کلمه جو
صفحه اصلی

debt instrument

انگلیسی به فارسی

ابزار بدهی


انگلیسی به انگلیسی

• document attesting to a debt

جملات نمونه

1. In theory, issues of definitive debt instruments in the Euromarkets are negotiable instruments.
[ترجمه ترگمان]در نظریه، مسائل مربوط به ابزارهای قطعی بدهی در the ابزارهای قابل مذاکره هستند
[ترجمه گوگل]در تئوری، مسائل مربوط به ابزارهای بدهی قطعی در Euromarkets ابزار مورد بحث هستند

2. Marketable securities are short-term, high-quality debt instruments that can be easily converted into cash.
[ترجمه ترگمان]اوراق بهادار به صورت کوتاه مدت، ابزارهای بدهی با کیفیت بالا هستند که به راحتی می توانند به صورت نقدی تبدیل شوند
[ترجمه گوگل]اوراق بهادار قابل فروش هستند ابزار کوتاه مدت و با کیفیت بالا که می توانند به راحتی به پول نقد تبدیل شوند

3. Deferred Interest Bond A debt instrument that pays no interest until a date specified in the future.
[ترجمه ترگمان]Deferred سود باند یک ابزار بدهی است که تا تاریخی که در آینده مشخص می شود هیچ علاقه ای ندارد
[ترجمه گوگل]تعطیلات اوراق قرضه اوراق قرضه یک ابزار بدهکاری است که تا تاریخ مشخص شده در آینده هیچگونه بهره ای را پرداخت نمی کند

4. The bank draft as the money debt instrument, the bearer obtains the bill the goal, lies in obtains the sum finally the payment, completes its money debt.
[ترجمه ترگمان]حواله بانکی به عنوان ابزار قرض دهنده پول، این لایحه را به دست می آورد، در نهایت مبلغ پرداختی را بدست می آورد، بدهی های خود را کامل می کند
[ترجمه گوگل]پیشنهادهای بانکی به عنوان ابزار بدهی پولی، نشان دهنده لیست هدف را بدست می آورد، دروغ است که مبلغی را دریافت کند و در نهایت مبلغ پرداخت را بدهد

5. An ancient debt instrument may help America after Fannie and Freddie.
[ترجمه ترگمان]یک وسیله بدهی قدیمی می تواند به آمریکا بعد از Fannie و فردی کمک کند
[ترجمه گوگل]یک ابزار بدهی باستان ممکن است بعد از فانی و فردی به آمریکا کمک کند

6. The interest rate on a debt instrument expressed in terms of a percent on an annualized basis that the issuer guarantees to pay the holder until maturity.
[ترجمه ترگمان]نرخ بهره بر روی یک سند بدهی از نظر یک درصد به طور سالانه بیان می شود که صادر کننده ضمانت می دهد تا این دارنده را تا زمان بلوغ پرداخت کند
[ترجمه گوگل]نرخ بهره بر روی یک بدهی بیان شده در قالب یک درصد بر مبنای سالانه که صادر کننده تضمین می کند که به دارنده تا زمان بلوغ پرداخت می شود

7. A eurobond is a debt instrument backed by the entire euro zone.
[ترجمه ترگمان]A یک ابزار بدهی است که توسط کل منطقه یورو پشتیبانی می شود
[ترجمه گوگل]یوروباند یک ابزار بدهی است که توسط کل منطقه یورو حمایت می شود

8. A method to determine which particular cash debt instrument is most profitable to deliver against a futures contract.
[ترجمه ترگمان]روشی برای تعیین اینکه کدام ابزار وام نقدی به طور خاص برای ارائه در برابر قراردادهای آتی سودآور است
[ترجمه گوگل]یک روش برای تعیین اینکه کدام ابزار پول نقد خاص سودمند است برای تحویل قرارداد آینده

9. On a debt instrument, it is the amount to be repaid at maturity.
[ترجمه ترگمان]در یک ابزار قرض، این مقدار است که باید در هنگام بلوغ بازپرداخت شود
[ترجمه گوگل]در یک ابزار بدهی، مبلغی است که باید در زمان بلوغ پرداخت شود

10. Cmd (or "Commodity Linked Note") means a debt instrument where the return and final payout are, amongst other things, linked to the performance of a single commodity or a basket of commodities.
[ترجمه ترگمان]Cmd (یا \"نکته پیوند داده شده\")به معنی یک ابزار وام است که در آن بازگشت و پرداخت نهایی در میان دیگر موارد با عملکرد یک کالا یا یک سبد کالا مرتبط هستند
[ترجمه گوگل]Cmd (یا 'Commodity Linked Note') به معنای یک ابزار بدهی است که در آن بازپرداخت و پرداخت نهایی، به دیگر موارد، مرتبط با عملکرد یک کالای واحد یا سبد کالاها است

11. The maturity of a debt instrument is the number of years (term) until that instrument's expiration date.
[ترجمه ترگمان]بلوغ یک وسیله بدهی، تعداد سال هایی است که تاریخ انقضا آن قرار دارد
[ترجمه گوگل]بلوغ یک ابزار بدهی، تعداد سالها (مدت) تا تاریخ انقضا این ابزار است

12. Interest-rate risk. The possibility that a fixed debt instrument, such as a bond, will decline in value due to a rise in interest rates.
[ترجمه ترگمان]ریسک نرخ بهره این احتمال که یک ابزار بدهی ثابت، مانند اوراق قرضه، به دلیل افزایش نرخ بهره تنزل خواهد یافت
[ترجمه گوگل]ریسک نرخ بهره این احتمال وجود دارد که یک ابزار بدهی ثابت مانند اوراق قرضه به دلیل افزایش نرخ بهره کاهش یابد

13. A short - term U. S. government debt instrument with an original maturity of one year or less.
[ترجمه ترگمان]یک U کوتاه مدت اس بدهی دولت با رشد اولیه یک سال یا کم تر
[ترجمه گوگل]بدهی دولت کوتاه مدت U S با بلوغ اولیه یک سال یا کمتر

14. A financial futures contract specifies that a debt instrument must be delivered by one party to another on a stated future date.
[ترجمه ترگمان]یک قرارداد آینده مالی مشخص می کند که یک سند بدهی باید توسط یک طرف به دیگری در تاریخ اعلام شده بعدی تحویل داده شود
[ترجمه گوگل]یک قرارداد آتی مالی مشخص می کند که یک بدهی باید توسط یک طرف به دیگری در تاریخ آینده اعلام شود

15. The SPV then issues one or more debt instrument, the asset-backed securities, whose interest and principle payment rely on the cash flows coming from the underlying assets.
[ترجمه ترگمان]پس از آن SPV یک یا چند ابزار قرض، اوراق بهادار حمایت از دارایی، که سود و اصول پرداخت مبتنی بر جریان های نقدی است که از دارایی های زیربنایی ناشی می شود، را حل می کند
[ترجمه گوگل]پس از آن، SPV یک یا چند ابزار بدهی، اوراق بهادار تأمین مالی دارایی را که بهره و پرداخت اصلی آنها به جریانات نقدی که از دارایی های اساسی منتقل می شوند، منتشر می کند


کلمات دیگر: