1. Many people experienced a drop in their cholesterol levels when they consumed oat bran.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم هنگامی که برن را مصرف می کنند، یک قطره در سطح کلسترول خود را تجربه می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم هنگام مصرف سبوس های یولاف، میزان کلسترول خود را کاهش دادند
2. Scientists have established a connection between cholesterol levels and heart disease.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان ارتباط بین سطح کلسترول و بیماری های قلبی را ایجاد کرده اند
[ترجمه گوگل]دانشمندان ارتباط بین سطح کلسترول و بیماری های قلبی ایجاد کرده اند
3. He has high cholesterol.
[ترجمه ترگمان]او کلسترول بالایی دارد
[ترجمه گوگل]او کلسترول بالا دارد
4. The power of red wine to counteract high cholesterol has been ballyhooed in the press.
[ترجمه ترگمان]قدرت نوشیدن شراب قرمز برای خنثی کردن کلسترول بالا در مطبوعات افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]قدرت شراب قرمز برای مقابله با کلسترول بالا در مطبوعات مورد استفاده قرار گرفته است
5. If you don't know your cholesterol level, it's a good idea to have it checked.
[ترجمه s] اگر سطح کلسترول خود را نمیدانید ، فکر خوبی است که آنرا چک کنید.
[ترجمه ترگمان]اگر سطح کلسترول را بلد نباشی فکر خوبی است که آن را چک کنی
[ترجمه گوگل]اگر سطح کلسترول خود را نمی دانید، توصیه ای برای آن وجود دارد
6. Diets that are high in saturated fat and cholesterol tend to clog up our arteries[Sentence dictionary], thereby reducing the blood flow to our hearts and brains.
[ترجمه ترگمان]Diets که در چربی اشباع شده و کلسترول بالا هستند تمایل به مسدود کردن شریان ها [ فرهنگ لغت طریق جمله ] دارند در نتیجه جریان خون را به قلب و مغز ما کاهش می دهند
[ترجمه گوگل]رژیم های غذایی که با چربی اشباع و کلسترول بالا هستند، تمایل دارند تا رگ های ما را از بین ببرند [Dictionary dictionary]، بنابراین جریان خون به قلب و مغز ما کاهش می یابد
7. A high cholesterol level in the blood can cause heart disease.
[ترجمه ترگمان]سطح کلسترول بالا در خون می تواند باعث بیماری های قلبی شود
[ترجمه گوگل]سطح کلسترول بالا در خون می تواند باعث بیماری قلبی شود
8. They are determining the serum - protein and cholesterol levels.
[ترجمه ترگمان]آن ها میزان کلسترول و کلسترول را تعیین می کنند
[ترجمه گوگل]آنها سطح سرمی پروتئین و کلسترول را تعیین می کنند
9. Cholesterol level is not a strong predictor of heart disease in women.
[ترجمه ترگمان]کلسترول، یک پیش بینی کننده قوی برای بیماری های قلبی در زنان نیست
[ترجمه گوگل]سطح کلسترول پیشآگهی قوی بیماریهای قلبی در زنان نیست
10. More people are cholesterol savvy today than five years ago.
[ترجمه ترگمان]امروزه بیش از پنج سال است که افراد مبتلا به کلسترول خون دریافت می کنند
[ترجمه گوگل]امروزه مردم بیشتر از 5 سال پیش به عنوان کلسترول شناخته شده اند
11. See just how much fat and cholesterol you're eating.
[ترجمه ترگمان]ببین چقدر چربی و کلسترول داره میخوره
[ترجمه گوگل]ببینید چربی چربی و کلسترول شما در حال خوردن است
12. We've always been told that cholesterol, in foods like eggs, was a major cause of heart disease but, actually, saturated fat is the worst villain.
[ترجمه ترگمان]ما همیشه گفته بودیم که کلسترول، در غذاهایی مثل تخم مرغ، علت اصلی بیماری های قلبی است اما در حقیقت، چربی اشباع شده بدترین فرد تبهکار است
[ترجمه گوگل]ما همیشه گفته شده است که کلسترول در مواد غذایی مانند تخم مرغ، یکی از دلایل اصلی بیماری های قلبی بود اما در واقع چربی اشباع شده بدترین بدبختی است
13. Eating garlic can significantly reduce cholesterol in the blood.
[ترجمه ترگمان]خوردن سیر می تواند به میزان قابل توجهی کلسترول را در خون کاهش دهد
[ترجمه گوگل]خوردن سیر باعث کاهش کلسترول در خون می شود
14. There is cholesterol in the cell of body.
[ترجمه ترگمان]There در سلول بدن وجود دارد
[ترجمه گوگل]کلسترول در سلول بدن وجود دارد
15. The bile acids serve as a vehicle for cholesterol excretion and aid in the digestion of dietary lipids.
[ترجمه ترگمان]اسیده ای صفرا به عنوان وسیله ای برای دفع کلسترول و کمک به هضم لیپیدها تغذیه می کنند
[ترجمه گوگل]اسیدهای صفراوی به عنوان وسیله ای برای دفع کلسترول به کار می روند و به هضم لیپیدهای رژیم غذایی کمک می کنند