کلمه جو
صفحه اصلی

deathwatch


شب زنده داری کنار بستر شخص در حال مرگ یا تازه مرده، پاسدار محکوم (یا محکومان) به اعدام، پاسدار اعدامی ها، پاسبان مرده، پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است

انگلیسی به فارسی

شب زنده‌داری کنار بستر شخص درحال مرگ یا تازه مرده


پاسدار محکوم (یا محکومان) به اعدام، پاسدار اعدامی‌ها


(حشره‌شناسی) سوسک مرگ (از تیره‌ی Anobiidae که سوسک‌های چوب کاو است و هنگام خوردن چوب صدایی ایجاد می‌کنند که در نظر خرافاتیه‌ا نشانه‌ی مرگ کسی است)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act of waiting by or near the side of a dead or dying person.

(2) تعریف: one who keeps guard over a person condemned to execution.

(3) تعریف: any of several beetles that make a ticking sound as they bore through wood.

• vigil by the bed of a person who is dying
small insect that digs holes and lives in old furniture and makes mysterious clicking sound (in the past it was believed that this insect could foretell death)

جملات نمونه

1. In 1954 he completed the restoration of the chapel, which was ravaged by death-watch beetle.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۵۴، او بازسازی نمازخانه را تکمیل کرد که از سوسک ساعت مرگ ویران شد
[ترجمه گوگل]در سال 1954، بازسازی کلیسا، که توسط سوسک مرگبار دیده شد، به پایان رسید

2. He had said that it was neither functional nor aesthetically pleasing and that there was death-watch beetle in the roof.
[ترجمه ترگمان]او گفته بود که نه کاربردی و نه از لحاظ زیباشناسی خوشایند است و سوسک شاهد مرگ در سقف وجود دارد
[ترجمه گوگل]او گفته بود که این نه کارکردی و نه زیبایی زیبایی است و در سوئیس سوسک مرگ دیده وجود دارد

3. Now that the banks aren't on deathwatch, Ken Lewis's perch atop Bank of America (BAC) looks secure.
[ترجمه ترگمان]اکنون که بانک ها در deathwatch نیستند، جایگاه کن لوئیس در صدر بانک آمریکا (BAC)امن به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر که بانک ها در زمان مرگ نیستند، کون لوئیس، رئیس بانک آمریکا (BAC) به نظر امن می رسد

4. Daddy's last days brought a classic country deathwatch into our house.
[ترجمه ترگمان]آخرین روز تولد بابا، تام را به خانه ما آورد
[ترجمه گوگل]آخرین روز پدر، یک خانوم کلاسیک کشور را به خانه ما آورده است

5. It was suggested that deathwatch could alleviate the pain to the sick children and effectively raise the last quality of living.
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد شد که deathwatch می تواند درد کودکان بیمار را کاهش دهد و کیفیت زندگی را به طور موثر افزایش دهد
[ترجمه گوگل]پیشنهاد شد که مرگ و میر می تواند درد را به کودکان بیمار کاهش دهد و کیفیت زندگی گذشته را به طور موثر افزایش دهد

6. So why is much of the music industry on a Death Row deathwatch?
[ترجمه ترگمان]پس چرا بیشتر صنعت موسیقی در یک خیابان مرگ خوار سرگردان است؟
[ترجمه گوگل]پس چرا بسیاری از صنایع موسیقی را در مرگ و میر رد می کند؟


کلمات دیگر: