سر فردریک گرانت بانتینگ (پزشک کانادایی و یکی از دو کاشف انسولین)
banting
سر فردریک گرانت بانتینگ (پزشک کانادایی و یکی از دو کاشف انسولین)
انگلیسی به فارسی
سر فردریک گرانت بانتینگ (پزشک کانادایی و یکی از دو کاشف انسولین)
بدبختی
انگلیسی به انگلیسی
• wild ox found in asia
جملات نمونه
1. Her companions Eliza and Millicent Bant kept a diary of their travels, which covered almost 000 miles in 1815 alone.
[ترجمه ترگمان]همراهان او الی زا و میلی سنت bant دفتر خاطرات خود را که بیش از ۰۰۰ مایل در ۱۸۱۵ پوشیده بودند حفظ کردند
[ترجمه گوگل]همراهان وی الیزا و میلیسنت بانت دفترچه سفر خود را که فقط در سال 1815 تقریباً 000 مایل را طی کرده بود ، یادداشت کردند
[ترجمه گوگل]همراهان وی الیزا و میلیسنت بانت دفترچه سفر خود را که فقط در سال 1815 تقریباً 000 مایل را طی کرده بود ، یادداشت کردند
2. Mrs. Banting splIt'some hot water and accused Mrs. Tremaine of butting into her.
[ترجمه ترگمان]خانم Banting کمی آب داغ درست کرد و خانم Tremaine را به او معرفی کرد
[ترجمه گوگل]خانم Banting تقسیم شماره 39 ؛ مقداری آب گرم و خانم Tremaine را متهم کرد که او را تهدید کرده است
[ترجمه گوگل]خانم Banting تقسیم شماره 39 ؛ مقداری آب گرم و خانم Tremaine را متهم کرد که او را تهدید کرده است
3. Conclusion The synthetic banting methed can access health.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری روش سنتز banting مصنوعی می تواند به سلامت دسترسی داشته باشد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری روش banting مصنوعی می تواند به سلامت دسترسی پیدا کند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری روش banting مصنوعی می تواند به سلامت دسترسی پیدا کند
4. He slipped out while I was telling Mrs. Banting off.
[ترجمه ترگمان]وقتی داشتم به خانم \"Banting\" می گفتم فرار کرد
[ترجمه گوگل]وقتی من به خانم بانتینگ می گفتم او بیرون رفت
[ترجمه گوگل]وقتی من به خانم بانتینگ می گفتم او بیرون رفت
5. Mrs Banting told Mrs Tremaine that she didn't know her ears from her elbows.
[ترجمه ترگمان]خانم Banting به خانم Tremaine گفته بود که گوش های خود را از آرنج هایش نمی داند
[ترجمه گوگل]خانم بانتینگ به خانم Tremaine گفت که او #39 نیست ؛ گوشهایش را از آرنجش نمی شناخت
[ترجمه گوگل]خانم بانتینگ به خانم Tremaine گفت که او #39 نیست ؛ گوشهایش را از آرنجش نمی شناخت
6. She said she was banting.
[ترجمه ترگمان] اون گفت که \"she\" بوده
[ترجمه گوگل]او گفت که منافق است
[ترجمه گوگل]او گفت که منافق است
7. Semen Thlaspi has black mustard with can turn into mustard oil by enzyme, mustard oil has effect of sterilization and banting.
[ترجمه ترگمان]Semen Thlaspi یک خردل سیاه دارد و می تواند به وسیله آنزیم به روغن خردل تبدیل شود، روغن خردل از ضدعفونی کردن و banting استفاده می کند
[ترجمه گوگل]مایع منی Thlaspi دارای خردل سیاه است و می تواند توسط آنزیم به روغن خردل تبدیل شود ، روغن خردل اثر عقیم سازی و کند کردن دارد
[ترجمه گوگل]مایع منی Thlaspi دارای خردل سیاه است و می تواند توسط آنزیم به روغن خردل تبدیل شود ، روغن خردل اثر عقیم سازی و کند کردن دارد
کلمات دیگر: