حکم اعدام
death sentence
حکم اعدام
انگلیسی به انگلیسی
• punishment of death
a death sentence is a punishment of death given by a judge to someone who has been found guilty of a serious crime such as murder.
a death sentence is a punishment of death given by a judge to someone who has been found guilty of a serious crime such as murder.
جملات نمونه
1. Eventually the death sentence was overturned by the Supreme Court.
[ترجمه ترگمان]سرانجام حکم اعدام توسط دیوان عالی لغو شد
[ترجمه گوگل]در نهایت حکم اعدام توسط دیوان عالی لغو شد
[ترجمه گوگل]در نهایت حکم اعدام توسط دیوان عالی لغو شد
2. The death sentence was commuted to life imprisonment.
[ترجمه ترگمان]حکم مرگ به حبس ابد تبدیل شد
[ترجمه گوگل]حکم اعدام به زندان محکوم شد
[ترجمه گوگل]حکم اعدام به زندان محکوم شد
3. Premeditated murder carries the death sentence .
[ترجمه ترگمان]قتل premeditated حکم مرگ را اعلام میکنه
[ترجمه گوگل]قتل پیش از قتل، حکم اعدام را به عهده دارد
[ترجمه گوگل]قتل پیش از قتل، حکم اعدام را به عهده دارد
4. In some countries, drug-smuggling still carries the death sentence.
[ترجمه ترگمان]در برخی کشورها، قاچاق مواد مخدر هنوز حکم اعدام را دارد
[ترجمه گوگل]در برخی کشورها، قاچاق مواد مخدر همچنان حکم اعدام را صادر می کند
[ترجمه گوگل]در برخی کشورها، قاچاق مواد مخدر همچنان حکم اعدام را صادر می کند
5. Dodd made no appeal of his death sentence and, further, instructed his attorney to sue anyone who succeeds in delaying his execution.
[ترجمه ترگمان]داد هیچ گونه تجدید نظر از محکومیت مرگ او نکرد و به وکیل خود دستور داد که از هر کسی که موفق به تاخیر در اعدام وی می شود شکایت کند
[ترجمه گوگل]Dodd درخواست تجدیدنظر در مورد حکم اعدام خود را اعلام نکرده و علاوه بر این، وکالت خود را به دادگاه دعوت کرد تا هرکسی را که به تأخیر انداختن اعدام او موفق است، شکایت کند
[ترجمه گوگل]Dodd درخواست تجدیدنظر در مورد حکم اعدام خود را اعلام نکرده و علاوه بر این، وکالت خود را به دادگاه دعوت کرد تا هرکسی را که به تأخیر انداختن اعدام او موفق است، شکایت کند
6. He appealed for a commutation of the death sentence to life imprisonment.
[ترجمه ترگمان]او درخواست تخفیف مجازات اعدام به حبس ابد کرد
[ترجمه گوگل]او خواستار تعویق حکم اعدام به حبس ابد شد
[ترجمه گوگل]او خواستار تعویق حکم اعدام به حبس ابد شد
7. His death sentence was commuted to life imprisonment.
[ترجمه ترگمان]حکم مرگ او به حبس ابد تبدیل شد
[ترجمه گوگل]حکم اعدام وی به حبس ابد محکوم شد
[ترجمه گوگل]حکم اعدام وی به حبس ابد محکوم شد
8. He received a death sentence .
[ترجمه ترگمان]او حکم مرگ را دریافت کرد
[ترجمه گوگل]او یک حکم اعدام دریافت کرد
[ترجمه گوگل]او یک حکم اعدام دریافت کرد
9. The death sentence may be commuted to life imprisonment.
[ترجمه ترگمان]حکم مرگ را می توان به حبس ابد تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]حکم اعدام ممکن است به حبس ابد محکوم شود
[ترجمه گوگل]حکم اعدام ممکن است به حبس ابد محکوم شود
10. He appealed for commutation of the death sentence to life imprisonment.
[ترجمه ترگمان]او درخواست تخفیف مجازات اعدام به حبس ابد کرد
[ترجمه گوگل]او خواستار تعویق حکم اعدام به حبس ابد شد
[ترجمه گوگل]او خواستار تعویق حکم اعدام به حبس ابد شد
11. Cancer is no longer a death sentence.
[ترجمه ترگمان]سرطان دیگر حکم مرگ ندارد
[ترجمه گوگل]سرطان دیگر حکم اعدام نیست
[ترجمه گوگل]سرطان دیگر حکم اعدام نیست
12. The Supreme Court is expected to uphold the death sentence.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که دادگاه عالی از حکم اعدام حمایت کند
[ترجمه گوگل]انتظار می رود دیوان عالی کشور حکم اعدام را حفظ کند
[ترجمه گوگل]انتظار می رود دیوان عالی کشور حکم اعدام را حفظ کند
13. A large majority of people approve of the death sentence.
[ترجمه ترگمان]اکثریت زیادی از مردم این حکم اعدام را تایید می کنند
[ترجمه گوگل]اکثریت مردم از حکم اعدام تایید می کنند
[ترجمه گوگل]اکثریت مردم از حکم اعدام تایید می کنند
14. His original death sentence was commuted to life in prison.
[ترجمه ترگمان]حکم مرگ او به حبس ابد تبدیل شد
[ترجمه گوگل]حکم اعدام او به زندان منتقل شد
[ترجمه گوگل]حکم اعدام او به زندان منتقل شد
کلمات دیگر: