کلمه جو
صفحه اصلی

diocese


معنی : اسقف نشین، قلمرو اسقف
معانی دیگر : ناحیه ی زیرسرپرستی اسقف

انگلیسی به فارسی

قلمرو اسقف، اسقف نشین


اسقف اعظم، اسقف نشین، قلمرو اسقف


انگلیسی به انگلیسی

• bishopric; district under the authority of a bishop
a diocese is the area over which a bishop has control.

مترادف و متضاد

اسقف نشین (اسم)
diocese, prelature

قلمرو اسقف (اسم)
diocese

جملات نمونه

1. The Bann marks the boundary between the diocese of Armagh and the diocese of Dromore.
[ترجمه ترگمان]The مرز بین the of و اسقف نشین of را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]بون مرز بین روستای آرماگ و دپارتمان ارومیه را نشان می دهد

2. The Hereford Diocese has also voted in favour.
[ترجمه ترگمان]قلمرو Hereford نیز به نفع رای دادن رای داده است
[ترجمه گوگل]اسقف اعظم Hereford نیز رای مثبت داد

3. Within a diocese charity schools were more likely to be found near the cathedral city than in outlying regions.
[ترجمه ترگمان]به احتمال زیاد در یک منطقه اسقف نشین charity در نزدیکی شهر کلیسا یافت می شود تا در مناطق دورافتاده
[ترجمه گوگل]در داخل یک موسسه خیریه یاسوج بیشتر در نزدیکی شهر کلیسای جامع یافت می شود تا در مناطق دور افتاده

4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

5. Over the last year many people around the diocese have been exploring the Catholic faith, with a view to becoming Catholics themselves.
[ترجمه ترگمان]در طول سال گذشته، بسیاری از مردم در سراسر این منطقه، دین کاتولیک را مورد بررسی قرار داده اند تا خود به کاتولیک ها تبدیل شوند
[ترجمه گوگل]در طول سال گذشته، بسیاری از مردم در سراسر دپارتمان ها در حال بررسی دین کاتولیک بودند، با این حال به نظر می رسید که خود کاتولیک شوند

6. Ramsey's last act for the Durham diocese was to publish a collection of his Durham Essays and Addresses.
[ترجمه ترگمان]آخرین اقدام رمزی برای اسقف نشین دوره ام عبارت بود از انتشار مقالات و نشانی های موسسه دوره ام
[ترجمه گوگل]آخرین اقدام رامزی برای دیپسیونید دورام، انتشار مجموعه ای از مقالات و سخنرانی های دورام است

7. The Diocese of Chester could have as many as 2women priests within two years if ordination of women gets the go-ahead.
[ترجمه ترگمان]در صورتی که هماهنگی زنان در دو سال آینده به اندازه ۲ زن وجود داشته باشد، حوزه محدوده شهر چس تر می تواند ۲ زن باشد
[ترجمه گوگل]سرپرستی چستر می تواند در مدت دو سال به تعداد کاهنان 2 زن و شوهر داشته باشد

8. One speaker from the Gloucester Diocese was given a particularly noisy reception.
[ترجمه ترگمان]یکی از سخنگویان کلیسای جامع گلاستر یک پذیرش بسیار پر سر و صدا ارائه کرد
[ترجمه گوگل]یکی از سخنرانان اسقف اعظم گولستر به یک پذیرش بسیار پر سر و صدا داده شد

9. The Oxford Diocese overwhelmingly endorsed women priests in a poll last year.
[ترجمه ترگمان]سال گذشته، حوزه آکسفورد با اکثریت آرا، زنان را در یک نظرسنجی مورد تایید قرار داد
[ترجمه گوگل]اسقف اعظم آکسفورد در سال گذشته در یک نظرسنجی از زنان کشیش حمایت کرد

10. He was a senior figure in the diocese of Dromore and had served most recently in the Warrenpoint parish.
[ترجمه ترگمان]او یک فرد ارشد در قلمرو روحانیت of بود و اخیرا در ناحیه Warrenpoint خدمت کرده بود
[ترجمه گوگل]او شخصیت ارشد در روستای دروور بود و اخیرا در وارنپونت صلح کرده است

11. He has been detached from the diocese to minister among Hispanics in Florida.
[ترجمه ترگمان]او از اسقف نشین to در میان اسپانیولی ها در فلوریدا جدا شده است
[ترجمه گوگل]او از دپارتمان روحانی جدا شده است تا از میان اسپانیایی ها در فلوریدا خدمت کند

12. A Cathedral is the principal church of a Diocese, not necessarily the largest or most magnificent.
[ترجمه ترگمان]کلیسای جامع، کلیسای اصلی یک قلمرو است، نه لزوما بزرگ ترین یا most
[ترجمه گوگل]کلیسای اصلی کلیسای اسقف نشین، لزوما بزرگترین یا با شکوه ترین آن نیست

13. Valmontone was just within the diocese of Segni.
[ترجمه ترگمان]Valmontone فقط در قلمرو روحانیت of بود
[ترجمه گوگل]والمنتون فقط در وطن خویشی Segni بود

14. Now he could face court action by his diocese.
[ترجمه ترگمان]حالا می توانست با قلمرو روحانیت خود عمل کند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر او می تواند در دادگاه توسط دیپاشی خود روبرو شود

15. He was appointed as a stipendiary priest in the diocese of York.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک کشیش stipendiary در قلمرو روحانیت نیویورک منصوب شد
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک کشیش فدراسیون در اسقف اعظم یورک منصوب شد


کلمات دیگر: