1. Passengers must fasten their seat belts prior to descent.
[ترجمه ترگمان]مسافران باید کمربند ایمنی شان را قبل از فرود آمدن ببندند
[ترجمه گوگل]مسافران باید کمربندهای خود را قبل از زایش بسپارند
2. It is important to enrich the soil prior to planting.
[ترجمه ترگمان]مهم است که قبل از کاشت خاک، خاک را غنی کنید
[ترجمه گوگل]مهم است قبل از کاشت خاک را غنی سازی کنید
3. This task is prior to all others.
[ترجمه ترگمان]این وظیفه پیش از همه است
[ترجمه گوگل]این وظیفه قبل از همه دیگران است
4. The will was made two days prior to his death.
[ترجمه ترگمان]وصیت نامه دو روز قبل از مرگش ساخته شد
[ترجمه گوگل]اراده دو روز قبل از مرگ او ساخته شد
5. The duty to protect my sister is prior to all others.
[ترجمه ترگمان]وظیفه محافظت از خواهرم پیش از بقیه است
[ترجمه گوگل]وظیفه محافظت از خواهر من قبل از همه چیز است
6. I saw him prior to leaving.
[ترجمه ترگمان]من اونو قبل از رفتن دیدم
[ترجمه گوگل]من قبل از خروج او را دیدم
7. The contract will be signed prior to the ceremony.
[ترجمه ترگمان]این قرارداد پیش از این مراسم به امضا خواهد رسید
[ترجمه گوگل]قرارداد قبل از مراسم امضا خواهد شد
8. He knew about the interview prior to its publication and had actually previewed the piece.
[ترجمه ترگمان]او در مورد مصاحبه قبل از انتشار خبر داشت و واقعا قطعه را ورق زده بود
[ترجمه گوگل]او در مورد مصاحبه قبل از انتشار آن می دانست و این قطعه را پیش بینی کرده بود
9. She insists on vetting questions prior to an interview.
[ترجمه ترگمان]او قبل از مصاحبه همچنان به بررسی سوالات ادامه می دهد
[ترجمه گوگل]او تا قبل از مصاحبه بر روی سوالات آزمون قرار می گیرد
10. Prior to his Japan trip, he went to New York.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]پیش از سفر ژاپن او به نیویورک رفت
11. Prior to the nineteenth century, there were almost no channels of social mobility.
[ترجمه ترگمان]قبل از قرن نوزدهم تقریبا هیچ کانال تحرک اجتماعی وجود نداشت
[ترجمه گوگل]قبل از قرن نوزدهم، تقریبا هیچ کانال تحرک اجتماعی وجود نداشت
12. The floorboards were replaced prior to completion of the sale.
[ترجمه ترگمان]این کفپوش قبل از تکمیل فروش جایگزین شد
[ترجمه گوگل]کفپوش ها قبل از اتمام فروش جایگزین شدند
13. The embryos were tested to determine their sex prior to implantation.
[ترجمه ترگمان]جنین های تست شدند تا جنسیت خود را قبل از کاشت تعیین کنند
[ترجمه گوگل]جنین ها برای تعیین جنس آنها قبل از لانه گزینی آزمایش شدند
14. All the arrangements should be completed prior to your departure.
[ترجمه ترگمان]تمام مقدمات باید قبل از سفر تکمیل شود
[ترجمه گوگل]تمام ترتیبات قبل از عزیمت شما باید تکمیل شود
15. Prior to the invention of agriculture, game was both the primary diet and the focus of battles in the fields.
[ترجمه ترگمان]قبل از اختراع کشاورزی، بازی هم رژیم غذایی اولیه و هم کانون نبرد در مزارع بود
[ترجمه گوگل]قبل از اختراع کشاورزی، بازی رژیم غذایی اولیه و تمرکز جنگ در زمینه ها بود