۰ گونه زیستی، آن ها هیچ ارتباطی بین مناطق قابل سکونت وجود ندارد - در این مورد، shelf قاره ای - و تعداد گونه های bivalve
[ترجمه گوگل]با نگاهی به الگوهای تنوع زیستی در حال حاضر در 4000 گونه دوگانهای، آنها هیچ ارتباطی بین منطقه قابل سکونت - در این مورد، قفسه قاره - و تعداد گونه های دوغاب وجود ندارد


کلمات دیگر: