کلمه جو
صفحه اصلی

tomfoolery


معنی : لودگی، مسخرگی
معانی دیگر : ابلهی، حماقت، نابخردی، لوس بازی

انگلیسی به فارسی

مسخرگی، لودگی


توت فرنگی، لودگی، مسخرگی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: ridiculous or foolish behavior.
مشابه: nonsense

- As kids, we got into plenty of trouble engaging in pranks and other forms of tomfoolery.
[ترجمه ترگمان] ما به عنوان بچه ها، درگیر مشکلات زیادی شدیم که درگیر pranks و دیگر شکل های of بودند
[ترجمه گوگل] به عنوان بچه ها، ما با مشکلی فراوانی روبرو شدیم که در شوخی ها و سایر اشکال فکری به سر می برد

• silliness, nonsense
tomfoolery is playful behaviour, usually of a rather silly, noisy, or rough kind.

مترادف و متضاد

لودگی (اسم)
badinage, farce, tomfoolery, drollery

مسخرگی (اسم)
farce, tomfoolery, drollery, buffoonery, ribbing

nonsense


Synonyms: absurdity, antics, bunk, carrying-on, clowning, craziness, folly, foolery, fooling around, foolishness, fun, funny business, giddiness, high jinks, horseplay, insanity, irresponsibility, joking, kidding around, ludicrousness, lunacy, madness, ridiculousness, senselessness, shenanigans, silliness


جملات نمونه

1. I am not proud, also not commit tomfoolery, is tired of all depend on.
[ترجمه ترگمان]من که مغرور نیستم و نیز مرتکب گناه نشده ام، از همه چیز دیگر خسته شده ام
[ترجمه گوگل]من افتخار نمیکنم، همچنین فریب خورده نیستم، از همه خسته هستم به وابستگی

2. Let's not have any more tomfoolery with your feelings.
[ترجمه ترگمان]بیا هیچ عمل احمقانه ای با احساسات تو نداشته باشیم
[ترجمه گوگل]اجازه ندهید که احساسات تان را بیشتر نکنید

3. What if I stopped that tomfoolery?
[ترجمه ترگمان]اگه این کار احمقانه رو متوقف کنم چی؟
[ترجمه گوگل]اگر متوقف شده بودم که چطوری؟

4. All it took was nerve, organization and terminal tomfoolery.
[ترجمه ترگمان]تمام کاری که انجام داد عصب، سازمان و پایانه terminal بود
[ترجمه گوگل]همه اینها عصب، سازمان و تندرستی ترمینال بود

5. Anne: In cockney rhyming slang what is tomfoolery?
[ترجمه ترگمان]آن کلمه که یک زبان عامیانه دارد، چه کار احمقانه ای است؟
[ترجمه گوگل]آن در اسکاتلندی عجیب و غریب کوکنی چه تفاوتی دارد؟

6. There was a lot of tomfoolery in the class when the teacher stepped out.
[ترجمه ترگمان]وقتی معلم بیرون آمد تعداد زیادی از آن ها در کلاس بودند
[ترجمه گوگل]زمانی که معلم قدم زد، در کلاس به اندازه کافی سخت بود

7. How can we stop this tomfoolery?
[ترجمه ترگمان]چطور میتونیم این کار احمقانه رو تموم کنیم؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توانیم این تبهکاران را متوقف کنیم؟

8. A brief summary is in order for those of you not inclined to keep track of shenanigans and other assorted tomfoolery.
[ترجمه ترگمان]خلاصه، یک خلاصه خلاصه، برای کسانی که مایل نیستید ردی از شیطنت و دیگر کاره ای احمقانه دیگر را نگه دارید
[ترجمه گوگل]خلاصه ای مختصر برای کسانی است که مایل نیستند به دنبال شوالیه ها و دیگر تنفس های مختلف باشند

9. SEPARATE APPROACH to hidden variables also relies on dimensional tomfoolery - but in this case occurring in time.
[ترجمه ترگمان]روش SEPARATE برای متغیرهای پنهان همچنین متکی بر tomfoolery بعدی است - اما در این مورد در زمان رخ می دهد
[ترجمه گوگل]رویکرد جداگانه به متغیرهای پنهان نیز بر تساهل ابعادی متکی است - اما در این مورد در زمان اتفاق می افتد


کلمات دیگر: