معنی : برجسته، متورم، شکم داده
معانی دیگر : قلمبه، بیرون زده، گره دار، گره گره، استوانه ای شکل ودارای برجستگی های متناوب
torose
معنی : برجسته، متورم، شکم داده
معانی دیگر : قلمبه، بیرون زده، گره دار، گره گره، استوانه ای شکل ودارای برجستگی های متناوب
انگلیسی به فارسی
متورم، برجسته، شکم داده، (گیاه‌شناسی) استوانه ای شکل ودارای برجستگی های متناوب
توئوری، متورم، برجسته، شکم داده
انگلیسی به انگلیسی
• bulging, swollen
مترادف و متضاد
برجسته (صفت)
prime, master, striking, leading, protuberant, distinguished, outstanding, illustrious, dominant, bossed, prominent, eminent, bossy, gibbous, bulging, convex, bunchy, famous, predominant, egregious, noted, dome-shaped, kenspeckle, embossed, knobby, laureate, noticeable, overriding, palmary, stereometric, supereminent, torose
متورم (صفت)
inflamed, swollen, inflated, ventricose, dropsical, turgid, gouty, tumorous, tumid, turgescent, torose, tumefacient
شکم داده (صفت)
torose
کلمات دیگر: