• function of the yield in relation to the estimates (economics)
production function
انگلیسی به انگلیسی
دیکشنری تخصصی
[ریاضیات] تابع تولید
جملات نمونه
1. I; and with a given production function the rate of growth in that department is also determined.
[ترجمه ترگمان]من؛ و با یک تابع تولید داده شده، نرخ رشد در آن بخش نیز تعیین می شود
[ترجمه گوگل]من؛ و با یک عملکرد تولید مشخص، میزان رشد در آن بخش نیز تعیین می شود
[ترجمه گوگل]من؛ و با یک عملکرد تولید مشخص، میزان رشد در آن بخش نیز تعیین می شود
2. The lower left-hand graph is the short-run aggregate production function and the lower right-hand graph illustrates the economy's labour market.
[ترجمه ترگمان]نمودار پایین سمت چپ تابع تولید انبوه بوده و نمودار سمت راست پایین بازار کار اقتصادی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]نمودار چپ پایین سمت چپ عملکرد تجمعی تولید کوتاه مدت است و نمودار پایین سمت راست نمودار بازار کار اقتصاد را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]نمودار چپ پایین سمت چپ عملکرد تجمعی تولید کوتاه مدت است و نمودار پایین سمت راست نمودار بازار کار اقتصاد را نشان می دهد
3. Because of its importance, the production function is examined first.
[ترجمه ترگمان]به دلیل اهمیت آن، تابع تولید ابتدا مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]به دلیل اهمیت آن، اولین تابع تولید مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]به دلیل اهمیت آن، اولین تابع تولید مورد بررسی قرار می گیرد
4. In the model, the production function is assumed to be nonclassic and constant returns to scale.
[ترجمه ترگمان]در مدل، فرض می شود که تابع تولید to و بازگشت های ثابتی به مقیاس دارد
[ترجمه گوگل]در مدل، تابع تولید فرض شده است که غیر کلاسیک و ثابت بازگشت به مقیاس
[ترجمه گوگل]در مدل، تابع تولید فرض شده است که غیر کلاسیک و ثابت بازگشت به مقیاس
5. What is the relationship between aggregate supply and production function?
[ترجمه ترگمان]رابطه بین عرضه انبوه و تابع تولید چیست؟
[ترجمه گوگل]رابطه بین عرضه کل و عملکرد تولید چیست؟
[ترجمه گوگل]رابطه بین عرضه کل و عملکرد تولید چیست؟
6. The traditional agricultural production functions have both macro and micro ones, and the marginal analysis is to study the economic phenomena with the production function.
[ترجمه ترگمان]توابع تولید کشاورزی سنتی دارای هر دو نمونه ماکرو و کوچک هستند و تحلیل حاشیه ای برای مطالعه پدیده های اقتصادی با تابع تولید می باشد
[ترجمه گوگل]توابع تولید سنتی تولید کشاورزی دارای دو نوع کلان و کوچک هستند و تجزیه و تحلیل حاشیه ای به بررسی پدیده های اقتصادی با عملکرد تولید می باشد
[ترجمه گوگل]توابع تولید سنتی تولید کشاورزی دارای دو نوع کلان و کوچک هستند و تجزیه و تحلیل حاشیه ای به بررسی پدیده های اقتصادی با عملکرد تولید می باشد
7. However in the economic production function that how knowledge contains a level forthrightly?
[ترجمه ترگمان]با این حال در عملکرد تولید اقتصادی که دانش شامل یک سطح forthrightly است؟
[ترجمه گوگل]با این حال در تابع تولید اقتصادی که چگونه دانش حاوی سطح به طور مستقیم؟
[ترجمه گوگل]با این حال در تابع تولید اقتصادی که چگونه دانش حاوی سطح به طور مستقیم؟
8. To the production function, the flow capital is more effective than constant capital.
[ترجمه ترگمان]برای تابع تولید، سرمایه جریان بسیار موثرتر از سرمایه ثابت است
[ترجمه گوگل]برای عملکرد تولید، جریان سرمایه موثرتر از سرمایه ثابت است
[ترجمه گوگل]برای عملکرد تولید، جریان سرمایه موثرتر از سرمایه ثابت است
9. Equal efficiency surface production function is a new concept.
[ترجمه ترگمان]تابع تولید سطح بهره وری برابر یک مفهوم جدید است
[ترجمه گوگل]تابع تولید سطح راندمان برابر یک مفهوم جدید است
[ترجمه گوگل]تابع تولید سطح راندمان برابر یک مفهوم جدید است
10. The neoclassical aggregate production function and the portfolio approach are based on the marginal analysis method that Keynes used.
[ترجمه ترگمان]تابع تولید انبوه نئوکلاسیک و رویکرد پورتفولیو براساس روش تحلیل حاشیه ای است که به کار می رود
[ترجمه گوگل]عملکرد تولید نئوکلاسیک و روش نمونه کارها بر اساس روش تجزیه و تحلیل حاشیه ای است که کینز استفاده می شود
[ترجمه گوگل]عملکرد تولید نئوکلاسیک و روش نمونه کارها بر اساس روش تجزیه و تحلیل حاشیه ای است که کینز استفاده می شود
11. The general management of production function and staff.
[ترجمه ترگمان]مدیریت کلی تابع تولید و پرسنل
[ترجمه گوگل]مدیریت کلی عملکرد و کارکنان تولید
[ترجمه گوگل]مدیریت کلی عملکرد و کارکنان تولید
12. Energy-capital-labor substitution is considered in production function in most computable general (equilibrium)(CGE) models that study energy-economic issues.
[ترجمه ترگمان]جایگزینی انرژی - سرمایه - نیروی کار در تابع تولید در اکثر مدل های computable (equilibrium)در نظر گرفته می شود که مسایل مربوط به انرژی را مطالعه می کنند
[ترجمه گوگل]جایگزینی انرژی سرمایه-کار در تابع تولید در بیشتر مدل های محاسبه عمومی (تعادل) (CGE) که مسائل مربوط به انرژی-اقتصادی را بررسی می کنند، در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]جایگزینی انرژی سرمایه-کار در تابع تولید در بیشتر مدل های محاسبه عمومی (تعادل) (CGE) که مسائل مربوط به انرژی-اقتصادی را بررسی می کنند، در نظر گرفته می شود
13. Urban - rural income produces in different production function of urban - rural department.
[ترجمه ترگمان]درآمد شهری - روستایی در بخش تولید مختلف از بخش روستایی - روستایی تولید می شود
[ترجمه گوگل]درآمد شهری - روستایی در عملکرد تولیدی مختلف شهری - بخش روستایی تولید می شود
[ترجمه گوگل]درآمد شهری - روستایی در عملکرد تولیدی مختلف شهری - بخش روستایی تولید می شود
14. Inpart it is directed at particular features of the standard treatment - notably the assumption of an aggregate production function.
[ترجمه ترگمان]Inpart به طور خاص به ویژگی های خاص رفتار استاندارد - به ویژه فرض یک تابع تولید تجمعی هدایت می شود
[ترجمه گوگل]در بخش مربوط به ویژگی های خاص درمان استاندارد - به ویژه فرض یک تابع تولید کل
[ترجمه گوگل]در بخش مربوط به ویژگی های خاص درمان استاندارد - به ویژه فرض یک تابع تولید کل
کلمات دیگر: