کلمه جو
صفحه اصلی

ambulate


معنی : راه رفتن، حرکت کردن، در حرکت بودن
معانی دیگر : سیار بودن، رهروی کردن، پرسه زدن

انگلیسی به فارسی

راه رفتن، حرکت کردن، در حرکت بودن


آمبولیت، راه رفتن، حرکت کردن، در حرکت بودن


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: ambulates, ambulating, ambulated
مشتقات: ambulation (n.), ambulator (n.)
• : تعریف: to walk or move about from place to place.

- The residents are encouraged to ambulate about the grounds.
[ترجمه ترگمان] ساکنان به ambulate در مورد این زمین ها تشویق می شوند
[ترجمه گوگل] ساکنان تشویق می شوند که در مورد زمینه ها بی اعتبار شوند

• walk, stroll, move about

مترادف و متضاد

راه رفتن (فعل)
go, ambulate, walk, gait, stride, stalk, tread

حرکت کردن (فعل)
behave, move, proceed, ambulate, whirl, waggle, depart

در حرکت بودن (فعل)
ambulate

جملات نمونه

1. The patient was allowed to ambulate in his room.
[ترجمه ترگمان] بیمار اجازه داشت که تو اتاقش باشه
[ترجمه گوگل]بیمار مجاز به اتاقش شد

2. Of ambulate a patient, it is essential to ensure that all motor block has resolved.
[ترجمه ترگمان]از بین بردن یک بیمار، ضروری است که اطمینان حاصل شود که همه بلوک موتور حل شده اند
[ترجمه گوگل]از آمبولاسیون یک بیمار، لازم است که اطمینان حاصل شود که تمام بلوک موتور حل شده است

3. The patient was allowed to ambulate in the room.
[ترجمه ترگمان]بیمار اجازه داشت که در اتاق حرکت کند
[ترجمه گوگل]بیمار اجازه ورود به اتاق را گرفت

4. Finally, remain only, there is a ghost to ambulate over only before one guard the entrance.
[ترجمه ترگمان]در آخر فقط یک روح باقی می ماند که فقط در مقابل کسی که در ورودی است حرکت می کند
[ترجمه گوگل]در نهایت، تنها باقی می ماند، یک شبح فقط برای جلوگیری از ورودی وجود دارد

5. Oh, change your job, such you ambulate more with respect to can organic ambulate.
[ترجمه ترگمان]آه، شغل خود را تغییر دهید، از این قبیل شما نسبت به ambulate ارگانیک، بیشتر احترام می گذارید
[ترجمه گوگل]اوه، شغل خود را عوض کنید، به این ترتیب، شما بیشتر با توجه به می توانید ambulate ارگانیک می توانید ambulate

6. E . g : The patient was allowed to ambulate in the room.
[ترجمه ترگمان]ای به عنوان مثال، بیمار اجازه داشت در اتاق کار کند
[ترجمه گوگل]E g: بیمار مجاز به خارج شدن از اتاق شد

7. Patients in whom no orthotic was used were encouraged to ambulate immediately following randomization, maintaining "neutral spinal alignment" for 8 weeks.
[ترجمه ترگمان]بیمارانی که در آن ها هیچ orthotic مورد استفاده قرار نگرفت، بلافاصله بعد از تصادفی کردن، حفظ \"تنظیم خنثی ستون فقرات\" به مدت ۸ هفته تشویق شدند
[ترجمه گوگل]بیمارانی که در آنها هیچگونه ارتزی استفاده نشدند، بلافاصله پس از تصادف، تشویق شدند و 8 هفته با هماهنگی ستون فقرات ایمن نگهداری شدند

People ambulated in the park all day.

تمام روز مردم در پارک پرسه می‌زدند.



کلمات دیگر: