• transfer of savings from private people and governments to the business sector for investment
capital formation
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. The obvious concern is to facilitate capital formation and to channel it into sectors and areas capable of using it most efficiently.
[ترجمه ترگمان]نگرانی آشکار این است که تشکیل سرمایه را تسهیل کرده و آن را به بخش ها و مناطقی هدایت کند که قادر به استفاده موثر از آن هستند
[ترجمه گوگل]نگرانی آشکار این است که تسهیل سرمایه گذاری را تسهیل کرده و آن را به بخش ها و مناطقی که قادر به استفاده از آن هستند، به طور موثر تر انتقال دهند
[ترجمه گوگل]نگرانی آشکار این است که تسهیل سرمایه گذاری را تسهیل کرده و آن را به بخش ها و مناطقی که قادر به استفاده از آن هستند، به طور موثر تر انتقال دهند
2. The majority of investment expenditure is on fixed capital formation rather than inventories and it is to this that we now turn.
[ترجمه ترگمان]اکثر هزینه های سرمایه گذاری بر روی تشکیل سرمایه ثابت است تا موجودی و در حال حاضر نوبت به این است
[ترجمه گوگل]اکثریت هزینه های سرمایه گذاری در شکل گیری سرمایه ثابت به جای موجودی است و این به این معنی است که ما در حال حاضر تبدیل می کنیم
[ترجمه گوگل]اکثریت هزینه های سرمایه گذاری در شکل گیری سرمایه ثابت به جای موجودی است و این به این معنی است که ما در حال حاضر تبدیل می کنیم
3. At present, Hong Kong is the most important capital formation centre for Mainland enterprises.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، هنگ کنگ مهم ترین مرکز شکل گیری سرمایه برای شرکت های خلق چین است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، هنگ کنگ مهمترین مرکز تشکیل سرمایه برای شرکت های سرزمین اصلی است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، هنگ کنگ مهمترین مرکز تشکیل سرمایه برای شرکت های سرزمین اصلی است
4. The industrial basis, capital formation, level of science and technology and structure of economy in the transforming period are not favorable to the development of knowledge economy.
[ترجمه ترگمان]اساس صنعتی، شکل گیری سرمایه، سطح علوم و فن آوری و ساختار اقتصادی در دوره تبدیل برای توسعه اقتصاد دانش مساعد نیستند
[ترجمه گوگل]پایه صنعتی، تشکیل سرمایه، سطح علم و تکنولوژی و ساختار اقتصاد در دوره تبدیل، برای توسعه اقتصاد دانش مطلوب نیست
[ترجمه گوگل]پایه صنعتی، تشکیل سرمایه، سطح علم و تکنولوژی و ساختار اقتصاد در دوره تبدیل، برای توسعه اقتصاد دانش مطلوب نیست
5. Capital formation can lead to more output, providing a surplus for further increases in output.
[ترجمه ترگمان]شکل گیری سرمایه می تواند منجر به خروجی بیشتر، فراهم آوردن یک مازاد برای افزایش بیشتر در خروجی شود
[ترجمه گوگل]شکل گیری سرمایه می تواند منجر به تولید بیشتر شود و مازاد برای افزایش بیشتر در تولید را فراهم کند
[ترجمه گوگل]شکل گیری سرمایه می تواند منجر به تولید بیشتر شود و مازاد برای افزایش بیشتر در تولید را فراهم کند
6. Human capital formation plays a striking role in economic development.
[ترجمه ترگمان]شکل گیری سرمایه انسانی نقش چشمگیری در توسعه اقتصادی ایفا می کند
[ترجمه گوگل]شکل گیری سرمایه انسانی نقش مهمی در توسعه اقتصادی ایفا می کند
[ترجمه گوگل]شکل گیری سرمایه انسانی نقش مهمی در توسعه اقتصادی ایفا می کند
7. Is capital formation the key to economic development?
[ترجمه ترگمان]آیا شکل گیری سرمایه کلید توسعه اقتصادی است؟
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاری کلید رشد اقتصادی است؟
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاری کلید رشد اقتصادی است؟
8. Total Capital Formation refers to the fixed assets acquired minus those disposed and the change in inventory, including the total fixed assets formation and the increase in inventory.
[ترجمه ترگمان]تشکیل سرمایه کلی به دارایی های ثابت منتقل شده من های آن دسته از دارایی ها و تغییر در فهرست موجودی، از جمله تشکیل کل دارایی های ثابت و افزایش در فهرست موجودی اشاره دارد
[ترجمه گوگل]فرمول کل سرمایه اشاره به دارایی های ثابت منهای کسانی که در اختیار دارند و تغییر در موجودی، از جمله کل تشکیل دارایی ثابت و افزایش موجودی
[ترجمه گوگل]فرمول کل سرمایه اشاره به دارایی های ثابت منهای کسانی که در اختیار دارند و تغییر در موجودی، از جمله کل تشکیل دارایی ثابت و افزایش موجودی
9. Second, much of the gross fixed capital formation (i. e. investment) in China has gone into the construction of factories that make goods for export to the US.
[ترجمه ترگمان]دوم، بیشتر تشکیل سرمایه ثابت ناخالص (i ای سرمایه گذاری در چین به ساخت کارخانه هایی رفته است که کالاهای صادراتی به آمریکا را تولید می کنند
[ترجمه گوگل]ثانیا، بخش عمده ای از سرمایه گذاری ناخالص سرمایه (i e سرمایه گذاری) در چین به ساخت کارخانجاتی تبدیل شده که کالاها را برای صادرات به آمریکا تحویل می دهند
[ترجمه گوگل]ثانیا، بخش عمده ای از سرمایه گذاری ناخالص سرمایه (i e سرمایه گذاری) در چین به ساخت کارخانجاتی تبدیل شده که کالاها را برای صادرات به آمریکا تحویل می دهند
10. Therefore, much of the gross fixed capital formation in China's GDP accounts is tied to US demand for Chinese exports.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، بسیاری از تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در تولید ناخالص داخلی چین به تقاضای آمریکا برای صادرات چین بسته شده است
[ترجمه گوگل]بنابراین، بسیاری از شکل گیری سرمایه ثابت ناخالص داخلی در حساب های تولید ناخالص داخلی چین، به تقاضای ایالات متحده برای صادرات چین وابسته است
[ترجمه گوگل]بنابراین، بسیاری از شکل گیری سرمایه ثابت ناخالص داخلی در حساب های تولید ناخالص داخلی چین، به تقاضای ایالات متحده برای صادرات چین وابسته است
11. Hong Kong will continue to be a major capital formation centre for Mainland investors.
[ترجمه ترگمان]هنگ کنگ به تاسیس مرکز اصلی شکل گیری سرمایه برای سرمایه گذاران سرزمین اصلی ادامه خواهد داد
[ترجمه گوگل]هنگ کنگ همچنان یک مرکز بزرگ تشکیل سرمایه برای سرمایه گذاران سرطانی خواهد بود
[ترجمه گوگل]هنگ کنگ همچنان یک مرکز بزرگ تشکیل سرمایه برای سرمایه گذاران سرطانی خواهد بود
12. The specialization human capital formation is in fact a typical principal - agent relation.
[ترجمه ترگمان]ایجاد سرمایه انسانی تخصص در حقیقت یک رابطه مدیر عامل اصلی است
[ترجمه گوگل]تشکیل سرمایه انسانی تخصص در واقع یک رابطه بین مدیر عامل و عامل است
[ترجمه گوگل]تشکیل سرمایه انسانی تخصص در واقع یک رابطه بین مدیر عامل و عامل است
13. It is true that capital formation is a tender plant.
[ترجمه ترگمان]درست است که تشکیل سرمایه یک کارخانه مناقصه است
[ترجمه گوگل]درست است که تشکیل سرمایه یک کارخانه منصفانه است
[ترجمه گوگل]درست است که تشکیل سرمایه یک کارخانه منصفانه است
14. They were not accounted for in private consumption expenditure, general government expenditure, or domestic capital formation.
[ترجمه ترگمان]هزینه های مصرفی عمومی، مخارج کلی دولت، یا تشکیل سرمایه داخلی در نظر گرفته نشده است
[ترجمه گوگل]آنها در مصارف مصرف خصوصی، مخارج دولت عمومی و یا تشکیل سرمایه داخلی حساب نمی شود
[ترجمه گوگل]آنها در مصارف مصرف خصوصی، مخارج دولت عمومی و یا تشکیل سرمایه داخلی حساب نمی شود
پیشنهاد کاربران
تشکیل سرمایه، ایجاد سرمایه
کلمات دیگر: