کلمه جو
صفحه اصلی

shaggy


معنی : ژولیده، زبر، مویی، درهم، مودار، پشمالو، کرک شده، مو دراز
معانی دیگر : پر مو، پر پشت، گوریده، کرک دار، پرزدار

انگلیسی به فارسی

زبر، درهم، کرک شده، مو دراز، پر مو، پشمالو


شلاق زدن، کرک شده، پشمالو، درهم، ژولیده، زبر، مودار، مو دراز، مویی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
حالات: shaggier, shaggiest
مشتقات: shaggily (adv.), shagginess (n.)
(1) تعریف: having long, untidy hair, fur, or pile.
مشابه: furry, hairy, hirsute, nappy, shag

(2) تعریف: long, tangled, and unkempt.
مترادف: bushy, tousled
مشابه: disheveled, matted, tangled, uncombed, unkempt, untidy

- shaggy eyebrows
[ترجمه ترگمان] ابروان ژولیده
[ترجمه گوگل] ابروهای براق

• having long matted hair; rough and matted; untidy, slovenly, unkempt
shaggy hair or fur is long and untidy.

مترادف و متضاد

ژولیده (صفت)
confused, dazed, bewildered, embarrassed, bemused, unkempt, disheveled, scruffy, tangled, slovenly, shaggy, entangled, sloven, uncouth, tangly

زبر (صفت)
rough, coarse, prickly, stark, stubby, bristly, scaly, ragged, russet, shaggy, coarse-grained, scabrous, stubbly

مویی (صفت)
capillary, hairy, ciliary, hirsute, shaggy

درهم (صفت)
tangled, garbled, mixed, shaggy, indistinct, dramatic

مودار (صفت)
hispid, hairy, hirsute, shaggy, villous, haired, whiskered, pilose

پشمالو (صفت)
hirsute, shaggy, lanuginous, woolly, lanate, wild and woolly

کرک شده (صفت)
shaggy

مو دراز (صفت)
shaggy

hairy, unkempt


Synonyms: furry, hirsute, long-haired, ragged, rough, ruffled, rugged, uncombed, unshorn


Antonyms: kempt, shaven, smooth


جملات نمونه

1. shaggy eyebrows
ابروهای پاچه بزی (پر پشت)

2. a shaggy dog
سگ پشمالو

3. His shaggy grey hair fell loosely across his brow.
[ترجمه ترگمان]موهای خاکستری اش شل شده بود و به سختی روی پیشانی اش افتاده بود
[ترجمه گوگل]موی خاکستری پهن او به آرامی در سراسر سینه اش افتاد

4. He had thick brown hair and shaggy brows.
[ترجمه ترگمان]موهای پرپشت و موهای ژولیده داشت
[ترجمه گوگل]او موهای قهوه ای و موهای ضخیم داشت

5. This old man shaved his shaggy black beard.
[ترجمه ترگمان]این پیرمرد ریش سیاه ژولیده خود را تراشید
[ترجمه گوگل]این پیرمرد ریش سیاه چوپان خود را تکان داد

6. Tim has longish, shaggy hair.
[ترجمه ترگمان]تیم موهای ژولیده و ژولیده دارد
[ترجمه گوگل]تیم دارای موهای بلند و پهن است

7. A shaggy bearded bear of a man in a smock and khaki shorts.
[ترجمه ترگمان]یک خرس پشمالو ریشو با روپوش خاکی و شلوارک خاکی به تن داشت
[ترجمه گوگل]خرس ریشدار مردانه در شلوارهای خیس و خاکی

8. A shaggy wolfhound lay on a rug before the enormous fireplace, nose on his paws.
[ترجمه ترگمان]یک سگ پشمالو کنار بخاری بزرگ روی قالیچه دراز کشیده بود و بینی اش را به پنجه هایش تکیه داده بود
[ترجمه گوگل]یک گرگ وحشتناک شلاق بر روی یک فرش قبل از شومینه عظیم، بینی بر روی پنجه هایش گذاشت

9. Occasionally, it gave its enormous, shaggy head a turn.
[ترجمه ترگمان]گاهی سرش را بلند می کرد و سرش را تکان می داد
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، آن را به نوبه خود بزرگ، شل و ول شد

10. My co-voyager was propped against the rail, great shaggy head nodding as he seemed to half-doze.
[ترجمه ترگمان]co به نرده تکیه داده بود و سرش را تکان می داد و سرش را تکان می داد
[ترجمه گوگل]من هماهنگ کننده ی من در برابر ریل بودم، سر و صدای کوبنده ی بزرگ، همانطور که به نظر می رسید نصف دوز بود

11. Bare yellow skin on head and throat, ruff shaggy, bill much slenderer than other vultures.
[ترجمه ترگمان]پوست زردش روی سر و گردن، موهای دم اسبی، بیل خیلی slenderer از لاش خور دیگر است
[ترجمه گوگل]پوست زرد را بر روی سر و گلو بپوشانید، سفت و محکم، لایحه بسیار لاغرتر از سایر شربت ها

12. Between the dark shaggy locks of his head, more than a hundred eyes blinked and blazed.
[ترجمه ترگمان]میان موهای سیاه ژولیده سر او، بیش از یک صد چشم، پلک زد و درخشید
[ترجمه گوگل]بین قفل های تاریک از سرش بیش از صد چشم چشمک زد و لرزید

13. The thick shaggy coat of the mountain goat prepares it for the rigours of the Rocky Mountains' winter.
[ترجمه ترگمان]پوشش ضخیم و shaggy بز کوهی آن را برای the زمستان کوه های راکی آماده می کند
[ترجمه گوگل]کت شلوار ضخیم از کوه کوه آن را برای سختی های زمستان کوه های راکی ​​آماده می کند

14. His left eye under its shaggy eyebrow regarded me with keen amusement.
[ترجمه ترگمان]چشم چپش زیر ابروهای پرپشت او مرا با ذوق و شوق برانداز کرد
[ترجمه گوگل]چشم چپ او در زیر ابرو پهن خود من را با سرگرم کننده مشتاق دیدم

a shaggy dog

سگ پشمالو


shaggy eyebrows

ابروهای پاچه بزی (پر پشت)


پیشنهاد کاربران

pubescent

He has shaggy beard
او ریش پرپشتی دارد


کلمات دیگر: