1. shaggy eyebrows
ابروهای پاچه بزی (پر پشت)
2. a shaggy dog
سگ پشمالو
3. His shaggy grey hair fell loosely across his brow.
[ترجمه ترگمان]موهای خاکستری اش شل شده بود و به سختی روی پیشانی اش افتاده بود
[ترجمه گوگل]موی خاکستری پهن او به آرامی در سراسر سینه اش افتاد
4. He had thick brown hair and shaggy brows.
[ترجمه ترگمان]موهای پرپشت و موهای ژولیده داشت
[ترجمه گوگل]او موهای قهوه ای و موهای ضخیم داشت
5. This old man shaved his shaggy black beard.
[ترجمه ترگمان]این پیرمرد ریش سیاه ژولیده خود را تراشید
[ترجمه گوگل]این پیرمرد ریش سیاه چوپان خود را تکان داد
6. Tim has longish, shaggy hair.
[ترجمه ترگمان]تیم موهای ژولیده و ژولیده دارد
[ترجمه گوگل]تیم دارای موهای بلند و پهن است
7. A shaggy bearded bear of a man in a smock and khaki shorts.
[ترجمه ترگمان]یک خرس پشمالو ریشو با روپوش خاکی و شلوارک خاکی به تن داشت
[ترجمه گوگل]خرس ریشدار مردانه در شلوارهای خیس و خاکی
8. A shaggy wolfhound lay on a rug before the enormous fireplace, nose on his paws.
[ترجمه ترگمان]یک سگ پشمالو کنار بخاری بزرگ روی قالیچه دراز کشیده بود و بینی اش را به پنجه هایش تکیه داده بود
[ترجمه گوگل]یک گرگ وحشتناک شلاق بر روی یک فرش قبل از شومینه عظیم، بینی بر روی پنجه هایش گذاشت
9. Occasionally, it gave its enormous, shaggy head a turn.
[ترجمه ترگمان]گاهی سرش را بلند می کرد و سرش را تکان می داد
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، آن را به نوبه خود بزرگ، شل و ول شد
10. My co-voyager was propped against the rail, great shaggy head nodding as he seemed to half-doze.
[ترجمه ترگمان]co به نرده تکیه داده بود و سرش را تکان می داد و سرش را تکان می داد
[ترجمه گوگل]من هماهنگ کننده ی من در برابر ریل بودم، سر و صدای کوبنده ی بزرگ، همانطور که به نظر می رسید نصف دوز بود
11. Bare yellow skin on head and throat, ruff shaggy, bill much slenderer than other vultures.
[ترجمه ترگمان]پوست زردش روی سر و گردن، موهای دم اسبی، بیل خیلی slenderer از لاش خور دیگر است
[ترجمه گوگل]پوست زرد را بر روی سر و گلو بپوشانید، سفت و محکم، لایحه بسیار لاغرتر از سایر شربت ها
12. Between the dark shaggy locks of his head, more than a hundred eyes blinked and blazed.
[ترجمه ترگمان]میان موهای سیاه ژولیده سر او، بیش از یک صد چشم، پلک زد و درخشید
[ترجمه گوگل]بین قفل های تاریک از سرش بیش از صد چشم چشمک زد و لرزید
13. The thick shaggy coat of the mountain goat prepares it for the rigours of the Rocky Mountains' winter.
[ترجمه ترگمان]پوشش ضخیم و shaggy بز کوهی آن را برای the زمستان کوه های راکی آماده می کند
[ترجمه گوگل]کت شلوار ضخیم از کوه کوه آن را برای سختی های زمستان کوه های راکی آماده می کند
14. His left eye under its shaggy eyebrow regarded me with keen amusement.
[ترجمه ترگمان]چشم چپش زیر ابروهای پرپشت او مرا با ذوق و شوق برانداز کرد
[ترجمه گوگل]چشم چپ او در زیر ابرو پهن خود من را با سرگرم کننده مشتاق دیدم