کلمه جو
صفحه اصلی

tocsin


معنی : اژیر، سوت یا زنگ خطر
معانی دیگر : زنگ خطر، زنگ اخطار، آژیر

انگلیسی به فارسی

زنگ، اژیر، سوت یا زنگ خطر


tocsin، اژیر، سوت یا زنگ خطر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a signal given with an alarm bell, or the bell itself.
مشابه: alarm

(2) تعریف: an alarm or warning.
مشابه: alarm, warning

• warning signal, alarm

مترادف و متضاد

اژیر (اسم)
warning, audible alarm, siren, tocsin

سوت یا زنگ خطر (اسم)
tocsin

جملات نمونه

1. When the tocsin sounded I lurched out with the others to see what was wrong.
[ترجمه ترگمان]وقتی که صدای ناقوس کلیسا به گوش رسید، با دیگران به راه افتادم تا ببینم چه چیزی اشتباه است
[ترجمه گوگل]هنگامی که صدای تگزاس صدای من را با دیگران لرزش به دیدن آنچه اشتباه بود

2. The bell was the tocsin in the Tower!
[ترجمه ترگمان]ناقوس کلیسا، صدای ناقوس کلیسا بود!
[ترجمه گوگل]زنگ تختخواب در برج بود!

3. He was still there when the tocsin sounded.
[ترجمه ترگمان]وقتی که صدای ناقوس کلیسا به گوش رسید، او هنوز آنجا بود
[ترجمه گوگل]وقتی صداش زد، هنوز آنجا بود

4. The illuminated village had seized hold of the tocsin andabolishing the lawful ringer, rang for joy.
[ترجمه ترگمان]دهکده روشن، ناقوس کلیسا را به صدا در آورده و زنگ خطر را به صدا در آورده و زنگ را به صدا درآورده بود
[ترجمه گوگل]روستای روشنفکر، ترسناک را به دست گرفتند و زنگ خطر قانونی را به دست آوردند، برای شادی زنگ زدند

5. The tocsin we shall sound is not the alarm signal of danger, it orders the charge on the enemies of France.
[ترجمه ترگمان]اگر صدای ناقوس به گوش برسد، صدای زنگ خطر در خطر نیست، دستور حمله دشمن فرانسه را صادر خواهد کرد
[ترجمه گوگل]صدای زنگی که صدای ما را صدا می کند، زنگ هشدار خطر نیست

6. The tocsin rang impatiently, but other help ( if that were any ) there was none.
[ترجمه ترگمان]ناقوس کلیسا بی صبرانه به صدا درآمد، اما کمک دیگر
[ترجمه گوگل]توکیسین با بی حوصله حرف زد، اما دیگر کمک (در صورتی که هرکدام بود) هیچ کدام وجود نداشت

7. I think he went on to the parapet and the tocsin was sounded to make him run.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم به طرف نرده رفت و صدای ناقوس کلیسا به گوش رسید
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم او به پاراپتا رفت و صدای تگزاس را صدا کرد تا او را اجرا کند

8. Secondly, Mowbray was lured to his death by the tocsin sounding.
[ترجمه ترگمان]ثانیا، Mowbray در حالی که صدای ناقوس کلیسا به گوش می رسید، طعمه مرگ او شد
[ترجمه گوگل]در مرحله دوم، Mowbray توسط صدای تکسین به مرگ او دلگرم شد

9. Here only one sound was audible, a sound as heart-rending as the death rattle, as menacing as a malediction, the tocsin of Saint-Merry.
[ترجمه ترگمان]در اینجا فقط یک صدا شنیده می شد، صدایی مثل صدای ناقوس مرگ، مانند صدای ناقوس مرگ، صدای ناقوس کلیسای سن مری
[ترجمه گوگل]در اینجا فقط یک صدای قابل شنیدن بود، صدایی به عنوان قلب ناله به عنوان گریه مرگ، به عنوان تهدید کننده به عنوان یک تبعیض، tcsin از سن مری

10. The one which was blowing at that moment brought clearly defined drum-beats, clamors, platoon firing, and the dismal replies of the tocsin and the cannon.
[ترجمه ترگمان]کسی که در آن لحظه می وزید، ضربه های طبل، فریادها، جوخه آتش، و جواب dismal ناقوس و توپ را به وضوح تعریف می کرد
[ترجمه گوگل]کسی که در آن لحظه دمیدن بود، درام ضربه، شلاق، شلیک جوخه، و پاسخ های ناراحت کننده از توپ و توپ را به وضوح مشخص کرد

11. From your ranks come the great captains who hold the nation's destiny in their hands the moment the war tocsin sounds.
[ترجمه ترگمان]از صفوف شما فرماندهان بزرگ که سرنوشت ملت را در دست دارند، لحظه ای که جنگ به گوش می رسد، سرنوشت ملت را در دست دارند
[ترجمه گوگل]از مقامات شما، کاپیتان های بزرگ هستند که سرنوشت ملت را در دستان خود می گذارند، لحظه ای که صدای جنگ به گوش می رسد

12. The Government, with an army in its hand, hesitated; the night was almost upon them, and the Saint-Merry tocsin began to make itself heard.
[ترجمه ترگمان]دولت با یک ارتش در دست، مردد ماند؛ شب تقریبا به آن ها رسیده بود و ناقوس کلیسای سن مری به گوش می رسید
[ترجمه گوگل]دولت، با یک ارتش در دست، تردید داشت؛ شب تقریبا روی آنها بود، و سحرآمیز توکیسین شروع به شنیدن کرد

13. In the midst of all these convulsions of the bell mingled with the revolt, the clock of Saint-Paul struck eleven, gravely and without haste; for the tocsin is man; the hour is God.
[ترجمه ترگمان]در بحبوحه این تشنج، زنگ در آمیخته با طغیان، زنگ ساعت سن، با لحنی جدی و بدون عجله؛ زیرا که ناقوس کلیسا انسان است؛ ساعت خدا است
[ترجمه گوگل]در میان تمام این تشنگی زنگ، که با شورش همراه بود، ساعت سنت پل 11، به شدت و بدون شتاب زدند؛ برای tocsin مرد است ساعت خدا است


کلمات دیگر: