1. cotangent function
تابع ظل تمام
2. This line, called a cotangent line, is used by the system to modify the curve.
[ترجمه ترگمان]این خط، که خط cotangent نامیده می شود، توسط سیستم برای اصلاح منحنی استفاده می شود
[ترجمه گوگل]این خط، به نام خط کوبه ای نامیده می شود، توسط سیستم برای اصلاح منحنی استفاده می شود
3. The inverse function of that restricted cotangent function is called the arccotangent function.
[ترجمه ترگمان]تابع معکوس آن تابع cotangent محدود تابع arccotangent نامیده می شود
[ترجمه گوگل]تابع معکوس این تابع محدود شده، تابع arccotangent نامیده می شود
4. According to the author's Cotangent relations theorem, bearings-only target tracking with linear motion is achieved.
[ترجمه ترگمان]با توجه به قضیه روابط cotangent نویسنده، bearings - تنها پی گیری هدف با حرکت خطی بدست می آید
[ترجمه گوگل]با توجه به قاعده روابط نویسنده Cotangent، ردیابی هدف تنها با استفاده از یاتاقانهای خطی به دست می آید
5. A new cotangent theorem is deduced to solve the nonlinearity for bearing-only measurement.
[ترجمه ترگمان]یک قضیه cotangent جدید برای حل غیر خطی بودن برای اندازه گیری فقط برای اندازه گیری استنتاج می شود
[ترجمه گوگل]برای حل غیر خطی برای اندازه گیری تحمل تحمل، یک قضیه جدید کادماننت محاسبه می شود
6. This line, called cotangent line, is used by the system to modify the curve.
[ترجمه ترگمان]این خط، که خط cotangent نامیده می شود، توسط سیستم برای اصلاح منحنی استفاده می شود
[ترجمه گوگل]این خط، به نام خط کوبه ای نامیده می شود، توسط سیستم برای تغییر منحنی استفاده می شود
7. On the basis, more subdivision is realized by tangent and cotangent digital value.
[ترجمه ترگمان]بر پایه، زیربخش بیشتر با توجه به مقدار دیجیتالی tangent و cotangent تحقق می یابد
[ترجمه گوگل]بر مبنای، بخش دیجیتالی بیشتر با ارزش دیجیتال مماس و کتانگنت به دست می آید
8. In this paper, we study the symplectic groupoids structure on the cotangent bundle of Lie group.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، ما ساختار groupoids symplectic را بر روی مجموعه cotangent از گروه Lie مطالعه می کنیم
[ترجمه گوگل]در این مقاله، ساختار مولکولی سمپلتیک را در مجموعه کامپوزیتی گروه دروغ بررسی می کنیم
9. So my requirement now is that N over 2 times the cotangent of alpha must be less or equal to Mg times mu.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]بنابراین نیازمندی های من در حال حاضر N است که بیش از 2 بار مقدار کل آفتا باید کمتر یا برابر با Mg times mu باشد
10. Most of us can’t tell our secant from our cotangent.
[ترجمه ترگمان]بیشتر ما نمی توانیم از cotangent خودمان تعریف کنیم
[ترجمه گوگل]اکثر ما نمیتوانیم ما را از همسایگانمان بیاموزیم
11. g And so there is a g here, Mg and so I lose my Mg, and so you'll find that the cotangent cos or the tangent of alpha is larger or equal than 1 over 2 mu.
[ترجمه ترگمان]برای مثال یک g در اینجا، منیزیم و همینطور من منیزیم را از دست می دهم، و بنابراین خواهید دید که the یا تانژانت آلفا بزرگ تر یا مساوی از ۱ است
[ترجمه گوگل]g بنابراین در اینجا یک G وجود دارد، Mg و بنابراین من Mg خود را از دست می دهم، بنابراین شما می توانید پیدا کنید که مقدار کادننت یا مماس آلفا بزرگتر یا برابر با 1 بیش از 2 mu است
12. but remember, we set it at the critical angle, so that cotangent alpha is 2 mu.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]اما به یاد داشته باشید، ما آن را در زاویه بحرانی تنظیم می کنیم، به طوری که آلفای کتاننت 2 م باشد