کلمه جو
صفحه اصلی

frock


معنی : رولباسی، رهبانیت، لباس اسموکینگ
معانی دیگر : ردای راهبان، قبا، کت بلند، فراک، فراک پوشیدن یا پوشاندن، فراک پوشاندن

انگلیسی به فارسی

فراک، لباس اسموکینگ، رهبانیت، رولباسی، فراک پوشاندن


خم شدن، رهبانیت، رولباسی، لباس اسموکینگ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a dress for a woman or girl.
مشابه: dress

(2) تعریف: a coarse, long robe with large sleeves, worn by monks; habit.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: frocks, frocking, frocked
مشتقات: frockless (adj.)
(1) تعریف: to put a frock on; clothe in a frock.

(2) تعریف: to install in and provide with the insignia of clerical office.

• gown or dress; loose outer garment, smock; garment worn by a monk
appoint as cleric or priest; clothe in a frock
a frock is the same as a dress; an old-fashioned word.

مترادف و متضاد

رولباسی (اسم)
coveralls, frock, overdress

رهبانیت (اسم)
frock, monasticism, monkery, monkhood

لباس اسموکینگ (اسم)
frock, smoking jacket

women’s garment


Synonyms: apron, clothing, dress, gown, habit, muumuu, robe


جملات نمونه

1. Few Englishmen wear frock coats now. They went out years ago.
[ترجمه ترگمان]چند تن انگلیسی کت فراک پوشیده بودند سال ها پیش رفتن بیرون
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از انگلیسی ها در حال حاضر لباس کت و شلوار دارند آنها سالها پیش بیرون رفتند

2. She stood up and smoothed down her frock.
[ترجمه ترگمان]بلند شد و پیراهنش را مرتب کرد
[ترجمه گوگل]او برخاست و خم شد

3. She wore a cotton frock with little daisies and forget-me-knots sprinkled all over, and a fluffy, pink, angora cardigan.
[ترجمه ترگمان]پیراهن نخی از گل سرخ پوشیده بود و مرا از یاد برده بود - همه جا پر از گل بود، و یک ژاکت پشمی، صورتی، صورتی، ژاکت پشمی
[ترجمه گوگل]او با یک گلدان کوچک و یک قلاب پنبه ای پوشیده شده و یک قلاب زردرنگ کرکی، صورتی، زردرنگ را پوشانده بود

4. There were men in frock coats and bowler hats.
[ترجمه ترگمان]مردان کت فراک و کلاه های لبه دار پوشیده بودند
[ترجمه گوگل]مردان در کت و شلوار پاشنه بلند داشتند

5. She wore a dove-grey Jaeger frock, discreet and asexual, but off an expensive peg.
[ترجمه ترگمان]لباس خاکستری رنگی پوشیده بود، frock و غیر جنسی و غیر جنسی بود، اما از یک میخ گران بها دور شده بود
[ترجمه گوگل]او با یک جگر قهوهای مایل به زرد خاکستری، سفت و محکم و غیره پوشانده بود، اما یک گرگ گرانقیمت داشت

6. He was a cheery chap who wore a frock coat and a soiled black felt hat which had seen better days.
[ترجمه ترگمان]او مردی شاد و شاد بود که کت فراک پوشیده بود و کلاهی به سر داشت که روزه ای بهتر آن را دیده بود
[ترجمه گوگل]او یک جادوگر شاد بود که لباس کت و کت و کت و کلاه سیاه داشت که روزهای خوبی را دیده بود

7. If Patsy had a penchant for a pretty frock, Hughie Gallacher had a drink problem.
[ترجمه ترگمان]اگر پتسی علاقه خاصی به فراک زیبا داشت، هیویی مشکل مشروب داشت
[ترجمه گوگل]اگر هیجان انگیز Patsy برای یک خفگی بسیار خوب بود، Hughie Gallacher مشکل نوشیدنی داشت

8. It isn't a matter of choosing between one frock and another.
[ترجمه ترگمان]فرق کردن بین یک لباس و یک لباس دیگر نیست
[ترجمه گوگل]این مسئله انتخاب میان یک سوسک و دیگری نیست

9. They had selected a full-skirted velvet frock in a deep royal blue which set off her auburn hair.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک روپوش مخملی را که به رنگ آبی تیره بود، انتخاب کرده بودند که موهای طلایی او را کنار گذاشته بود
[ترجمه گوگل]آنها یک کت و شلوار مخملی پرتقالی را در یک آبی سلطنتی عمیق انتخاب کردند که موهای طلایی او را تنظیم می کرد

10. She wears a white childlike party frock, edged with lace, stiffened with gauze, decorated with flounces and bows.
[ترجمه ترگمان]پیراهنی سفید و کودکانه به تن داشت که از توری پوشیده شده بود و با تور و bows آراسته شده بود
[ترجمه گوگل]او با یک توری، لبه با توری، سفتی با گاز پاشنه ای، با ورقه ها و کمانها تزئین می کند

11. And she sported the frock alongside Charles at a Windsor polo match.
[ترجمه ترگمان]و آن لباس را در کنار چارلز در یک مسابقه چوگان Windsor به تن کرد
[ترجمه گوگل]و او را در کنار چارلز در یک مسابقه وندزور قطب قرار داد

12. A girl in a school frock rapped the questioner from behind for this gross mistake.
[ترجمه ترگمان]دختری که لباس مدرسه اش را پوشیده بود از پشت به سوال کننده بازگشت تا این اشتباه شرم آور را جبران کند
[ترجمه گوگل]یک دختر در یک مدرسه یکی از اعضای شورا را برای این اشتباه کاملا ربوده است

13. She appeared, summery in an apple green frock, her hair ribboned.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که در یک پیراهن سبز سیب، که بند موهایش را می پوشاند، ظاهر شده بود
[ترجمه گوگل]او ظاهر شد، با یک قاشق سبز سیب زمینی، موهایش را روی میز گذاشت

14. She showered, quickly slipped on her black wool frock, a string of pearls.
[ترجمه ترگمان]دوش گرفت، به سرعت لباس پشمی سیاهش را پوشید، یک رشته مروارید
[ترجمه گوگل]او دوش گرفت، به سرعت روی پشم سیاه و سفید خود، یک رشته مروارید

پیشنهاد کاربران

ظاهراً در حال حاضر به لباس های بلند یکسره زنانه اطلاق می شود.
به این جمله دقت کنید از کتاب Soviet
with a white collar - - hanging with her frocks in the next section. . . محمدرضا ایوبی صانع

پاچین به ترکی


کلمات دیگر: