1. I woke up to the sound of larks chirruping.
[ترجمه ترگمان]از خواب بیدار شدم و شروع به جیک جیک پرنده ها کردم
[ترجمه گوگل]من بیدار شدم از صدای زل زل نگاه کردن
2. 'My gosh,' she chirruped.
[ترجمه ترگمان]او گفت: خدای من
[ترجمه گوگل]'من خجالتی هستم،' او چوپانی کرد
3. A dozen nearby sparrows chirruped back.
[ترجمه ترگمان]تعدادی گنجشک در آن نزدیکی chirruped کردند
[ترجمه گوگل]چندین گنجشک در نزدیکی به عقب برگشتند
4. A cricket chirruped suddenly in the tall grass by his ear.
[ترجمه ترگمان]صدای جیر جیر جیر جیر جیر جیر جیر در علف های بلند در گوشش پیچید
[ترجمه گوگل]یک کریکت به طور ناگهانی در گوشه ای از چمن های بلند خس خس
5. They cheered when Peter's wife threw his incessantly chirruping portable phone out of the window.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که همسر پیتر این تلفن قابل حمل را از پنجره دور می زد، شادی می کردند
[ترجمه گوگل]آنها هنگامی که پیتر همسر خود را بیرون از پنجره بیرون کشید تلفن همراه را تشویق کردند
6. Meadow pipits flitted across the grass and skylarks chirruped.
[ترجمه ترگمان]pipits روی علف ها حرکت می کرد و skylarks chirruped می کرد
[ترجمه گوگل]قارچ های علفی در سراسر چمن و چنبره ها شلخته اند
7. The markets now resemble those nesting chicks that chirrup constantly for their parents to feed them. They gorge on a daily diet of supposedly important economic data.
[ترجمه ترگمان]اکنون بازارها شبیه به جوجه های آشیانه سازی هستند که به طور مداوم برای تغذیه والدین خود به آن ها کمک می کنند آن ها در رژیم غذایی روزانه از داده های مهم اقتصادی استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]بازارها در حال حاضر شباهت به این جوجه هاست که به طور دائمی برای والدین خود غذا می خورند آنها در یک رژیم روزانه از داده های اقتصادی قابل توجه اقتصادی استفاده می کنند
8. They were probably no wiser than a cricket's chirrup.
[ترجمه ترگمان]آن ها احتمالا از بازی کریکت عاقل تر بودند
[ترجمه گوگل]آنها احتمالا هیچ عاقلانه تر از چیپ کریکت نبودند
9. Numerous kinds of insects group themselves and chirrup, in the fields and the golden sunshine.
[ترجمه ترگمان]انواع زیادی از حشرات خودشان و chirrup را در مزارع و نور طلایی دیده بودند
[ترجمه گوگل]انواع متعددی از حشرات خود را گروه بندی کرده و در مزرعه و آفتاب طلایی قرار می دهند
10. She was drinking her tea, making a comfortable watery chirrup as her long upper lip drew the tea into her mouth.
[ترجمه ترگمان]او مشغول نوشیدن چای بود و همان طور که لب بالایی او چای را در دهانش فرو می برد، رنگ خود را خیس می کرد
[ترجمه گوگل]او چای خود را نوشید و یک چیپ آب و صابون راحت را به عنوان چهره طولانی بالا خود چای را به دهانش کشید
11. There was a hiss over the PA, followed by the chirruping of recorded birdsong.
[ترجمه ترگمان]صدای هیس مانندی از طرف PA به گوش رسید و پس از آن صدای جیک جیک کردن birdsong به گوش رسید
[ترجمه گوگل]در مورد PA صدای جیر جیر وجود دارد، و پس از آن chirruping پرندگان ضبط شده است
12. In summer, the little bungalows ring to the cheerful chirrup of hedge-clipper, budgies and Terry Wogan.
[ترجمه ترگمان]در تابستان، در خانه های کوچک خانه های کوچک، مانند clipper، clipper، budgies و تری Wogan
[ترجمه گوگل]در تابستان، خانه های کوچک کوچک به حلقه های شاد از لباس زنانه ساقه زنانه، زنبورها و Terry Wogan حلقه زده
13. Normally one of the busiest – and noisiest – trunk roads in China, now the only sound that can be heard is the chirrup of the crickets in the nearby wheatfields.
[ترجمه ترگمان]به طور معمول یکی از شلوغ ترین و شلوغ ترین جاده ها در چین، در حال حاضر تنها صدایی است که شنیده می شود صدای جیرجیرک ها در the مجاور است
[ترجمه گوگل]به طور معمول یکی از پر جنب و جوش ترین - و noisiest - جاده های تنه در چین، در حال حاضر تنها صدا است که می تواند شنیده است chirrup از کریکت در مناطق گندم نزدیک
14. To utter a succession of light chirping or tremulous sounds; chirrup.
[ترجمه ترگمان]صدای جیر جیر یا جیر جیر جیر جیر جیر جیر جیر می کرد
[ترجمه گوگل]برای صدور یک سری از صداهای نجیب زاده یا صدای لرزان؛ چیپس