کلمه جو
صفحه اصلی

torturer


معنی : شکنجه دهنده
معانی دیگر : شکنجه دهنده

انگلیسی به فارسی

شکنجه دهنده


شکنجهگر، شکنجه دهنده


انگلیسی به انگلیسی

• one who tortures, tormentor, persecutor
a torturer is someone who tortures people.

مترادف و متضاد

شکنجه دهنده (اسم)
torturer

جملات نمونه

1. One survivor described his torturers as devils incarnate.
[ترجمه ترگمان]یکی از بازماندگان شکنجه او را به عنوان devils مجسم کرد
[ترجمه گوگل]یکی از بازماندگان شکنجه خود را به عنوان شیاطین تجسم فرموده است

2. Torture always dehumanizes both the torturer and his victim.
[ترجمه 🌠MM93🌠] شکنجه همیشه هم شکنجه گر و هم قربانی اش را فاقد صفات انسانی می کند.
[ترجمه ترگمان]شکنجه همیشه هر دو شکنجه دهنده و قربانی هاش رو درمان می کنه
[ترجمه گوگل]شکنجه هرگز شکنجه و قربانی او را غیرمنتظره می کند

3. Suspected torturers are permitted under the new law to continue to interrogate detainees while charges against them are outstanding.
[ترجمه ترگمان]زندانیان مظنون تحت قانون جدید مجاز به بازجویی از بازداشت شدگان هستند در حالی که اتهامات علیه آن ها برجسته است
[ترجمه گوگل]شکنجه های مظنون تحت قانون جدید مجاز به ادامه بازجویی های بازجویی هستند، در حالی که اتهامات آنها علیه آنها برجسته است

4. Their torturer, Maximian, took his own life in frustration when his at-tempts to execute the siblings failed.
[ترجمه ترگمان]torturer، Maximian، زمانی که به وسوسه انگیزش برای اعدام برادران siblings دچار شکست شد، جان خود را از دست داد
[ترجمه گوگل]شکنجهگر آنها، ماکسیمیم، هنگامی که وسوسه خود را برای اجرای خواهران و برادران خود شکست خورد، زندگی خود را در سرخوردگی ادامه داد

5. Torturers kept making up new arbitrary rules, for which they would punish disobedience.
[ترجمه ترگمان]torturers قوانین خودسرانه جدیدی را به وجود می آورد، که در آن سرپیچی از نافرمانی را کیفر می دادند
[ترجمه گوگل]شکنجهکنندگان قوانین جدید خودسرانه خود را حفظ کردند، که به آنها نافرمانی را مجازات می کنند

6. His torturers poured a solvent down his nose that burned his throat.
[ترجمه ترگمان]His با solvent از دماغش بیرون آمد و گلویش را سوزاند
[ترجمه گوگل]شکنجهکنندگان او یک حلال را در پایین بینی فرو ریختند

7. However, the torturers have recently begun to talk.
[ترجمه ترگمان]با این حال، خشونت به تازگی شروع به صحبت کرده است
[ترجمه گوگل]با این حال، شکنجه کنندگان اخیرا شروع به صحبت کرده اند

8. In Iraq, Was I a Torturer?
[ترجمه ترگمان]در عراق، آیا من a بودم؟
[ترجمه گوگل]در عراق، آیا من یک نفر مجرم هستم؟

9. This greatest enemy of freedom and torturer of human rights in the human world must be brought to an early end.
[ترجمه ترگمان]این بزرگ ترین دشمن آزادی و torturer حقوق بشر در دنیای انسان ها باید به پایان برسد
[ترجمه گوگل]این بزرگترین دشمن آزادی و شکنجه دهنده حقوق بشر در دنیای بشر باید به پایان رسیده باشد

10. The convicted dog torturer claims he's paid his debt to society and deserves a second chance.
[ترجمه ترگمان]این سگ محکوم شده می تواند ادعا کند که دین خود را مدیون جامعه است و مستحق یک فرصت دوباره است
[ترجمه گوگل]شکنجه محکوم شده سگ ادعا می کند که بدهی خود را به جامعه پرداخت می کند و شانس دوم را دارد

11. His profession is torturer and the books chronicle his rise to power as ruler of the world.
[ترجمه ترگمان]شغل او torturer و کتاب وقایع خود را به عنوان فرمانروای جهان شرح می دهد
[ترجمه گوگل]حرفه او شکنجهگر است و کتابها او را به عنوان حاکم جهان نشان می دهد

12. It permanently erodes the character of the torturer and, worse, of the public that condones the torture.
[ترجمه ترگمان]این کار برای همیشه از شخصیت the و بدتر از the که شکنجه را تشدید می کند، می کاهد
[ترجمه گوگل]این امر به طور دائم خصلت وحشیانه و، بدتر از آن، عموم مردم را که شکنجه را تحمل می کند، تخریب می کند

13. On the other hand, what if becoming a torturer made the game easier to play?
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگه، چی می شد اگه یه شکنجه گر بازی رو آسون کرد تا بازی کنه؟
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، اگر تبدیل به یک شکنجه شدید، بازی را آسانتر کرد؟

14. The naming of a former rebel and alleged torturer to the top political post in Chechnya highlights the risks of Russia's strategy for pacifying the rebel region, analysts warn.
[ترجمه ترگمان]تحلیلگران هشدار می دهند که نامگذاری یک شورشی سابق و torturer به پست ارشد سیاسی در چچن، خطرات استراتژی روسیه برای صلح آمیز کردن منطقه شورشی را برجسته می کند
[ترجمه گوگل]تحلیلگران هشدار می دهند که نام یک شبه نظامی سابق و توهین کننده به مقام سیاسی بالا در چچن خطرات استراتژی روسیه را برای خنثی کردن منطقه شورشی نشان می دهد


کلمات دیگر: